کلانتری «از چه چیز» و «با چه کسی» سخن می گوید؟/ حنیف رضا گلزار

سرویس آذربایجان غربی- عیسی کلانتری، مردی که دست کم سی سال در ساختار دیوانی کشور نقش آفرین بوده، در آخرین اظهار نظرهای خود در واپسین هفته های استقرار زیست محیطی ترین دولت تاریخ، چنان به نقد برخی تصمیمات و اقدامات کشور در حوزه آب، محیط زیست و منابع طبیعی پرداخته که گویی خود در دست کم سه دهه گذشته کوچکترین نقشی در اخذ تصمیمات در این حوزه نداشته است. او که مظلومانه برای «رودخانه های مرده ایران» ذکر مصیبت کرده و از «سکوت متخصصان» گلایه می کند ،در دوران مسولیت خود چقدر صدای مخالفت ها با طرح های انتقال آب بین حوضه ای و سدسازی ها را شنید؟!

کلانتری در هشدارهای اخیر خود درباره بحران های زیستی؛ مانند بسیاری از مدیران ناکارآمد که در واپسین روزهای حضور در پست مدیریتی خود با فرافکنی، امثال «خرزوخان» ها را مقصر ناکارآمدی در حوزه تحت مدیریت خود معرفی می کنند، فضایی برای مخاطبین خود ترسیم کرد که گویی خودش هیچ نقشی جز دلسوزی و خون دل خوردن یا مخالفت با تصمیمات همان «خرزوخان» ها برای نابودی طبیعت ایران نداشته است.

مرد ارایه آمارهای بزرگ، گویا در واپسین هفته های مسولیت در قامت معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست هم تصمیم به سکوت ندارد و همچنان بر سیاق گذشته تنها آمار می دهد. بیان و پرداختن به آمارهای کلان هم به درد های بی درمان دیوان‌سالاری کشور تبدیل شده است. مدیران ناکارآمد همیشه به جای پرداختن به «راهکارها»، به «آمارها» می پردازند و مشخص نیست که معضلات و تنگناهای مدیریتی کشور را چه کسی و چگونه باید حل و فصل کند.

اما آقای کلانتری!

فراموش نکنید که مردم شعور و توان تحلیل دارند. تلفیق «تحلیل» با «اطلاعات» که این روزها به مدد امکانات همچون رودی روان و جاریست هم معجزه ها می کند. موجب افسوس و دریغ است که با چنین سخنان و نگرش هایی، ثابت می کنید که همچنان در دهه شصت یا هفتاد جا مانده اید!

خیلی انگیزه یا به قول خودمانی «رو» می خواهد تا شخصی که مجوز طرح شیرین سازی و انتقال آب کاسپین با آن همه پیامدهای زیست محیطی را امضا کرده، خود را نگران «تجاوز به طبیعت و آب و خاک» کشور بنمایاند.

خیلی رو می خواهد که ضرورت سدسازی در هیرکانی را با تحلیل «جلوگیری از هدر رفت آب رودخانه ها در دریا»! تئوریزه کنی و آنگاه از «محروم کردن طبیعت از منابع خودش» یا «استفاده غیرعلمی از آب های سطحی» با مردم سخن بگویی.

خیلی رو می خواهد که سرشاخه های کارون را برای انتقال به این سو و آن سو به حراج بگذاری و آنگاه از «عدم توجه به حقابه های زیست محیطی» بگویی. خیلی رو می خواهد که مجوز پرورش تیلاپیا را باوجود همه مخالفت های کارشناسانه صادر کنی و آنگاه از «قربانی شدن طبیعت ایران به پای سیاست های کلان کشور» سخن برانی. خیلی رو می خواهد برای توجیه ضرورت ساخت مجتمع های پتروشیمی در سواحل کاسپیان حتا از وزارت نفت هم تند تر و جدی تر سخن بگویی و از سوی دیگر از ابعاد «خودخواهی نسل امروز» صحبت کنی.

خیلی رو می خواهد که کل و بزها و قوچ و میش های کوهستان های کشور را به بهانه «اصلاح الگوی مصرف آب در گله های حیات وحش»! به چشم آبی ها بفروشی و آنگاه از «تسلیم و سکوت متخصصان در برابر سیاستمداران» برای مردم بگویی.

خیلی رو می خواهد تا در برابر آنچه که برخی معادن با طبیعت کشور کرده اند یا آنچه طرح گردشگری با آشوراده می کند سکوت پیشه کنی و آنگاه با مردم از «محو شدن کشور» سخن بگویی.

آقای کلانتری! شفاف و بی پرده بگویم، این گونه اظهار نظرها در واپسین روزهای مسولیت خیلی «رو» می خواهد و همه ما دریافته ایم که شما این حجم و ابعاد گسترده از این انگیزه یا «رو» را دارید.

شما که اینگونه مظلومانه برای «رودخانه های مرده ایران» ذکر مصیبت می کنید و از «سکوت متخصصان» گلایه می کنید و از «تسلیم متخصصان در برابر سیاستمداران» می گویید و «متخصصین را به پاسخگویی در برابر تاریخ» دعوت می کنید، در دوران مسولیت خود چقدر صدای مخالفت ها با طرح های انتقال آب بین حوضه ای و سدسازی را شنیدید؟

شما که از «آغاز جنگ آب بین استان ها» سخن می گویید توضیح دهید ماجرای مجوز زیست محیطی سد فینسک که اعتبار آن سال ها پیش منقضی ولی در راستای اهداف مدیریت سازه محور آب از سوی شعبه تفکر شما در استان مقصد انتقال آب تمدید شده چیست؟ چنانچه پاسخ این پرسش را دادید، پیرامون اینکه از میان متخصصین و کارگزاران شما، کدام گروه در برابر سیاستمداران تسلیم شدند هم گفتگو خواهیم کرد.

ماجرای درگیری با مجمع نمایندگان استان خوزستان در اهواز و بیان سرشار از منیت شما در آن جمع که «من خانم ابتکار نیستم» چه بود؟ خواسته نمایندگان خوزستان غیر از حرمت نهادن به حقابه کارون بود که امروز شما خود را مظلومانه و داهیانه، داعیه دار آن می نمایانید؟

ماجرای تحصن مجمع نمایندگان استان های شمالی در مجلس قبلی که سخنگوی دولت و وزیر نیرو را دستپاچه مقابل دوربین های سیمای ملی آورد تا از توقف اجرای طرح انتقال آب کاسپین و «عدم تاکید شخص رییس جمهور» درباره این طرح سخن بگویند چه بود؟ آیا گزارش های تخصصی مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، سازمان بازرسی کل کشور و مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری در خصوص مخالفت با اجرای این ابرپروژه ویرانگر نظر کارشناسی و تخصصی نبود؟ آیا مخالفت های مکرر متخصصین در خصوص ضرورت پایبندی سازمان شما به ممنوعیت پرورش تیلاپیا در کشور، نظر تخصصی نبود؟

شما در برابر همه این گزارش ها و نظرات کارشناسی همچون کوهی استوار ایستادید و لجاجت ورزیدید. شما حتا برابر گزارش های رسمی وزارت نیرو که تصریح می کرد یکصد هکتار از جنگل های هیرکانی منطقه تنها در پی لوله گذاری طرح انتقال آب کاسپین از بین می رود ایستادید و با کمک معاون خود سیمای ملی را به تریبونی برای تقلیل این صد هکتار به «فقط ۴۰ هکتار جنگل»! و «احساساتی» و «بی سواد» نامیدن مخالفین این طرح بدل کردید.

آقای کلانتری!

پایان سخن اینکه ضرورتی ندارد شما نگران پاسخگویی متخصصین به آینده و تاریخ این سرزمین باشید. دوران بازنشستگی پیش رو که البته نمی دانم مشمول امثال شما می شود یا خیر، فرصت مغتنمی است تا به آنچه با طبیعت و محیط زیست ایران کردید بیاندیشید. امیدوارم دیوار کجی که اندیشه و نگرش شما محیط زیست و منابع طبیعی کشور را در خود محصور کرد، به زودی فروپاشد. اگرچه می دانم که این فقط یک امید است...

منبع؛ اسکان نیوز

کد خبر 10016

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha