عشیره گرایی بزرگترین مانع دستیابی به جامعه‌ی توسعه یافته / گفتگو با محمدعرفان صالحی

سرویس کرمانشاه _ گروه هم اندیشی پاوه یکی از گروههای فعال منطقه اورامانات است که با حضور جمعی از فرهیختگان، اساتید دانشگاه و فعالان حوزه های مختلف شکل گرفته است و به شکلی تخصصی و جدی موضوع توسعه پایدار شهرستان پاوه را دنبال می کند. در ادامه این نشست های تخصصی گفتگویی با موضوع «انتخابات آینده شورای شهر و روستا در شهرستان پاوه » با حضور مهندس محمد عرفان صالحی به شکل مجازی برگزار گردید. محوریت مباحث مطروحه و جمع بندی مطالب ارائه شده توسط مهندس نظام سلیمانی از جوانان دغدغه مند و توسعه گرای منطقه اورامانات، انجام گرفته است. در ادامه این گفتگو را می خوانید:

محمد عرفان صالحی: فلسفه‌ی وجودی شورای شهر، سپردن مدیریت شهری به دست مردم از سوی حاکمیت است. برگزاری انتخابات برای شورای شهر و روستا به یکی از نمادهای واقعی و بدون واسطه‌ی حق مشارکت مردم بر سرنوشت خویش است. هر انسانی از بدو تولد تا لحظه‌ی مرگ در تعامل مداوم‌ با جامعه‌‌ای است که در آن زندگی‌ می‌کند، این جامعه شامل دو بخش انسانی و مادی است؛ که هر دو بخش تحت تاثیر مدیریت حاکم بر فضای محل زندگی انسان می‌باشند چه در شهر و چه در روستا. آدمی از بدو تولد تا مرگ بصورت شبانه‌روزی در پی برآورده کردن نیازهای خویش است و هر شهر یا روستایی که بتواند بیشترین نیازهای ساکنینش را برآورده کند جامعه‌ای توسعه یافته و مطلوب است. به عبارت بهتر مدیریت شهری مطلوب باید منجر به ساختن شهری شود که در آن مردم ضمن احساس امنیت جانی و روانی، بتوانند به سهولت نیازهای روزمره‌شان را با کمترین هزینه‌ی زمانی و مالی برآورده کنند. آنچه گفته شد مقدمه‌ای کوتاه در خصوص یک شهر ایده‌آل برای شروع بحث است؛ اما وقتی در خصوص جوامع شهری و روستایی ایران به عنوان کشوری در حال توسعه حرف می‌زنیم، باید بر اساس واقعیتهای عینی موضوع مدیریت شهری را تحلیل و بررسی کنیم. لذا سعی بنده بر آن است تا سوالات مطرح شده را بر اساس واقعیات شهرستان پاوه پاسخ بدهم و از آرمان‌گرایی دوری کنم.‌

جناب مهندس؛ از ویژگیهای یک شورای شهر تاثیرگذار برای توسعه و آبادانی شهر پاوه بفرمائید ؟برای انتخاب چنین شورای موثری چه باید کرد؟

ابتدا باید عرض کنم که هر شورایی با هر ترکیبی تاثیرگذار بوده و هست و خواهد بود، اما اینکه تاثیرات آنها در راستای پیشرفت بوده ، هست یا نبوده و نیست جای خود دارد. اگر منظور سوال کننده این بوده که ویژگیهای یک شورای موثر برای توسعه و پیشرفت شهر و یا روستا چیست؟ باید بگویم شورایی می‌تواند مطلوب باشد که اعضای آن ویژگیهای ذیل را داشته باشند: به علم و کار علمی باورمند باشند، مشاوره پذیر باشند، تحمل نظرات مخالف را داشته باشند، توان تحمل گفتگوهای طولانی و پر کش و قوس بر سر یک موضوع مشخص را داشته باشند، دیدگاه آنها محدود به موضوعات اورژانسی نباشد بتوانند برنامه‌های میان مدت و بلند مدت را هم پیگیری کنند، آینده نگر باشند و به کار جمعی باور داشته باشند و بتوانند همچون یک تیم کار کنند. برای انتخاب چنین شورایی چه کنیم؟ جواب این بخش را در سوالات بعدی خواهم داد.

یک عضو موثر در شورای شهر چه ویژگیهایی دارد و چگونه می توان شخصی با چنین ویژگیهایی را از میان انبوه داوطلبان موجود در انتخابات شورای شهر شناسایی نمود ؟

یک عضو موثر در شورای شهر نمی‌تواند وجود داشته باشد. شاید این جمله غیرواقعی یا غیرمنطقی به نظر بیاید اما حقیقت این است که یک عضو نمی‌تواند به تنهایی موثر باشد چرا که شورا یک مجموعه‌ی چند نفره است و یک نفر به تنهایی نمی‌تواند کاری بکند مگر اینکه اکثریت شورا با او همراه باشند، پس بهتر است در میان کاندیداها دنبال یک نفر نگردید و دل‌خوش به حضور یک نفر نباشید. شورای شهر یا روستا تجلی کار جمعی در یک جامعه است و تلاش برای فرستادن یک نفر و انتظار معجزه از یک نفر کاری عبث است و نشان از عدم آشنایی ما با کار جمعی است.

از نظر و دیدگاه جنابعالی ؛ آیا عضو شورای شهر لازم است دارای تخصص علمی خاص و مدرک دانشگاهی در رشته‌ تحصیلی خاص و مشخصی باشد ؟ نظر جنابعالی در مورد نقش ویژگی تخصص برای اعضای شورای شهر چیست ؟در مورد خاص شهر پاوه داوطلب نمایندگی شورای شهر پاوه چه ویژگیهایی بیشتری باید داشته باشد ؟

تخصص همواره در هر کاری مهم است، اما چه تخصصی؟ خیلی شنیده‌ام‌ که مثلا فلانی مهندس عمران یا شهرسازی است برای شورای شهر فرد مناسبی است اما اینگونه نیست، مدیریت شهری فقط آسفالت و آشغال جمع کردن و ساختمان سازی نیست که چندتا تخصص مشخص فقط مناسب اینکار باشند، در واقع شخصی که مثلا کارشناس جغرافیا یا جامعه‌شناسی یا روانشناسی است چه بسا خیلی بهتر از یک‌مهندس عمران می‌تواند مفید واقع شود. و حتی گاهی یک دیپلم میانسال فقط و فقط به دلیل هوش اجتماعی بالایش و تجربه‌ی زیستی‌اش می‌تواند بسیار مفیدتر از یک فوق‌لیسانس تازه فارغ‌التحصیل شده ایفای نقش کند. تخصص قطعا مفید است ولی کافی نیست. ویژگیهای انتخاب شونده‌ها را هم در پاسخ سوال اول نوشته‌ام.

چگونه و با کدام رویکرد می توان انتخاب بر اساس معیارهای شایسته سالاری را در انتخابات شورای شهر و روستا در شهرستان پاوه را تقویت نمود؟ آثار و تبعات انتخاب بر اساس معیارهای قوم گرایی و طایفه گری بر مجموعه شهر و توسعه و آبادانی شهر پاوه چیست؟

شایسته سالاری؟ انتخابات به منظور حاکم شدن نظر مردم بر سرنوشت خویش است، پس هر کسی که در انتخابات برنده می‌شود از نظر مردم شایسته است و کسی نمی‌تواند بگوید شایسته سالاری نبوده است، چرا که انتخاب شوندگان توانسته‌اند اکثریت جامعه را با خود همراه کنند. به‌کار بردن واژه‌ی شایسته‌سالاری در این مورد موضوعیت ندارد، چرا که برگزاری انتخابات بر پایه‌ی تکثرگرایی است و این یعنی شایسته بودن یا نبودن افراد نسبی است و کسی یا کسانی می‌توانند از نظر عموم شایسته باشند ولی از نظر من شایسته نباشند و این ذات و جوهره‌ی تکثرگرایی است و من باید نظر جمع را تحمل کنم و بپذیرم.

قوم و عشیره‌گرایی در جوامع توسعه‌نیافته یک واقعیت است و قطعا بزرگترین مانع برای دستیابی به یک جامعه‌ی توسعه یافته می‌باشد.

عشیره‌گرایی نه تنها در انتخابات که در تمام ابعاد زندگی مردم ما ساری و جاری است و متاسفانه به دلیل منتفع شدن همه از این موضوع سرعت کم‌رنگ شدنش بسیار کند است و شرایط اقتصادی و اجتماعی کنونی و کاهش امنیت روانی مردم باعث شده تا دوباره این موضوع در زندگی روزمره تقویت شود. که این موضوع خود مقالی جدا و فرصتی دیگر می‌طلبد. یکی از جاهایی که عشیره‌گرایی به شکلی عیان بروز می‌کند انتخابات شوراها و مجلس است که در بسیاری موارد باعث عدم موفقیت کسانی بوده که ظن آن می‌رفته که بتوانند نقش مفیدتری بازی کنند.

متاسفانه در این مورد نمی‌توان کار زیادی انجام داد چرا که قوم‌گرایی ریشه‌ای چند هزار ساله دارد و با برگزاری پنج یا شش یا حتی ده انتخابات هم نمی‌توان آن را کمرنگ کرد. مشکلی اینچنین ریشه‌ای باید با یک برنامه‌ریزی فرهنگی دراز مدت و با انقلابهای درون طایفه‌ای و درون عشیره‌ای حل شود که همانطور که قبلا اشاره کردم با توجه به شرایط اجتماعی و اقتصادی موجود هرگونه تقلایی برای تغییر دیدگاه عشیره‌گرایی بی‌نتیجه خواهد ماند. فعلا تا آینده‌ای نامعلوم عشیره‌گرایی سایه‌ی سنگینش را بر تمام ابعاد زندگی در جامعه‌ی توسعه‌ی نیافته‌ی ما گسترده است. اما این‌ به آن معنا نیست که هیچ راهی نیست، بلکه می‌توان از این‌ پتانسیل استفاده کرد که در پاسخ به سوال بعدی به آن خواهم‌پرداخت.

فرهیختگان جامعه پاوه در زمینه انتخابات شورا و فراهم نمودن زمینه های انتخاب براساس شایسته سالاری چه نقشی دارند ؟ در این زمینه فرهیختگان و نخبگان جامعه چه کارهای بیشتری لازم است انجام دهند ؟

وقتی انتخابات در جامعه‌ای که فاقد احزاب فعال است برگزار می‌شود معمولا فضای انتخابات یک فضای شلخته و بی‌برنامه است و مردم با اتکاء به فاکتورهای سنتی نسبت به انتخاب نماینده‌ یا نماینده‌هایشان اقدام‌ می‌کنند و این بزرگترین مصیبت جامعه‌ی ماست.

وقتی احزاب موجود در ایران فقط در زمان انتخابات برای کسب رای ظاهر می‌شوند و دوباره به خواب زمستانی می‌روند طبیعی است که مردم نمی‌توانند هیچ‌ارتباطی با آنها برقرار کنند و عدم ارتباط مستمر احزاب با مردم موجب ناآگاهی مردم در خصوص نحوه‌ی مشارکت مطلوب می‌شود.

بارها گفته‌ام مشکل مثلا شهر پاوه اعضای شورایش نیست بلکه مشکل از مردم است. به قول جبران خلیل جبران: “هیچ برگی زرد نمی‌شود مگر با دانش خاموش تمام درخت و خطاکار خطایی نمی‌کند مگر با اراده‌ی پنهان همه‌ی ما”. آری! مقصر اصلی من و شما و مردم هستیم نه اعضای شورا یا شهردار.

مردم ما درک روشنی از شورای شهر ندارند، اعضای شورای شهر از نظر مردم همان ریش‌سفیدان محل هستند و مردم‌هم چیزی غیر از ریش سفیدی از آنها نمی‌خواهند و در واقع مردم اعضای شورا را به مسیری غیر از مسیر اصلی شوراها هُل می‌دهند و اعضای شورا هم طبیعتا برای کسب دوباره‌ی آراء مجبور می‌شوند به نیازهای مردم‌ پاسخ بدهند و این بده بستان یک دور باطل را ساخته است که از نظر نخبگان باعث ناکارآمدی شوراها شده است و عموما اعضای شورا را متهم می‌کنند که ناکارآمدند.

در حالی که شورای شهر کاری را می‌کنند که رای دهندگان از آنها خواسته یا می‌خواهند. مردم، ما چند صد نفر نیستیم، مردم همان چندهزار‌نفرند که روزانه برای برآوردن نیازهای خود و خانواده‌شان با اصناف و ادارات و بانکها و َشورا و فرمانداری سر و کار دارند.

مردم گرفتارند و شورا را واسطه‌ای برای حل و فصل گرفتاریهای روزمره‌شان می‌دانند، اعضای شورا نماینده‌ی مردم‌هستند نه نماینده ما چند ده نفر یا چند صد نفر که پشت کامپیوترهایمان و گوشی هایمان می‌نشینیم و نظرات آرمانگرایانه می‌نویسیم و برای تغییر شرایط به نفع دیدگاه‌ خودمان هم هیچ کاری نمی‌کنیم.

آری! از نظر من و بر اساس ایده‌آلهای من شوراهای ما کارآمد نیستند اما اگر‌ مدعی هستم که به رای مردم احترام‌ می‌گذارم باید بپذیرم که فعلا امثال من در اقلیت‌اند. و اگر برایم مهم است تلاش کنم تا اقلیتم به اکثریت تبدیل شود.

برای تبدیل اقلیت به اکثریت باید برنامه‌ی دراز مدت داشت. مشکل اصلی امثال ما محدودیت دیدمان است. عده‌ای در یک فضای مجازی محدود دور هم جمع می‌شویم و معلومات خود را با هم‌در میان می‌گذاریم بدون هیچ برون داد واقعی و عملی. باید به کف خیابان برویم و از نزدیک با مردم ارتباط برقرار کنیم و با حرف زدن و نوشتن مدیریت شهری و حق و حقوق مردم‌ رو بهشون آموزش بدیم.

باید مردم‌یاد بگیرند که شورای شهر با ریش سفیدان محل فرق دارد. شورای شهر جایی برای ارائه‌ی طرح و برنامه‌های کوتاه مدت و میان‌مدت و دراز مدت برای مدیریت شهر در راستای توسعه‌ی شهر است نه محل درد دل و سفارش به این اداره و آن اداره برای گرفتاریهای روزمره‌مان.

مقصر ناکارآمدی شوراها فقط اعضای شورا نیستند و شاید آنها کمترین تقصیر را داشته باشند، بخش اعظم این ناکارآمدی به امثال ما اینترنت نیشینان و سپس به مردم و درک‌شان از شوراها برمی‌گردد و بخشی هم به محدودیتها و نواقص قانون وظایف و اختیارات شوراها.

هر جامعه‌ای برای پیشرفت به نیروی انسانی کارآمد نیاز دارد، نیروی انسانی کارآمد الزاما انسانهایی با مدارک عالیه و کرسی‌های استادی و مهندسی نیستند، بلکه افرادی هستند که بتوانند این تخصص و تجربه برای حرکت دادن جامعه به سمت توسعه بکار می‌گیرند. مقاله نوشتن و توی اینترنت تبادل نظر کردن بدون هزینه و دردسر است و بیشتر شبیه یک سرگرمی‌ است، بیایید کارنامه‌ی ۱۵ساله‌ی اخیر خود را بازنگری کنیم و ببینیم برای این شهرستان چه کرده‌ایم؟

برای رفع دردها و مشکلات شهرستان چکار‌ کرده‌ایم؟ ما که به قول خودمان نخبه و الیت هستیم کدام رفتار و کنش اجتماعی‌مان علمی و کارآمد بوده که از مردمی که عمدتا بیسواد و کم سوادند انتظار معجزه داریم؟ نشستن نقد کردن و تخریب اعضای شورا و شهردار به آسانی آب خوردن است، ولی دریغ از هیچ اقدامی از سوی جامعه‌ی تحصیلکرده برای رفع نواقص و بسترسازی در راستای توسعه‌ی فرهنگی و اجتماعی منطقه. در واقع برگزاری انتخابات در جوامع توسعه نیافته همچون سپردن رانندگی یک اتوبوس به کسی است که نه تنها گواهینامه ندارد بلکه هنوز اسم گاز و کلاچ را هم‌ نشنیده است. این قصه سر دراز دارد و اگر زمانی و فرصتی دست داد در این خصوص می‌توان حرفهای زیادی زد‌.

برای ساختن یک شورای کارآمد می‌توان به نکات ذیل اشاره کرد:
۱. تشکیل یک گروه از افراد ذی‌نفوذ در جامعه برای دعوت از اشخاصی که توانمندی لازم برای عضویت در شورای شهر دارند. این‌ گروه الیت الزاما متخصصین و دانشگاه رفته نیستند، بلکه افرادی صاحب نفوذ و سرشناس هستند و احتمالا سن‌شان هم‌بالای ۵۰ سال است. من و چندتا از دوستان سعی کردیم‌ یک ائتلاف برای انتخابات شورای شهر در سال ۹۲ انجام بدهیم‌اما موفق نشدیم به همان دلایل اصلی عشیره‌گرایی و هژمونی گفتمان سنتی. من خودم این شکست را تحلیل کردم و به نتایجی رسیدم. مهمترین عامل عدم موفقیت ائتلاف ما عدم پشتیبانی یک گروه متشکل از افراد صاحب نفوذ بود.
۲. انتخاب ۵ نفر توانمند بعد از رایزنی‌ها و تهیه‌ی یک برنامه‌ی مدون از سوی متخصصین برای کاندیداهای منتخب و حتی‌المقدور در نظر گرفتن دو الی سه گزینه برای شهردار آتی.
۳. برگزاری نشست با عشیره و طایفه‌ی کاندیداهای مورد نظر و اعلام ائتلاف به وجود آمده و جلب نظر تمام خانواده‌ها و بهره بردن از عشیره گرایی به نفع لیست مورد نظر.
۴. کمک گرفتن از گروه‌ها و افراد ذی نفوذ برای جلب نظر مردم و کسب رای کافی برای لیست انتخابی

احتمالا انتخاب یک شهردار خوب و با ثبات، می تواند عاملی مهم برای سنجش توان یک شورای شهر باشد. آیا مشخص نمودن شهردار مورد نظر در ایام انتخابات از سوی نامزدهای محترم عملی است ؟ آیا می توان چنین انتظاری را از نامزدهای انتخابات شورای شهر مطالبه نمود ؟ آیا اصولا در طول پنج دوره شورای شهر پاوه و شوراهای شهر شهرستان پاوه توانسته اند چهره ای شاخص را برای مدیریت شهری مطرح نمایند ؛ دلایل این امر را چگونه ارزیابی می فرمائید.

هر شورایی هنگامی که یک شخص را به عنوان شهردار انتخاب می‌کنند قطعا او را شایسته و توانمند می‌دانند. انتخاب یک شهردار بستگی به دیدگاه و اولویتهای شورا دارد و طبیعتا نظر بنده نمی‌تواند صائب و جامع باشد در این خصوص. در واقع شهردار مسئول اجرایی شورا است و شوراها کسی را انتخاب میکنند که بتواند با آنها کار کند و شوراها معمولا کسی را به عنوان شهردار برمی‌گزینند که با او دارای نقاط مشترک و درک مشترک از مدیریت شهری باشند.

من سال ۸۲ به آقای عبدی رای دادم و از ایشان حمایت کردم و ان موقع دیدگاهم‌به مدیریت شهری با دیدگاه ایشان مطابقت داشت و از نظر من ایشان مدیری مطلوب بود. شاید اگر‌ الان شورای شهر می‌بودم گزینه‌ای دیگر را در ذهن می‌داشتم چرا که با گذر زمان دیدگاه من هم دچار تغییراتی شده است.

بنابراین نمی‌توانم ملاک خاصی برای شهردار ارائه دهم. شهردار یک مدیر است و مدیریت هم‌ شیوه‌های متفاوتی دارد و نمیتوان یک الگو یا شاخص واحد و مطلق برای اینکار تعریف کرد. نظر دادن در مورد مدیریت مثلا دانا آذری، شهردار کنونی، برای من که هیچ‌اطلاعاتی از اوضاع شهر و شهرداری ندارم کاری غیرعلمی و نادرست است. برای اظهار نظر در خصوص مدیریت هر شخصی باید بر اساس داده‌های واقعی قضاوت کرد و من هیچ داده‌ی آماریی از شهرداری پاوه ندارم.
من نتوانستم مفهوم واژه‌ی شاخص را درک کنم در سوال آخر. نمی‌دانم منظور پرسشگر از واژه‌ی شاخص چی بوده و شهردار شاخص چه ویژگی‌هایی دارد.

سخن آخر

بسیار سپاسگزارم. موضوع انتخابات شوراها از دو واژه‌ی انتخابات و شوراها تشکیل شده‌ است که هر‌کدام یک‌موضوع جداگانه و مفصل هستند و بررسی و واکاوی هرکدام ساعتها زمان‌ می‌طلبد و البته که انتخابات شوراها هم‌ خود یک‌موضوع گسترده است. اما سعی کردم بصورت فشرده نظراتم رو بگویم و اگر ابهامی وجود دارد برای روشن کردنش در خدمتم.

کد خبر 2544

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha