وداع با یک زحمتکش عرصه فرهنگ اورامانات/ مومن نوری

سرویس کرمانشاه _ مرحوم بگامیری سال‌های درازی از عمرش را مشغول پیکار با بیسوادی در منطقه اورامانات بود‌‌‌.

قدیمان خود را بیفزای قدر / که هرگز نیاید ز پرورده غدر
چو خدمتگزاریت گردد کهن / حق سالیانش فرامش مکن (سعدی)

در ساعات بعد از ظهرروز دوشنبه بیست وششم آبان سال ۱۳۹۹در میان دوپاییز غمکین، پاییز آشنا و دوست داشتنی طبیعت و خزان بد آهنگ کرونا که جامۀ بی خبری را برروابط اجتماعی کشیده یکی دیگر از معلمان پار این دیار دعوت حق را لبیک گفت و روح و روان به سرای باقی کشاند. نگارنده گرچه از سالها قبل(بیش از ۵۲سال) با تلاش معلمان زحمتکش آن زمان اورامانات(شهرستان های پاوه جوانرود، ثلاث باباجانی و روانسر) آشنا بوده و خود آن را لمس کرده ام اما دست تقدیر من را با خانوادۀ این معلم مرحوم و کوچ کرده آشنا نمود و مدت ۳۶سال است با آنها مرتبط سببی هستم و این امر مسبب این نوشته یا یاد نامه است.

حاج عبدالحسین بیگامیری فرزند مرحوم استاد عبدالصمد و عادله خانم در سال۱۳۱۵ه.ش در دامان شاهو(شهر پاوه) و گریبان محلۀ میرآباد این شهر چشم به جهان گشود. مشیت الهی تنها چهار سال به او اجازه داد تا همراه پدر به روی یکدیگرلبخند بزنند، گویی تقدیر برایش یتیمی را بیشتر پسندیده تا آزموده ترش کند. نبود پدر بر زحمت مادر در تربیت فرزند افزود اگرچه عمو و برادران بزرگتر یار و یاورش بودند.

برابر روال آن زمان در سن ۷سالگی در تنها دبستان شهر(دبستان سعدی) ثبت نام کرد و دوران شش سالۀ ابتدایی را به پایان رساند، کمبود امکانات بواسطه محرومیت منطقه و قلت ارتباطات اورا از ادامۀ تحصیل بازداشت و روانه خدمت سربازی در پادگان عشرت آباد تهران نمود. خوشبختانه بهره مندیش از خط زیبا و انشای روان(میراث توجه بهتر و بیشتر به این دو مادۀ درسی در دبستان های آن دوره) باعث شد که تمام دورۀ خدمت سربازی را در اشتغال به امور دفتری سپری نماید. پس از بازگشت به زادگاه در سال ۱۳۴۰ه.ش همراه جمعی دیگر از جوانان شهر پاوه عازم شهراسلام آبادغرب (شاه آبادغرب آن زمان) شد تا در دانشسرای تربیت معلمی که برای تأمین معلم ابتدائی مناطق محروم دایر شده بود،

برای خدمت در کسوت معلمی آماده شود. پس از اتمام تحصیل در دانشسرا خود را به آموزش و پرورش پاوه واورامانات معرفی کرد و از سوی این اداره به مدت چندسال به عنوان معلم ابتدایی در دبستان ضیایی پاوه، بوعلی خانقاه و روستاهای نجار، دره بیان و زردویی بخش باینگان مشغول تدریس شد. در تابستان سال ۱۳۴۳ه.ش فرماندار وقت(آقای ایلخانی پور) ورئیس فرهنگ(آقای نیک روش) در بازدید دوره ای خود از منطقه متوجه نبود مدرسه ومعلم در بسیاری از روستاهای ثلاث باباجانی شدند در بازگشت به پاوه برای رفع مشکل به چاره اندیشی پرداختند.

داریوش نیک گو (۱۳۱۵-۱۳۴۸ه.ش)جوان کرمانشاهی در این زمان به عنوان معلم در پاوه مشغول خدمت بود. جوانی پُر شور و انقلابی که وضعیت موجود آن زمان را قبول نداشت و به محرومان جامعه می اندیشید رئیس آموزش و پرورش اورا مأمور کرد تا همراه جمعی دیگر از معلمان(با انتخاب خودش) عازم روستاهای ثلاث باباجانی شود. انتخاب کار آسانی نبود زیرا کمتر کسی تمایل داشت برای خدمت به روستاهایی برود که فاقد هر گونه امکانات رفاهی و ارتباطی بود و با استقرار در آنجا در ابتدای مهرماه، دیگر بازگشتی تا اردیبهشت سال بعد مقدور و قابل تصورنبود.

با این حال داریوش نیک گو که زمانی گفته بود«من خانه ام پشت کوههاست، به آنجا می روم که خفته ها را بیدار کنم» توانست جمعی از معلمان هم سن و سال خود را انتخاب و عازم ثلاث باباجانی شوند. در زمرۀ این زحمتکشان که بار سفر برای خدمت بستند، افراد زیر بودند: مرحوم عبدالحسین بیگامیری- مرحوم شمس الله سلیمی- مرحوم باقی قربانی- محمد خالد طاهر زاده و فایق لطفی.

مرحوم بیگامیری همراه این گروه از طریق کوزران با تحمل دشواری راههای ارتباطی پس از چند شبانه روز در ثلاث باباجانی مستقر و در روستای میرآباد وسپس سراب بس مشغول خدمت شد. این دوران باعث شکل گیری خاطرات فراوان وشیرینی برای ایشان شد که هر از چندگاهی آنها را تعریف می کرد.

پس از چند سال خدمت در روستاهای ثلاث دوباره به زادگاه خود پاوه برگشت و در کمیتۀ ملی پیکار با بیسوادی آن دوره مشغول به کار شد. در جریان انقلاب در سال۵۷ در نشست مردمی مسجد حضرت عبدالله با رأی شرکت کنندگان به عنوان یکی از اعضای کمیتۀ انقلاب اسلامی شهر پاوه انتخاب شد وسپس مدت یک سال در سپاه پاسداران تازه تأسیس به خدمت مشغول شد.

و در همین مدت کوتاه همراه همکار خود مرحوم محمد خورشیدی موفق به هماهنگی های لازم برای احداث جاده های دسترسی به ویمیر و سردره شدند. در مهر ماه ۵۹دوباره در محل اصلی خدمت خویش آموزش و پرورش، بخش نهضت سواد آموزی مشغول خدمت شد. چندسال پایانی خدمت را که به بازنشستگی در سال ۱۳۷۳ ختم شد به عنوان مسئول حسابداری ادارۀ آموزش و پرورش پاوه سپری نمودند.

دوست و همکار ارجمندم آقای حبیب الله مستوفی که مرحوم بیگامیری با مرحوم پدرشان (حسن مستوفی) هم کار بوده اندخاطره ای از ایشان را برایم چنین تعریف کرده اند: «درسال ۱۳۵۵مرحوم پدرم مسئول آموزش و پرورش بخش ثلاث و باباجانی بودند و من برای مطالعۀ آزاد سال آخر دبیرستان به آنجا رفته بودم. آقای بیگامیری برای بازدید از مدارس به آنجا آمده بودند،

ایشان با پدرم مشغول صحبت در مورد محرومیت منطقه و موفقیت معلمان عشایری که برای خود سیستم ویژه ای داشتند بودند لیستی رانشان دادند که شامل اسامی بعضی از آن معلمان شاغل در روستاهای محروم و دور افتادۀ ثلاث بود و گفتند این معلمان بسیار زحمتکش و در کار خود موفقند حتی در روز جمعه هم تدریس می کنند. سپس قرار شد مشترکاً نامه ای به آقای بهمن بیگی مدیر کل آموزش عشایر کشور در آن زمان برای تشویق این افراد بنویسند. »

خداوند سبحان ایشان را که اینک در قبرستان ملامقصود درکنار مزار نیاکان خویش آرمیده است مشمول رحمت بی پایان خود قراردهد و کوچش را از سرای محنت قرین شاد روانی درسرا ی رحمت گرداند و زحماتش را برای اعتلای فرهنگ این دیار موجب آمرزش قرار دهد.

مؤمن نوری آبان ٩٩

منبع: سلام پاوه

کد خبر 924

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha