به گزارش خبرگزاری کردپرس،دکتر اردشیر سلیمانی هنرمند اهل شهرستان دره شهر به همین بهانه در مقاله ای که در اختیار خبرگزاری کردپرس قرار گرفته به موضوع اقتصاد هنر پرداخته است که متن کامل این مقاله در پی می آید:

( هنرمندان وجدان بیدار جامعه اند. شکسپیر )

وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در جریان سفر خود به استان ایلام بخشی از زمان سفر خودر ا به این استان به شهرستان دره‌شهر اختصاص دادند و دیدارهایی را نیز با هنرمندان این شهرستان و دیگر شهرستانهای همجوار داشتند. به همین بهانه موضوعی را با عنوان «اقتصاد هنر» مطرح نموده تا شاید توانسته باشیم سطح مطالبه‌گري در قالب جامعه مدني بالا برده باشیم.

مسائل اقتصادي و هنر ضمن داشتن مؤلفه‌هاي مشابهي داراي اولويت‌هاي متفاوتي هستند، يعني نگاه هنری و اقتصادی متفاوت است. اما اين اقتصاد است كه هنر را متمايز مي نماید، چون قيمت نامحدودي برای يك اثر هنري قائل هستیم و هیچ « قيمت بازاري» را براي خدمت یا كالاي هنری قائل نيستم بلكه عامل تعيين كننده « قيمت هنر» مطلوبيت و رضايت ذهني خريدار است، پس اقتصاد هنر در ایجاد ثروت و سرمایه گذاری دارای ظرفیت بسيار بالايي است.

هنر را فقط رقص آواز، تابلوي زيبا، طرح قشنگ و... نمی دانیم. ثروت مردم شهرستانهای حوزه جنوب استان ایلام (آبدانان،دره‌شهر،دهلران و بدره) نه فقط شامل: دشت‌ها و زمين‌هاي كشاورزي، منابع طبیعی كبيركوه، ديناركوه، آب صيمره، آب‌هاي سطحي و زيرزميني بلکه هوش و استعداد فرزندان اين ديار و هنر هم ثروت و سرمايه آنها است. دراین نوشته بر آن هستیم تا حضور آقاي وزير را در جهت ایجاد اشتغال و تولید ثروت اقتصادي و ایجاد فضای کسب کار معطوف نمائیم، مثلاً تخصيص اعتبار براي كارگاه ساخت وسايل و آلات موسيقي، تخصیص اعتبارات ویژه ای برای رشد کمی محصولات هنری در ایام نوروز اجراي جشنواره‌هاي موسيقي بطور روزانه در مكان‌هاي مختلف تفريحي حوزه جنوب و کل استان ایلام.

همچنانكه كه مقدمتاً آوردم ارزش ريالي يك كار هنري به ميزان لذت بردن و رضايت ذهني خريدار بستگي دارد. توسعه بازارهای هنری-فرهنگی به ما كمك مي‌كند تا ظرفيت‌هاي پنهان و استعدادها و نبوغ از حالت بلقوه به فعلیت برسد، اين مهم فقط در قالب « ارزش مبادله ای» یا قیمت بازاری محصولات هنري قابل توسعه و گسترش است.

سخنراني و سخنوری در وصف آنكه: « شما مردمي هنرمند و هنر دوست هستيد و داراي پيشينه تاريخي می باشید و... » چنانچه به "سود اقتصادي و اشتغال" براي جوانان آن ديار منتج نگردد، در شرايط فعلي كه بيكاري و تورم بيداد مي‌نمايد هيچ ارزش اقتصادی ندارد. پس به دنبال آنيم تا سفر وزير فرهنگ را به ارزش اقتصادي و تولید ثروت و سرمایه گذاری تبديل نمائیم. بايد بر آن باشیم تا اثرات نبوغ و هنر در اقتصاد تبلور پيدا كند چون هنر محض بدون عایدی مورد طعن است، مثلا چندین عناوین تحقيقاتی در قالب طرح تحقيقاتي (Proposal) مصوبه گردد تا تنگناها و مشكلات هنر و را‌ههاي توسعه سرمایه گذاری، ایجاد فضای کسب و کار، جذب توريست در لواي به نمایش گذاشتن هنر شناسای گردد. در حقیقت خود را در دامن اقتصاد هنر ببینیم ، با اثربخشی جنبه های اقتصادی هنر در حفظ جایگاه هنرمند و پویای اثر هنری همچون ممالک توسعه یافته عملا کوشا باشیم.

به هرحال انتظار جامعه از علم اقتصاد ارائه و برنامه‌ريزي طرح‌هاي اقتصادي به منظور رشد وتوسعه اقتصادي است. اگر سطح هنر و كالاي هنري را تا اندازه سطح يك "كالاي بازاری" تنزل دهيم، با توجه به شرايط فعلي كه اقتصاد ما يك اقتصاد تورمي است، همه ما متضرر خواهیم شد و اثر این زیان در بلند مدت نمایان می گردد. در سطح جهان تعداد زيادي از طريق هنر هم خود زندگي اقتصادي خوبی دارند و هم به سايرین زندگي مادي مي‌بخشند از قبيل: عكاسي، فيلمبرداري، گرافيك، طراحي زيورآلات،طراحی سنگهای زینتی، نمایشنامه نویسی، ایجاد و توسعه سالن‌هاي آمفي‌تئاتر و نمايش، توسعه صنایع فیلم سازی، کلاس های آموزشی کوتا مدت وبلند مدت و... پس در قالب " اقتصاد هنر " مي‌توان ايجاد اشتغال، سرمایه گذاری و تولید ثروت نمائیم زيرا هنر و اقتصاد محل تبلور تمام « واقعيت‌هاي اجتماعي- اقتصادی» است. اگر شرايط اقتصادي را بهبود بخشيم نگاه ما به هنر ارتقاء خواهد يافت. شرايط اقتصادي در ميزان ادراك و توليد اثر هنري نقش اساسی دارد.

اگر ترتيباتي براي اقتصاد و هنر قائل شويم آنگاه بايد گفت اين اقتصاد است كه هنر را پيش مي‌برد. درصورت فقر و عدم دسترسي به امكانات مادي هنر سير نزولي خواهد داشت، هنر در طبقه بندی کالاها یک خدمت یا کالای لوکس(luxury goods) است. درشرايط رونق اقتصادی و فرهنگی تقابل بين هنر و اقتصاد وجود ندارد هر كدام در جهت بهبود ديگري مؤثر خواهند بود.چنانچه رونق اقتصادی موجب رفاه اقتصادی گردد آنگاه كالاي هنري مرزهاي اقتصاد را در جهت توسعه اقتصادی درخواهند نورديد و هنرمند تقاضای خود را بوجود خواهد آورد و بازتاب روح بازار و تجارت را تجربه خواهيد نمود. البته توجه فرمائيد نمي‌خواهم هنر را « كالا» حساب كنم هر چند كه كالا شدن هنر باعث كاهش ارزش آن نيست بلكه قدرت اقتصادي بخشيدن به هنرمند است.

جنبه‌هاي اقتصادي هنر مستلزم توسعه بازار هنر و اقناع ذهني مصرف كننده (خريدار) کالای هنری است. اولين كسي كه اثر هنري را مورد ارزشيابي قرار مي‌دهد خود خالق هنر است زیرا پيوسته به دنبال ادارك و كسب لذت از اثر خويش است. اما همين هنرمند صاحب ذوق و سليقه از نظر اقتصادي بخشي از نيروي كار جامعه است و محكوم به داشتن زندگي اقتصادي و درآمد « پولي» است اما درآمدي غيرقابل پيش‌بيني و نامعلوم .

از نظر اقتصادی هنر مند دركدام طبقه جامعه قرار می گیرد؟. شکسپیر می گوید: "هنر مندان وجدان بیدار جامعه اند". اما ذات وابستگي اقتصاد و هنر به هم ديگر قابل انكار نيست و اين برنامه ‌ريزان كلان اقتصادي هستند بجهت ارزش نهادن به هنر یک ملت در خلق اثرات هنري و تحريك تقاضاي كالا و اثرات هنري بايد به اقتصاد هنر و زير ساخت‌ها آنها به عنوان يكي از محورهاي "رشد اقتصادی" نگاه كنند، كه از وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی درمقام مسئول هنر و فرهنگ که به استان ایلام سفر کرده است انتظار می رود داراي برنامه اقتصادي بوده و در جهت بهبود و به فعليت رساندن "اقتصاد هنر" و توسعه سرمایه گذاری وایجاد ثروت برای فرزندان این دیار اقدامی عملی فرمائید .