ائتلاف حاکم ترکیه حتی تمایلی به اظهارنظر درباره آغاز روند صلح با کردها ندارد

سرویس جهان- دکتر یاسین دومان به خبرگزاری کردپرس گفت: ائتلاف احزاب حاکم « عدالت و توسعه» و « حرکت ملی» ترکیه حتی تمایل ندارند از احتمال آغاز «روند صلح» سخنی بگویند.

به گزارش کردپرس، مسئله کردها در ترکیه، به طور کم سابقه ای به محاق رفته است. حزب حاکم عدالت و توسعه که با همراهی حزب حرکت ملی ترکیه رویکردی سرسختانه در برابر کردها در پیش گرفته است، این روزها در کنار بازداشت گسترده و محاکمه اعضای حزب کردگرای دموکراتیک خلقها، حملات هوایی و زمینی کم سابقه ای را در اقلیم کردستان عراق به بهانه مقابله با پ.ک.ک انجام داده است. در کنار اینها، باید تهدید به حمله به مناطق تحت کنترل کردهای سوریه از جمله، عین عیسی، کوبانی و دیرک را نیز اضافه کرد. همه اینها باعث شده است که کمتر امیدی به آغاز روند صلح دیگری با کردها در زمان صدارت رجب طیب اردوغان وجود داشته باشد.

خبرگزاری کردپرس برای بررسی وضعیت « مسئله کردها» در ترکیه، با کارشناسان مختلفی در ترکیه و اروپا و آمریکا مصاحبه کرده است. این بار مسئله کردهای ترکیه، اینده روند صلح و وضعیت کردها در دوره جو بایدن، رییس جمهور آمریکا را با دکتر یاسین دومان، استاد دانشگاه کاونتری در میان گذاشتیم. دکتر دومان ضمن اشاره به رویکرد بسیار سرسختانه رجب طیب اردوغان در مقابل کردهای ترکیه، احتمال آغاز روند صلحی دیگر از سوی آنکارا با پ.ک.ک و کردهای این کشور را بعید می داند.

رجب طیب اردوغان، عبدالله اوجالان، احمد داوود اوغلو یا علی باباجان

دکتر یاسین دومان درباره این که چه کسی در ترکیه قادر به حل مسئله کردها و مذاکره با آنهاست، به کردپرس گفت: «مطمئنا شخصیت های سیاسی مانند رهبران احزاب می توانند در حل مسئله کردهای ترکیه نقش داشته باشند. با این حال، حل مسئله و مناقشه ای طولانی مانند مسئله کردهای ترکیه نیازمند وجود رهبران تحولگرا و پذیرش یک سری ارزشها برای حل سازنده تقبلاتی این چنین است. برنز(1978) معتقد بود که رهبری تحول گرا زمانی اتفاق می افتد که یک یا چند شخص طوری با دیگران در تعامل هستند که رهبران و پیروان آنها یکدیگر را به سطوح بالاتری از انگیزه و پذیرش واقعیت سوق می دهند. مهم ترین مشکل در ارتباط با مسئله کردها در ترکیه این است که هیچ کدام از رهبران این کشور حاضر نیستند این مسئله را به طور کامل بپذیرند. مهم تر این که آنها رویکرد خود را بر پایه نفع شخصی از برداشتن قدم هایی بر می گزینند که تنها جنبه هایی از مشکل را در بر می گیرد.

او درباره تمایل دو شخصیت سیاسی احمد داوود اوغلو و علی باباجان که با تاسیس حزب جدید تمایل خود را برای حل مسئله کردها ابراز کرده اند افزود: «برای مثال علی باباجان و احمد داوود اوغلو روی حقوق زبانی کردها تمرکز کرده و می گویند اگر در ترکیه سر کار بیایند موانع بر سر زبان کردی در ترکیه را بر می دارند. آنها به مردم نمی گویند که درباره این مشکل چگونه فکر می کنند و یا چگونه می خواهند این موانع را بر دارند. آیا این یک روند قانونی خواهد بود؟ اگر پاسخ مثبت است، چگونه تشریک مساعی صورت خواهد گرفت؟ و آیا افراد مرتبط با این مسئله وارد این روند خواهند شد؟ هنوز پاسخی برای این سوالات ارائه نشده است.»

دکتر دومان درباره سابقه رجب طیب اردوغان در تلاش برای حل مسئله کردهای ترکیه گفت: « از طرفی دیگر، رجب طیب اردوغان و مدیران او از سال 2002 بر ترکیه حکم رانده اند. آنها در کتابی که در سال 2014 چاپ و منتشر کردند، مدعی شده اند که از زمانی که آنها به قدرت رسیده اند ، از طریق برداشتن محدودیت های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و نیز توسعه حقوق بشر در ترکیه، «به راه حلی در سکوت» دست یافته اند. در آن زمان احمد داوود اوغلو نخست وزیر ترکیه و علی باباجان معاون او بود. آنها در « رهبری جمعی» خود، همچنان که روند موسوم به «مذاکرات صلح» نشان داد، دستور کار روشنی درباره تایید همه جوانب مسئله کردها نداشتند. آنها به صراحت، برخی گروهها و سازمان های مدنی و اجتماعی را به عمد برای ورود به مذاکره انتخاب نکردند و نیز مکانیسمی قانونی را برای محافظت از شرکت کنندگان در طول روند صلح و تسهیل روند مذاکرات معرفی نکردند»

او درباره موضع فعلی اردوغان افزود:« در حال حاضر، اردوغان، از آن جایی که ادعا می کند نه مسئله کردی بلکه مسئله تروریستی وجود دارد، وجود مسئله کردی در ترکیه را انکار می کند. او بر آنچه «چهار بنیان» می نامد اصرار دارد که عبارتند از: یک ملت، یک کشور، یک زبان و یک پرچم. او در یک سخنرانی در شهر دیاربکر، با اشاره به دادن حقوق اجتماعی مانند استفادده از زبان کردی در فضاهای عمومی، یادگیری زبان کردی در مدارس و تحقیق و مطالعه زبان کردی در سطوع کارشناسی ارشد و دکترا در دانشگاه های ترکیه، گفت: « ما به خاطر اعطای چنین حقوقی پشیمان نیستیم». اما از سال 2016 که معتمدین دولت به کار گمارده شدند سازمان های زنان و جوانان و موسسات یادگیری زبان، تلویزیون های کردی زبان و روزنامه ها و مجلات کردی زبان محدود و بسته شدند، دانشجویان فارغ التحصیل در رشته زبان کردی در مدارس عمومی به خدمت گرفته نشدند و نام های کردی، از سوی معتمدان دولت که از سوی وزارت کشور منصوب شده بودند حذف شدند. دهها تن از شهرداران کرد و هزاران تن از شخصیت های سیاسی به فرض عضویت در « سازمان های تروریستی» به زندان افکنده شدند. بنابراین، به نظر می رسد « انقلاب سکوت» به « ساکت کردن کردها و جریان سایسی کردی» در همه ابعاد و با همه ابزارها تبدیل شد. به نظر می رسد ایجاد ائتلاف میان حزب حاکم عدالت وتوسعه اردوغان و حزب حرکت ملی ترکیه حتی تمایل ندارد در مورد احتمال از سر گیری روند صلح صحبتی به عمل آورد. رهبری این حزب اخیرا در توییتی گفته بود که حزب دموکرایک خلقها و پ.ک.ک جریان های مزاحمی هستند که باید به طور کامل از بین بروند. این امر فراتر از یک اختلاف سیاسی است و بلکه نشانه ای روشن از برداشتن صفت انسانی از حزب کردی دموکراتیک خلقها یا HDP و حدود 6 میلیون رای دهنده به آن است. این مسئله همچنین نه تنها به حل مسئله کمک نمی کند بلکه تنش موجود را تشدید می کند. شرایط کنونی دشمنی با احزاب سیاسی و سازمان های کرد و همچنین خواسته های جمعیت کرد ترکیه در مورد حق داشتن نماینده سیاسی و اداره خودگردان را پیچیده تر و بدتر خواهد کرد.»

استاد دانشگاه کاونتری درباره نقظه ضعف برنامه باباجان و داووداوغلو برای حل مسئله کردها به خبرگزاری کردپرس گفت: «همان طور که اشاره کردم، هم علی باباجان و هم احمد داووداوغلو، که قدرت و و محبوبیت محدودی در میان رای دهندگان دارند نتوانسته اند برنامه روشن و جامعی برای حل مسئله کردهای ترکیه ارائه دهند. من حدس می زنم که زمانی که آماده باشند همه جوانب این مسئله را مد نظر قرار دهند و به فکر محاسبه منافع شخصی از آن نباشند، بتوانند برنامه ای واقعی تر برای حل این مسئله ارائه کنند. اما من فکر نمی کنم بنا به دلایلی، آنها در وضعیتی باشند به این مهم دست پیدا کنند. اولا، به نظر نمی رسد که آنها تمایلی برای پذیرش حقایق مربوط به این تقابل و درک چگونگی برخورد با آنها را داشته باشند. برای مثال، این حقایق عبارتند از: کشتن شدن های فراقانونی دهه 1990، تخلیه روستاها و نقض حقوق بشر از سوی نیروهای دولتی، بویژه زمانی که به عنوان چهره بالای دولتی خدمت می کردند. ثانیا، هر دوی آنها همچنان ادعا می کنند که کرد و ترک با هم برادر (و نه خواهر) هستند و آنها به عنوان ترک حقوق برادارن کرد خود را خواهند داد. رویکرد آنها، که من آن را « ارجاع حسی و فرهنگی اجتماعی می خوانم»، رابطه ای سلسله مراتبی به ترکها و کردها تحمیل می کند. اما من فکر می کنم که آنچه باید در این مورد مد نظر قرار دهیم، مکانیسمی از دل قانون اساسی است که حقوق سازمان های کردی را تضمین می کند و می خواهد با این کشور یا دولت گفتگو کند. در وضعیت کنونی و پیرامون چنین راه حلی، من فکر نمی کنم که هیچ کدام از این دو نفر ظرفیت و تمایل پرداختن به تقابل و مسئله کردها در ترکیه با استفاده از یک برنامه منسجم را داشته باشند.»

دکتر یاسین دومان درباره پیش نیازها برای حل مسئله کردهای ترکیه گفت:« این امر خاص این رهبران نیست. همان طور که در ابتدا اشاره کردم، به یک سری از ارزشها برای حل سازنده تقابل در ترکیه نیاز هست. همان طور که دوچ و همکاران(2006) اشاره کرده اند، از میان این سری از ارزشها می توان به حسن نیت، تعامل متقابل، کیفیت انسانی، اشتراکات اجتماعی، ضعف و عدم خشونت اشاره کرد. آن طور که من مشاهده می کنم، مشکل جدی در سیاست ترکیه پیرامون حسن نیت در پرداختن به گذشته و تایید آن وجود دارد. نیاز فوری به ایجاد کمیسیون های حقیقت یاب برای یافتن و آشکار کردن خطاهای گذشته، از سوی دولت و عوامل غیردولتی ، به امید حل تقابل گذشته وجود دارد. هیچ کدام از سیاستمدارانی که در انتخابات بعدی شرکت می کنند این ها را ذکر نکرده اند. تعامل دوجانبه شامل سر زدن رفتار منصفانه از سوی دو طرف مقابل است. ما باید بدانیم که تحت چه شرایطی این تقابل حل می شود و چه قدر منصافانه اقدام می شود. کیفیت انسانی به همه انسانها اجازه می دهد که در ارتباط با نیازهای آنها، رفتار محترمانه و عادلانه ای نسبت به آنها صورت بگیرد و حق دارند که از آزادی های اساسی مانند آزادی ضمیر،فکر و بیان و همچنین رهایی از فشار و تحکم برخوردار شوند. بنابراین، به یک سیستم چند وجهی عملی نیاز داریم که برای حل تقابل، از آزادیها قبل، در طول و بعد از پایان مذاکرات محافظت کند. جامعه مشترک اصطلاحی برای به رسمیت شناختن و پذیرش است. احزاب درگیر در روند حل تقابل، باید تا حد ممکن گروههای مختلف و متفاوت را وارد قضیه کنند تا اطمینان حاصل شود که حرف همه گروهها شنیده می شود و همه آنها احساس کنند که بخشی از جامعه هستند. ضعف و جائزالخطا بودن به این معنی است که رهبران و یا احزاب، آگاه و یا تایید کننده این حقیقت باشند که در موقعیت ضعف قرار دارند. آنها باید در طول روند مذاکرات و حل تقابل دارای ذهن باز و خلاق باشند.»

یاسین دومان تاکید کرد: «و در نهایت، نباید هیچ کدام از طرفین از تکنیک های فشار و اجبار برای کسب توافق و یا رضایت استفقاده کنند. این تاکتیک ها شامل عناصری هستند که گالتانگ آنها را خشونت مستقیم ساختاری و فرهنگی می خواند. به عبارت دیگر، احزاب باید قبل از شروع روند صلح و مذاکره یک سری ارزشها و اصول را بپذیرند و تا زمان رسیدن به حل تقابل از آنها پیروی کنند. به نظر نمی رسد که هیچ کدام از رهبران این دو حزب بخواهند از خواسته های حزب کردی دموکراتیک خلقها، به صورت آشکار حرفی بزنند و هیچ کدام از سیاستمدارن کرد و سازمان های آنها نیز نمی توانند به صورتی یکجانبه به این خواسته دست بیابند.»

او مسئله کردهای ترکیه را بسیار پیچیده خواند و گفت: « بنابراین، مشکل مسئله کردها فراتر از این است که اردوغان، باباجان و یا احمد داووداوغلو می تواند آن را حل کند یا خیر. مسئله کردها پیچیده تر از این حرفهاست و زمان و تلاش بسیاری را برای حل شدن آن می طلبد.»

امید برخی تحلیلگران به حمایت جو بایدن از کردهای ترکیه

استاد دانشگاه کاونتری درباره امیدواری برخی تحلیلگران به حمایت جو بایدن از حل مسئله کردها بویژه در ترکیه گفت: «من نمی دانم که برخی تحلیلگران بر چه اساسی به حمایت جو بایدن از کردها ترکیه اشاره می کنند اما من مشاهده می کنم که این امید، بویژه در میان احزاب کرد در سوریه وجود دارد که دولت بایدن توانایی کمک به حل تقابل کردها با ترکیه، روسیه و دولت سوریه را دارد. ما می دانیم که ایالات متحده آمریکا، مانند همه کشورها، به دنبال تضمین منافع خود در خاورمیانه است و تا زمانی که سازمان های کردی و دیگر دولت ها در منطقه به حفظ منافع این کشور کمک کنند، آمریکا نیز به حمایت از آنها ادامه خواهد داد. کردها می توانند از این پروسه منافعی مانند به رسمیت شناخته شدن و یا کسب برخی حقوق داشته باشند، مانند اقلیم کردستان در عراق که از این منافع برخوردار شد. با این حال، شرایط امروز با شرایط 20 سال پیش تفاوت دارد و هیچ تضمینی وجود ندارد که دولت جو بایدن بخواهد از کردها حمایت کند و یا به حل صلح آمیز تقابلات مربوط به کردها کمک کند.»

جنگ اردوغان با جریانات کردی و امید به نابودی آنها

استاد دانشگاه کاونتری درباره میزان موفقیت اردوغان در حل مسئله کردها از طریق ابزار نظامی به کردپرس گفت: « رویکرد اردوغان کاملا موفقیت آمیز نبوده است.علیرغم دخالت های نظامی و دیپلماتیک، اداره خودگردان کردی در شمال شرق سوریه بخشی مهمی از خاک سوریه را کنترل می کند. حزب دموکراتیک خلقها، همچنان که برخی نظرسنجیهای اخیر نشان داده، آن قدر محبوبیت دارد که مانند گذشته آستانه ده درصدی پارلمان ترکیه را کسب کند. پ.ک.ک نیز همچنان توانایی حمله به پایگاه های ترکیه در عراق و سوریه را دارد. ترکیه بخش قابل توجهی از منطقه را در کنترل خود دارد که قبلا در اختیار اداره خودگردان بود. هزاران تن از اعضای HDP را روانه زندان کرده است و عملیات های پ.ک.ک به طور قابل توجهی در شهرهای ترکیه کاهش یافته است. با توجه به این داده ها، کسی نمی تواند بگوید که این رویکرد کاملا موفقیت آمیز و یا شکست خورده بوده است. علاوه بر آن، نظرسنجی های اخیر نشان می دهد که ائتلاف AKP/MHP احتمالا نمی تواند بعد از انتخابات آینده دولت تشکیل دهد. علاوه بر پیامدهای تقابلات منطقه ای، یک سری مشکلات اقتصادی جدی وجود دارد که این ائتلاف قادر به فائق آمدن بر آن نیست. بنابراین، با وجود این که به نظر می رسد که این ائتلاف از سرکوب سیاستمداران کرد و مقابله با گروه های مسلح کردی در داخل و خارج ترکیه سود می برد، احزاب داخل ائتلاف، با نزدیک تر شدن زمان انتخابات، با پیامدهای تقابلات جدی داخلی و چالش های اجتماعی و اقتصادی شامل افزایش چند قطبی در زمینه قومی، مذهبی و هویت های سیاسی در جامعه ترکیه روبه رو خواهند شد.»

هیچ امیدی به از سر گیری روند صلح جدیدی وجود ندارد

وی در پایان تاکید کرد که «در حال حاضر هیچ گونه شواهدی مبنی بر آغاز روند صلح دیگری در ترکیه نمی بینم.»

مصاحبه: اشرف بیننده

کد خبر 4746

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha