در ابتدای این برنامه آتوسا رسولی درباره اهمیت توجه به پوشاک در جوامع بینالمللی در راستای حفظ و احیای هویت قومی و تمدنی، اظهار داشت: ما در جامعهای زندگی میکنیم که پوشاک یکی از ارکان اصلی آن است؛ چه در طبقات جوان و چه در سایر طبقات. به این دلیل شاید بتوان گفت مهمترین فاکتوری که در هر جامعهای قابل دیدار است، پوشاک است. غیر از مباحث نمادین و نشانهشناسانهای که پوشاک بر عهده دارد، وظیفه خطیری که پوشاک در ارتباط با نمایش شخصیت هر فرد ایفا میکند، میتواند زیرمجموعه مباحث سیاسی، اجتماعی، هنری، فرهنگی و ... باشد. به همین جهت به صورت کلی، به اهمیت چنین همایشهایی و به خصوص، معرفیکننده پوشاک در فرهنگ ایرانی اسلامی، تأکید میکنم و امیدوارم بتوانیم این مسائل را در سطح بینالمللی گسترش دهیم.
او در ادامه به تشریح و بیان مسأله پرداخت و گفت: برای ما مهم بود که بدانیم پوشاک ایرانی چه جایگاهی دارد و باتوجه به مسائلی که در جامعه ما خصوصاً برای جوانان مطرح است، خیلی مهم است که این پوشاک چگونه عرضه شود. ما اقشار مختلفی داریم لذا پوشاکی که عرضه میکنیم، باید جوابگوی نیازها هم باشد. به غیر از ایران، کشورهای دیگری در آسیا وجود دارند که از پوششهای سنتی خود بهصورت روزمره استفاده میکنند مثل هندوستان یا قسمتی از بلوچستان. حتی سران سیاسی آنها هم در مجامع عمومی از همین پوشاک استفاده میکنند. پس پوشاک سنتی تمدنها قابلیت این استفاده را دارد. این اتفاق خیلی برای کشور ما نیفتاده است اما خوشبختانه در اقوام بومی ما دیده میشود. پس این پوشاک سنتی، به عنوان یک پتانسیل یا عامل بالقوه وجود دارد اما مهم این است که چگونه به کاربرد و قسمت عملی برسد. اگر ما مثل یک موزه با آنها برخورد کنیم، همانند زبانهای بومی ما تبدیل به یک مسأله موزهای خواهد شد. به همین دلیل ما سراغ پژوهش در این زمینه و به خصوص، قوم کرد رفتیم. این قوم در طول تاریخ به دلیل مهاجرتی که داشتهاند در دو منطقه حضور دارند: کردهای غرب و کردهایی که به شمال خراسان کوچانده شدهاند. از آنجایی که با یک قوم و با دو منطقه جغرافیایی مواجه بودیم، از روش تطبیقی و تطبیق پوشاک مردان و زنان کرد ساکن در این دو منطقه استفاده کردیم. از ابتدای تاریخ، نیاز بشر به ساخت پوشاک متناسب با عوامل جغرافیایی وجود داشته و بعد، جنبه نمادین بر آن سوار میشود و به پوشاکی تبدیل میشود که از سدههای گذشته به ما رسیده است. در این خصوص، ما به عنوان پژوهشگر نیاز داریم که با یک مهندسی معکوس، مباحث این حوزه را به عقب برگردیم و بررسی کنیم.
در بخش دوم این برنامه، مریم پریایی سربند، تنپوش و پایپوش را سه جزء اصلی لباس کردها دانست و عنوان کرد: این سه جزء اصلی بین هردو منطقه غرب کشور و شمال خراسان، وجود دارد اما اختلاف در این است که به خاطر شرایط اقلیمی و کارکرد آن لباس در آن محیط، تفاوتهایی ایجاد شده است. کردستان، منطقهای سردسیر و کوهپایهای ولی خراسان منطقهای خشک و بیابانی است.
او به تفاوتها و شباهتهای پوشاک سنتی زنان و مردان کرد در استانهای کردنشین اشاره و تصریح کرد: سرپوش زنان کرد، از ۸ جزء و سرپوش زنان کرد شمال خراسان، از ۵ جزء تشکیل شده است. سربنده زنان کردستان از پارچه کلاغهای مشکی تهیه شده و معمولاً همراه با کلاه استفاده میشود. زنان کرد شمال خراسان، از روسری و چادر استفاده میکنند. پیراهن زنان کرد خراسان شمالی، بنا بر اقلیم منطقه، دارای قدی کوتاه بوده و اغلب از پارچه ابریشمی تهیه میشود. پیراهن زنان کردستان، پیراهنی بلند بوده و از پارچههای نازک و پولکدوزی شده تهیه میشود. همچنین تفاوتهایی در جلیقه، یل و قبای آنها دیده میشود. پاپوش زنان کردستان، تیماج، کاله، صندل پشتباز، گالش و کفش بازاری است اما پاپوش زنان کرد خراسان شمالی، کفش منگولهدار، کمخ، چوقی است که بیشتر از چرم استفاده میشود.
در خصوص مردان هم، سربند مردان کرد ساکن منطقه غرب کشور، اغلب از رنگهای سفید و خاکستری و رنگهای تیره است. اما مردهای کرمانج از رنگ قرمز تند همانند پیراهنشان استفاده میکنند که این مسأله به دلیل همجواری با دیگر اقوام ساکن در استان خراسان است. کلاه مردان این منطقه، از نمد و پوستی است اما مردان کرد منظقه غرب، از کلاههایی بافتهشده از نخهای ابریشمی به نام عرقچین استفاده میکنند. به همین ترتیب، تفاوتهایی در کت و قبا، پیراهن، بالاپوش، شلوار و پاپوش آنها دیده میشود.
پریایی با اشاره به عوامل جغرافیایی موثر بر پوشاک سنتی زنان و مردان کرد، افزود: پوشاک سنتی قوم کرد، تابعی از باورها و اصول واحدیست که تمام افراد آن قوم به آن پایبندند. اشتراکات لباسها در چهار استان کردستان، آذربایجان، ایلام و کرمانشاه بسیار زیاد است. جنس و تنوع رنگی در لباس مردان کرد مناطق غرب کشور ارتباط مستقیم با طبیعت اطراف دارد. به دلیل قرارگرفتن محل سکونت کردهای شمال خراسان در جوار جغرافیای فرهنگی گوناگون، فرهنگهای متفاوت و دیگر قومیتهای مهاجر، منجربه لباسهای متمایز شده است. به دلیل آبوهوای شمال خراسان و تولید پشم گوسفند، پرورش نوغان و کرم ابریشم، کاشت محصولات کشاورزی و پنبه، در انواع تنپوشها و سرپوشها و حتی پاپوشها میتوان حضور این مواد اولیه را در تولید نوع جنس و رنگ و طرح پوشها دید.
استفاده از روسریهای بلند و چادر در بین زنان کرد این منطقه به جای سربند، نشان از تأثیرپذیری از فرهنگ جغرافیایی و مذهبی منطقه است. پیراهنشان بنابر اقلیم منطقه، دارای قدی کوتاه بوده و برای راحتی در حرکت، در پهلوها دارای چاک است. مردان کرد خراسان بهخصوص دامداران، به دلیل شرایط خاص آبوهوایی، بالپوش نمدی میپوشند و از کلاه، شال، دستکش و جوراب پشمی دستباف و پاپوش سنتی استفاده میکنند.
او در بخش دیگر سخنان خود درباره ساختار پوشاک زنان و مردان کرد براساس باورها و کارکرد آنها به ایراد سخن پرداخت و یادآور شد: درخصوص زنان، پوشش سر نماد سرسپردگی و تعلق فرد به جامعه و گروه اجتماعی است. کارکرد آن، نشانگر وضعیت تأهل و تجرد زنان، محافظت از سر و مو، جلوگیری از دستوپا گیر بودن موها در طول روز و حین کار و زینت دادن سر و مو است. «زیرپوش» نماد ملموس اعتقادات اخلاقی پنهانسازی و شکلدادن به بخشهایی از بدن و کارکرد آن، مانعی در برابر گزند سرما و گرمای هوا است. شلوار، کراس، سوخمه، کوا و شال اجزای دیگر تنپوش هستند که هرکدام براساس باورها و کارکردهایی چون ایجاد یک هویت عمومی، رسمیت دادن به ظاهر زنان، آماده به خدمت بودن و ... است. زیورآلات هم، جنبههای اعتقادی و نیتهای آیینی چون دفع چشمزخم، تضمین سلامتی، افزایش توانایی و ... را دارد و بیانگر حیثیت و جایگاه اجتماعی است. در خصوص مردان هم، همین باورها و کارکردها وجود دارد و تفاوت چندانی با خانمها ندارد.
کارشناس ارشد طراحی لباس با اشاره به وضعیت فعلی استفاده از پوشاک سنتی کردی در استانهای کردنشین، خاطرنشان کرد: با مقایسه پوشش نسل امروز کردها با اشکال سنتی و قدیمیتر آن، مشخص میشود که بسیاری از بخشهای اصلی لباسها به مرور زمان، به دلیل تغییرات مکانی، اقلیمی و آبوهوایی و تأثیرپذیری از فرهنگهای مجاور، تغییر و یا حتی به دست فراموشی سپرده شده است. مثلاً سرپوشهایی چون کلاهها یا سربندهای زنانه با گذشت زمان جای خود را به روسری دادهاند. به جز مواردی ازجمله جشنها و عروسیها، از لباس روزمره مردم حذف شده است.
همین تغییر در کفشهای مردانه هم وجود دارد. بهعنوان مثال کفشهایی چون اورسی، خامینه، زهاوی و ...، کفشهای چرمی که مخصوص تردد در مناطق کوهستانی و یا کار در مزارع بودهاند، به مرور از پوشش مردانه حذف شده و تنها کفشی که از آن نسل باقی مانده و استفاده میشود، «کلاش» است که حتی مردان شهرنشین نیز از آن استفاده میکنند. چون یکی از عناصر اصلی و مهم لباس کردی مردان است.
پریایی در پایان اظهار داشت: پوشاک سنتی قوم کرد، تابعی از باورها و اصول واحدیست که تمام افراد آن قوم به آن پایبندند. تنوع و تفاوتها در پوشاک مناطق مختلف کردنشین، ریشه در موقعیت جغرافیایی دارد. مناطق نزدیکتر، شباهت بیشتر و مناطق دورتر، تنوع و گوناگونی بیشتری دارند اما این پراکندگی و فاصله جغرافیایی نتوانسته است از نظر شکل کلی بر روی پوشاک کردها، تأثیر چندانی داشته باشد. باتوجه به شرح پوشاک زنان و مردان کرد این مناطق میتوان شاهد بود که پراکندگی این قوم در مناطق مختلف کشور، بر شکل کلی پوشاک این قوم تأثیر چندانی نداشته و شباهتها در لباس این قوم در نقاط مختلف کشور، بیش از تفاوت در پوشاک آنان است و این امر را میتوان ناشی از تأثیر نقش پیشینه تاریخی در این زمینه دانست.
پیشنهاد میشود به منظور حفظ و احیای سنتها و ارزشهای فرهنگی اقوام ایرانی، پوششهای سنتی و بومی هر منطقه شناخته و استفاده شود. همچنین شناخت تنوع و گوناگونی پوشاک کردها از سربنده و کلاه گرفته تا پیراهن و کفش، چه در شکل و طرح لباس و چه در جنس و رنگ پارچهها، میتواند به احیای طرحهای فراموششده لباس منجر گردد.
گزارش از: فریبا رضایی
نظر شما