احیای دریاچه ارومیه؛ یک سر و هزار سودا!

سرویس آذربايجان غربى- در حالیکه مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ای آذربایجان غربی بارها اعلام کرده که «سدها عامل خشکی دریاچه‌ ارومیه نیستند»، اخیرا مدیرکل حفاظت محیط‌زیست آذربایجان غربی گفته: «سدسازی‌ها یکی از عوامل اصلی خشک شدن دریاچه هستند». این تنها یک نمونه از صدها تناقض موجود در روند احیای دریاچه ارومیه است و مابقی ناهماهنگی های اینچنینی در عمل، از نگین فیروزه ایی ایران، یک شوره زار به جای گذاشته است.

به گزارش خبرنگار کردپرس، سال ٩٢، مدیر عامل سابق آب منطقه ای آذربایجان غربی در مراسم معارفه اش گفته بود؛ «آذربایجان غربی قهرمان سدسازی است و این استان در آینده قهرمان حفاظت از منابع آب ایران هم می شود». اما با گذشت ٨ سال سدسازی‌ها به زعم خیلی ها یکی از عوامل اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه شدند.

هر چند پروژه های سدسازی و کل پروژه هایی که در استان بالای ۵۰ درصد پیشرفت داشتند، رها شدند، زیرا ستاد احیا معتقد بود؛ سدها سبب می شوند که حقابه دریاچه واریز نشود. در این سال ها با خشک شدن دریاچه ارومیه، تخصیص آب بخش کشاورزی، گلخانه ها و صنعت در آذربایجان غربی کاهش پیدا کرد و زمانیکه کار ستاد احیای دریاچه ارومیه پایان یافت و مدیرانش گمان کردند که دیگر دریاچه به ثبات رسیده و احیا شده، درخواست‌های بهینه سازی مصرف آب در بخش کشاورزی و صنعت و سد سازی دوباره به جریان افتاد، اما فقط در حد درخواست باقی ماند چرا که رفته رفته ثبات خیالی احیای دریاچه از بین رفت و خشکسالی مجددا دامان دریاچه ارومیه را گرفت.

دریاچه ارومیه در وضعیت نرمال باید ۳۲ میلیارد مترمکعب آب داشته باشد، اما درحال‌حاضر حجم آب آن تنها ٢.٥ میلیارد مترمکعب است! و این وضعیت، گویای عملکرد ناموفق یک دهه عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه است!

حق آبه دریاچه ٣.٤ میلیارد مترمکعب در سال است اما بنا به گفته مدیر کل محیط زیست آذربایجان غربی: «در سال آبی گذشته (۱۴۰۰-۱۳۹۹) تنها ١.١ میلیارد متر مکعب آب معادل ۳۲ درصد از حق آبه این دریاچه تامین شده است».

مهران نظری، مطرح‌شدن این بحث که سدها تأثیری بر خشک شدن دریاچه ارومیه ندارند، را رد می کند و معتقد است؛ «سدسازی‌ها یکی از عوامل اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه هستند و به همین دلیل هر گونه سدسازی در حوزه آبریز دریاچه ارومیه ممنوع شده است. البته به غیر از حوزه آبریز دریاچه ارومیه، در سایر حوزه ها اگر سدسازی توجیه زیست‌محیطی داشته باشد، محیط‌زیست مخالفتی با آن نخواهد کرد».

این گفته ها در حالی است که مدیرعامل شرکت آب منطقه‌ای آذربایجان غربی بارها اعلام کرده است؛ «سدها دلیل خشکی دریاچه ارومیه نیستند». یاسر رهبردین، گفته بود: «دلیل اصلی این امر تغییرات اقلیمی است، بطوریکه زمستان سال‌ها، ۴۵ روزه شده است؛ متوسط دمای هوا افزایش یافته، بهار یک ماه زودتر شروع می‌شود، میزان بارش برف کاهش یافته و از طرفی احداث میان‌گذر دریاچه، از عوامل اصلی خشکی دریاچه بوده‌اند.»

به گفته رهبردین؛ «در آذربایجان غربی ۷ سد وجود دارد که ۱.۴۵۰ میلیارد ظرفیت آب دارند که از این میزان ۹۱۰ میلیون ظرفیت از دهه ۵۰ وجود داشت، لذا اکثریت آب سدها از آن دهه وجود داشت، لذا اگر عامل اصلی خشکی مربوط به سدها می‌بود، باید از دهه‌۵۰ شاهد خشکی بودیم نه دهه ‌۸۰».

او با تاکید بر تاثیر ۷ درصدی سدها در خشکی دریاچه اورمیه بیان کرد: «سد شهرچایی ۲۲۰ میلیون آب دارد، لذا این سد عاملی در خشکی دریاچه ندارد و اگر این سد احداث نمی‌شد در تامین آب شرب اورمیه با مشکل جدی مواجه بودیم».

در کنار این تناقضات جالب است بدانید؛ در حال حاضر ۵۸ درصد اراضی استان و ۸۰ درصد از ۱۱۵ هزار هکتار مساحت باغی استان، در حوضه آبریز دریاچه ارومیه قرار دارند. از سویی دیگر علیرغم کاهش ٤٠ درصدی مصرف آب کشاورزی در استان آذربایجان غربی، سیستم های آبیاری تحت فشار هنوز به صورت کامل راه اندازی نشده اند و در کنار برداشت آب غیر مجاز، رسیدن به هدف بهینه سازی مصرف آب با این وضعیت غیر ممکن به نظر می رسد.

ستاد احیا هم که تیر آخرش در کنار همه ناکامی ها، تونل انتقال آب زاب و مدول های تصفیه خانه فاضلاب ارومیه و تبریز است، در نظر داشت تا با بهره برداری از مدول سوم تصفیه‌خانه فاضلاب ارومیه سالانه بیش از ٥١ میلیون مترمکعب پساب تصفیه شده از طریق ١١ کیلومتر خط انتقال وارد پیکره دریاچه ارومیه کند اما علیرغم تصویب اعتبارات مصوب، تا پایان سال ٩٦ تنها به ٢٦ درصد از تعهدات اعتباری خود عمل کرده است!

این مورد هم همانند پروژه سیستم های آبیاری تحت فشار تنها در حد حرف باقی مانده و اعتباری که به آنها تخصیص پیدا کرده بود، هنوز هزینه نشده و مشخص نیست ١٥ هزار میلیارد تومانی که بنا بر اعلام رسمی ستاد، برای اجرای پروژه های احیای دریاچه ارومیه هزینه شده، کجا صرف شده است؟؟!

اخیرا هم دولت سیزدهم، ۵۰۵ میلیارد تومان دیگر برای اتمام پروژه های نیمه تمام احیای دریاچه ارومیه تصویب کرده و بر اساس وعده دولت جدید باید تا سال ۱۴۰۷ دریاچه ارومیه را به تراز اکولوژیک برسد.

وعده های جدید احیای دریاچه هم در حالی انجام می کرد که در یک دهه گذشته، پول های کلانی صرف مدیریتی غیر کارشناسی و انتقاد برانگیز شد ولی اکنون دولت با صرف اعتبار جدید دوباره با همان مجموعه در حال آزمودن راهی است، که بیشتر آزموده شده است ولی این بار تاکیدشان بیشتر بر پروژه های نرم افزاری است تا شاید هزینه کمتری بتراشد!

در همین راستا؛ مسعود تجریشی، مدیر دفتر برنامه ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه هم با برگشت به عقب، اعلام کرده است؛ « ۷۵ درصد از پروژهای احیای دریاچه ارومیه در سال های اخیر مربوط به پروژه های سازه ای بوده و جهت گیری دولت جدید حرکت به سمت پروژه های نرم افزاری و اجرای طرح (به‌کاشت) است».

همان طرح به کاشتی که با محدودسازی کشاورزان حوضه آبریز دریاچه ارومیه، در کشت محصولات پر آب بر مانند (چغندرقند)، به عنوان یکی از راهکارهای احیای دریاچه در دستور کار دولت یازدهم قرار گرفت، اما با وجود چندین کارخانه قند بزرگ در منطقه و صرفه اقتصادی این محصول برای کشاورزان استان، باعث شده تا دولت در اجرای این برنامه تا به امروز ناکام بماند.

مطابق آمار پیش از احیای دریاچه ی ارومیه میزان چغندر زیر کشت در استان ٢٩هزار هکتار بود و در پاییز سال ٩٦ به ٣٦ هزار هکتار رسید و در پاییز ١٤٠٠ این میزان به بیش از ۷۰ هزار هکتار رسیده است.

استاندار آذربایجان غربی هم با اشاره به وجود مصرف بسیار بالای آب و خروج بخش زیادی از این محصول از استان گفت: «این حجم از کشت مقرون به صرفه نیست. کشاورزی استان باید به سمت کشت محصولات کم آب بر حرکت کند و در این راستا، باید طرح های مختلفی توسط سازمان جهاد کشاورزی ارائه شود».

متاسفانه؛ احیای دریاچه ارومیه یک سر و هزار سودا دارد و هر برنامه ایی برنامه دیگر را لغو می کند. دولت های قبلی معتقد بودند تنها پروژه های سخت افزاری جواب می دهد اکنون دوباره دولت سیزدهم با برگشت به عقب به سمت پروژه های نرم افزاری و به کاشت رفته است.

در کنار تغییرات اقلیمی مانند گرم تر شدن هوا و کمبود بارندگی و خشکسالی، بلایی نمانده که بر سر دریاچه ارومیه نیاورند. زمانی در وسط دریاچه جاده خاکی زدند و زیرش را با خاکریز پر کردند و دریاچه عملا به دو نیم با رنگ و ترکیبات و مشخصات کاملا مجزا تبدیل شد.

باغات و کشاورزی ها در حوزه آبریزاش انجام دادند و با حذف آبهای زیرزمینی و آبهای سطحی حوزە دریاچه یک باره هزاران چاه پیرامونش زدند، بر روی رودخانه های ورودی اش سدها ساخته شد، آذربایجان شرقی، فاضلاب و پساب تصفیه نشده کارخانه اش را به داخل دریاچه ریخت و از آب دریاچه برای ساخت دریاچه تفریحی در تبریز آب پمپاژ کردند و خلاصه هزار و یک بلا بر سر این دریاچه بیچاره آوردند.

همه این بلایا منجر به حذف شدن ۲۰ میلیارد متر مکعب آب دریاچه طی ٢٥ سال گذشته شد و اکنون با هزار و یک سودا و هزار و یک برنامه متناقص طی چهار یا پنج سال گذشته سعی شده تا ۳ میلیارد متر مکعب آب دوباره به این دریاچه بازگردانده شود و دولت جدید هم می خواهد تا ١٤٠٧ دریاچه را به تراز اکولوژیک برساند!

احیای دریاچه ارومیه به رقابت دولت ها و مسئولان تبدیل شده در حالی که این تغییرات گسترده محیطی به لحاظ فیزیکی و دخالت انسانی ممکن است، منجر به تغییراتی شود که اثرات جبران ناپذیری دیگری داشته باشد که یکی از آنها ایجاد استرس در آن ناحیه و اثر سوء گسلها است.

مدیران نا اهل، دریاچه ایی که شاداب و پر آب بود را با سیاست هایشان طی ٢٥ سال گذشته خشک کردند و حالا با احیای غیر کارشناسانه، دوباره به تخریب محیط زیست و افزایش اثرات سوء آن اقدام می کنند.

گزارش/ تانیا شعفی

در کردپرس بیشتر بخوانید؛

ستاد احیای دریاچه ارومیه را ول کنید، ستاد احصای پول احیای آن را افراز کنید!

بررسی های بی سرانجام از عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه/شفاف سازی فدای چه شد؟

وعده جشن احیا و دریاچه ارومیه، می رود تا به خاطره ها بپیوندد

15 هزار میلیارد تومان خرج شد، اما دریاچه ارومیه آب رفت!

کد خبر 24176

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha