تقویت تولید داخلی از شعار تا عمل/ منصور اولی

سرویس ایران- تولید دستگاه خونساز برای جان دادن به اقتصاد در هر کشوری است، ارتباط مستقیمی بین تقویت تولید در بخش‌های مختلف اقتصادی و تقویت توان اثرگذاری اقتصادی کشورها در عرصه‌های منطقه‌ای و جهانی از یک سو و رفع مشکلات مهم داخلی‌شان از سوی دیگر وجود دارد. برای دستیابی به تولید پایدار در اقتصاد هر کشوری برنامه‌های کلان و هدفگذاری‌ها همه باید در یک جهت باشند و هدف نهایی هر طرح و برنامه‌ای تقویت تولید داخلی باشد.

بررسی اجمالی اقتصاد ایران به ما نشان می‌دهد که در سه دهه گذشته با وجود شعارهایی که داده شده است در عمل عرصه‌ بر تولیدکنندگان واقعی به تدریج تنگ شده و ارزش‌های اقتصادی کم کم تغییر یافته و شاهد شکل‌گیری یک اقتصاد دلال محور هستیم که حالا داریم آثار این جهت‌گیری مخرب را می‌بینیم. دلسوزان کشور در سال‌های گذشته با توجه به این عارضه موفق به تدوین سندی شده‌اند که در صورت اجرا می‌تواند به سرعت بسیاری از کج‌رفتاری‌های گذشته را جبران کند و تا دیر نشده اقتصاد ایران به مسیر درست آن هدایت کند. سیاست‌های اقتصاد مقاومتی در سال‌های اخیر از سوی گروه‌های مختلف صاحبنظر مورد بررسی قرار گرفته و تقریبا همه کارشناسان بر این باورند که راهی جز حرکت در این جهت برای نجات از مشکلات ریز و درشت در عرصه‌های اقتصادی وجود ندارد. انتظار این است که با شکل‌گیری این وفاق کارشناسی، ابلاغ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، شعارهای فراوان از سوی مسئولان همه دستگاه‌ها و برگزاری‌ انواع و اقسام همایش‌ها و سمینارها در این باره شاهد برداشه شدن گام‌های عملی در زمینه اجرایی شدن این سیاست‌ها و هماهنگی همه برنامه‌های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت با این سیاست‌ها در کشور باشیم.

محور اصلی سیاست‌های اقتصاد مقاومتی کی مورد توجه قرار می‌گیرد؟

تولید و حمایت از تولیدداخلی و تقویت بنیه‌های تولیدی در کشور یکی از مهم‌ترین محورهای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی است، در واقع بدون توجه به این اصل اساسا این سیاست‌ها بی معنی است، اما در این سال‌ها وقتی به برنامه‌های اقتصادی کلان نگاه می‌کنیم، تفاوت آنچنانی میان سیاست‌های تولیدی کشور با سال‌های قبل از ابلاغ این سیاست‌ها نمی‌بینیم. همچنان دور باطل شعارها و وعده‌ها را شاهد هستیم و همچنان توان تولیدکنندگان داخلی روبه کاهش است و دلالان نبض اقتصاد ایران را در دست دارند. گاهی با رسانه‌ای شدن خبر تعطیلی برخی کارخانه‌های بزرگ در کنار افزایش آمار واحدهای راکد و نیمه تعطیل کوچک و متوسط شاهد تکاپوهایی از سوی برخی مسئولان برای رفع مشکل یا اگر به بی انصافی متهم نشویم توجیه مشکلات هستیم.

اختصاص تسهیلات و وعده استهمال بدهی‌ واحدهای تولیدی بارزترین نمونه‌های این تکاپوهاست. کارشناسان می‌پرسند این وعده‌ها برای رفع یکی از بنیادی‌ترین مشکلات اقتصادی کشور یعنی کاهش توان تولید داخلی چقدر با روح سیاست‌های اقتصاد مقاومتی سنخیت دارد و چقدر همسو با اجرایی شدن خواست اصلی و بنیادی این سیاست‌ها یعنی تقویت بنیه‌های تولیدی است؟

لزوم پرهیز از برخورد شعارگونه

به نظر بسیاری از کارشناسان اقتصادی یکی از مهم‌ترین ضمانت‌های اجرایی شدن سیاست‌های اقتصاد مقاومتی درک عمیق مجریان از آن و پرهیز از برخورد شعارگونه با آن است. بر اساس اصول سیاست‌های اقتصاد مقاومتی، اقتصاد ایران باید از طریق تقویت بینه‌های تولیدی در مقابل تکانه‌های داخلی و خارجی مقاوم شود و بتواند خود را در بزنگاه‌هایی مانند اعمال تحریم‌های بین‌المللی حفظ کرده و کم‌ترین آسیب را از این تکانه‌ها ببیند. تقویت بنیه‌های تولیدی هم از نظر اقتصاددانان نهادگرا که واعظ این نظریه هستند، به معنی تنوع بخشی به تولید در همه عرصه‌ها، حضور موفق تولیدکنندگان در بازارهای داخلی و خارجی و انعطاف پذیری در روش‌های تامین مالی و فروش است. یعنی در واقع تولید یک کشور زمانی در مسیر تقویت و مقاوم شدن در برابر تکانه‌های قرار می‌گیرد که حائز این ویژگی‌ها باشد.

سوال مهم این است که در این سال‌هایی که از ابلاغ سیاست‌های اقتصاد مقاومتی گذشته چه اقدامات زیر بنیایی برای سوق دادن کارخانه‌ها و کارگاه‌های تولیدی به این سمت صورت گرفته است. وقتی مشکل علنی شود و بعد از آن برخی تصمیمات مقطعی مانند آنچه ذکر شد برای حمایت از تولید اتخاذ شود آیا می‌توان گفت که این تصمیمات در راستای اجرایی کردن سیاست‌های اقتصاد مقاومتی بوده است؟

کارشناسان بر این عقیده‌اند که هر چند ممکن است این گونه تصمیم‌ها هم در نهایت تاثیراتی در این مسیر داشته باشد اما سنخیتی با روح این سیاست‌ها ندارد چرا که آنچه در سیاست‌های اقتصاد مقاومتی مورد توجه است، حرکت نظام‌مند، همیشگی و مستمر در مسیر تقویت تولید است.

تولید مطلوب سیاست‌های اقتصاد مقاومتی چگونه است؟

شاکله اصلی سیاست‌های اقتصاد مقاومتی به تقویت بنیه‌های تولیدی بر می‌گردد و به صورت مستقیم هم در این سیاست‌ها 9 مورد و غیر مستقیم 15 مورد به بخش‌های تولیدی اختصاص داده شده است و همین آمار روشن می‌کند که حرکت در جهت تقویت تولید چه نقشی در اجرایی شدن سیاست‌های اقتصاد در مقاومتی دارد. اگر بخش‌های مربوط به تقویت تولید را از این سیاست‌ها حذف کنیم در اصل چیزی از آن باقی نمی‌ماند، همه مولفه‌های دیگر که در این سیاست‌ها مورد توجه قرار گرفته است از جمله اصلاح نظام بانکی، مردمی کردن اقتصاد، کاهش وابستگی به نفت و غیره همه به نوعی با جهت‌گیری تقویت تولید است، چرا که اقتصاد هر کشوری زمانی در مقابل هجمه‌ها خارجی مقاوم می‌شود که تنوع و کمیت و کیفیت تولید در آن در بالا‌ترین حد باشد. اما این تولید مطلوب مورد اشاره در این سیاست‌ها چیزی نیست که با اختصاص وام فوری به بخشی از صنایع راکد به دست بیاید، هر چند که در مقطعی ممکن است این وام‌ها یک نیاز باشد. نگرانی عمده این است که این اقدامات کوتاه مدت جای حرکت بلندمدت به سمت اجرایی کردن آنچه را که این سیاست‌ها درخواست کرده است بگیرد و به همین دلیل باید تولید مطلوب مورد نظر در این سیاست‌ها را شناخت. از 24 مورد سیاست ابلاغی رهبر معظم انقلاب در خصوص سیاست های اقتصاد مقاومتی ، 15 مورد غیر مستقیم و 9 مورد به صورت مستقیم با تولیدکنندگان ارتباط دارد. درونزایی، برون‌نگری، توجه به اقتصاد دانش بنیان، توجه به توسعه صادرات غیر نفتی، ایجاد تسهیلات، افزایش تولید، افزایش اشتغال، افزایش بهره‌وری و کاهش شدت مصرف انرژی مواردی از سیاست اقتصاد مقاومتی است که به صورت مستقیم به تولید ارتباط پیدا می‌کند و می‌توان از روی آنها به تولید مطلوب مورد نظر در این سیاست‌ها پی برد. در واقع هر حرکتی که در بلند مدت منجر به شکل‌گیری تولیدی با مشخصات یاد شده در بخش‌های مختلف شود می‌تواند گامی در جهت اجرایی کردن سیاست‌های اقتصاد مقاومتی تلقی شود در غیر این صورت ادامه همان راه گذشته خواهد بود و ما را به جایی نخواهد رساند.

بانک‌ها چقدر با تولید همرا‌ه‌اند؟

یکی از ارکانی که باید دست در دست دیگران بدهد تا هدف اصلی سیاست‌ها اقتصاد مقاومتی یعنی تقویت تولید داخلی یا به قول وزیر صنعت، صنعتی شدن کشور اتفاق بیفتد بانک‌ها هستند.

در حال حاضر منابع مالی کشور به صورت ویژه در اختیار نظام بانکی است و دسترسی به منابع مالی یکی از مهم‌ترین پیش ‌شرط‌های حرکت بخش ‌های تولیدی به سمت رونق است. از سوی دیگر مدت زیادی از اعلام مسئولان اقتصادی و بانکی کشور مبنی بر اینکه نظام بانکی خود را برای همراهی با سیاست‌های اقتصاد مقاومتی می‌گذرد، اما آمار و ارقام نشان می‌دهد هنوز هم نظام بانکی نتوانسته در این ریل قرار بگیرد. هزاران میلیارد تومان نقدینگی کشور معلوم نیست کجاست و تولیدکنندگان به شدت نیازمند به منابع مالی دست‌شان از نقدینگی کوتاه است.

نظام دلالی باید کنترل شود

یکی دیگر از ارکانی که باید دست در دست همه بدهد تا در مسیر اجرایی شدن سیاست‌های اقتصاد مقاومتی و تقویت تولید داخلی قرار بگیریم، ارگان‌هایی هستند که باید به مبارزه با نظام پیچیده دلالی بروند. در حال حاضر نظام واسطه‌گری در کشور به قدری گسترش یافته است که نمی‌گذارند بخش‌های تولیدی و مولد کشور نفس بکشند، آنها با دخالت‌های نامرئی که در بازار می‌کنند، حتی الگوی مصرف را هم به ریخته‌اند و در حال حاضر یکی از مشکلات تولیدکنندگان داخلی این است که مردم کالاهای داخلی را با رغبت مصرف نمی‌کنند و در این درحالی است که در بسیاری از موارد کیفیت تولیدات داخلی بالاتر از نمونه‌های مشابه خارجی هم هست. به نظر می‌رسد ارگان‌های مسئول در این زمینه باید با کنار گذاشتن تعارفات و بدون ترس از تخریب بازار توسط شبکه‌های دلالی به مبارزه با آنها بروند. یکی از مهم‌ترین ارکان تقویت تولید داخل فراهم کردن فضای رقابتی منصفانه برای فروش کالا در بازار داخلی است و در برهه‌ای که درهای کشور هم قرار است بیش از پیش به روی کالاهای خارجی باز شود این مسئله از اهمیت دوچندان برخوردار می‌شود.

کد خبر 11799

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha