به گزارش کردپرس، در شاهنامه فردوسی از آهنگری به نام "کاوه" که بر علیه "ضحاک" ستمکار قیام میکند و با کشتن او ایران و ایرانی را از ستم او رهایی میبخشد یاد شده که این نشان میدهد بهطور مشخص تاریخ استفاده از آهن بسیار قدیمی بوده و آهنگری در این سرزمین دارای شجرهنامهای طولانی و در درون خویش بخشی از فرهنگ و دانش مردم را نگهداشته است.
روزگاری آهنگران و حلبیسازان ارومیه که این هنر و صنعت را از پدران خود به ارث برده بودند و بیش از دو دهه سابقه کار داشتند بخش قابلتوجهی از ابزار کشاورزان و روستائیان این استان را با آهن گداختهای که از کورههای آتش بیرون میآوردند و ضربههای پتکی که بهزور بازوان آنان پیونده خورده بود، شکل میدادند.
سالها است که چوب مدرنیته، لای چرخهای صنعت ٢٠٠ساله چلنگری در آذربایجانغربی جا خوش کرده و با عرضه ابزارهای صنعتی مدرن به بازار مصرف، کورههای این آهنگران سنتی رو به خاموشی گذاشته است.
با اینحال هنوز در گوشه و کنار محلههای قدیمیتر، کسانی هستند که به همان شیوههای سنتی فعالیت و خدماتی به مردم ارائه میدهند که دیگر کمتر میتوان نشانهای از آن در شهرها پیدا کرد.
یکی از پیشهوران کهن و باتجربه ارومیه که به سراغش رفتیم تا از نزدیک با او گفتوگویی داشته باشیم و کارگاهش را ببینم کاک "مسعود رضایی" است.
کارگاه استاد رضایی در راسته چلنگران به زبان کردی «ئاسن کتها» و به زبان ترکی «دمیر چی لر» در بازار تاریخی ارومیه قرار دارد، مکانی که اکثر شغلهای کم رونق قدیمی را میتوان در آن یافت و همچنین مردانی کهن با کولهباری از تجربههای تلخ و شیرین که مانند گذشته مشغول به کار و فعالیت هستند.
این پیشکسوت با بیش از نیمقرن تجربه در این زمینه میگوید: «چلنگری جزء معدود مشاغل قدیمی که رمز و راز آن نسل به نسل و از گذشته تاکنون منتقلشده اما افسوس در ارومیه تنها چند استاد انگشت شمار هنوز با عشق و علاقه چراغ آن را روشن نگه داشتهاند و دیگر استادان این حرفه یا در قید حیات نیستند و یا خود را بازنشسته کردهاند».
وی میافزاید: «زمانی آهنگری در این شهر مورد حمایت و توجه مردم بود و آهنگران مایحتاج زندگی افراد و وسایل کشاورزی همچون «گاو آهن، شنکش گندم، خرمنکوب، بیل، خاکانداز، تبر و داس و تیشه» را برای کشاورزان تهیه میکردند اما با گذشت زمان کورهها یک به یک خاموش شده و سرمای عجیبی بازار آهنگران را فراگرفته است».
این استادکار قدیمی که انواع سماور زغالی، آبپاش، چراغ نفتی، بخاری هیزمی، آفتابه لگن و چراغ دیوار کوب را در کارگاه خود دارد در خصوص تنکه بری بیان میکند: «در گذشته حلبیسازی طرفداران زیادی داشت و چندین وسیله مهم از آن ساخته میشد که با گذشت زمان استقبال از این هنر هم در ارومیه کمرنگ شد و این راسته بازار جای خود را به لوله بخاری و دودکش داد».
کاک مسعود، آهنگری و حلب سازی را دو حرفه کاملاً جدا از هم میداند و تصریح میکند: «آهنگری حرفه ای کاملاً جدا است که با کوره آتش و چکش سروکار دارد و آهنگر با ضربات پیاپی به آهن مذاب شکل میبخشد در صورتی که حلبیسازی ابزار دیگری همانند قیچی یا همان تنکه بر را دارد که امروزه یوتین جایگزین آن شده است».
بازار تاریخی ارومیه، با همه خاطرات دور و نزدیکش، هنوز هم بسیاری از حرفههای قدیمی چون چلنگری و حلبیسازی را که از خاطرهها فراموش شده اند، در دل خود جای داده است، تا شاید روزی، روزگاری رونقی دوباره بیابند.
گزارش/ راضیه محمودپور
نظر شما