سعید محمدی معلول روشندل، اهل جوانرود که در سال 1381 با رتبه 926 وارد دانشگاه شهید بهشتی تهران شد و در رشته راهنمایی و مشاوره مشغول به تحصیل شد، او در سال 1356 در یکی از روستاهای شهرستان جوانرود به دنیا آمد ، تا کلاس سوم ابتدایی بینایی کامل را داشته است که که دچار اختلالات شدید بینایی شده و از نعمت بینایی محرم شده است و از آن پس مجبور به عزلت نشینی در کنج خانه می شود.
گفتگوی خبرنگار کردپرس با سعید محمدی معلول نابینا به شرح زیر است:
آقای محمدی کمی بیشتر از خودتان بگید؟ چطور شد دچار اختلال بینایی شدید؟
پس از اینکه تقدیر خدا اینگونه بود که نابینا شوم دیگر توانایی ادامه تحصیل نداشتم و برام خیلی سخت بود از همسالان و همکلاسیان خود و عزلت نشینی در خانه، زمانی که همه دوستاهای من در کوی و برزن بازی های کودکانه ی خود را انجام می دادند و من نمی توانستم ، خیلی برام دردناک بود. وضعیت مالی خوبی هم نداشتیم و دیگر امکان تحصیل وجود نداشت تا اینکه پس از سپری شدن پنج شش سال از این روال بالاخره در سال 1370 با همت مدیر مدرسه استثنایی وقت شهرستان جوانرود توانستم دباره به تحصیل برگردم و با پشتکار و اراده البته با تشویق معلمین دلسوز توانستم مقاطع ابتدایی و دبیرستان را رغم عدیده ای از مشکلات با موفقیت سپری کنم و در کنکور سراسری موفق به رتبه 926 شوم و در یکی از بهترین دانشگاه های ایران یعنی شهید بهشتی در رشته راهنمایی و مشاوره مشغول به تحصیل شدم و مدرک لیسانس را با نمره خوب گرفتم و هم اکنون در مقطع فوق لیسانس در دانشگاه رازی کرمانشاه دانشجو می باشم.
خیلیها نابینا را به عنوان یک فرد ناتوان در عرصههای مختلف حتی در انجام امور شخصی میدانند. شما در این مورد نظری دارید و آیا در انجام امور شخصی مشکلی دارید؟
من در انجام امور شخصی مشکلی ندارم ولی خیلیها هستند که مشکل دارند. این بر میگردد به نگاه خانواده. از کودکی به فرزندانشان در خانواده باید آموزش درست بدهند.
چون فرزند ما ممکن است دستش به گاز بخورد به دستش کبریت نمیدهیم. این کار اشتباهی است. اگر مادر اینطور با فرزندش برخورد نکند ممکن است خودش برود و گاز را روشن کند، اطرافیان هم دارند میبینند خاله، عمه و دیگران و همه افراد یک جامعه هستند وقتی میروند با فامیلهای دیگرشون مینشیند صحبت میکنند با دختر خواهرمان با اینکه نابینا است همه کارهای خانه را میکند و اول به همسایه میگوید و هر کدام به دیگری و این خود نوعی فرهنگ سازی است. پس بنابراین باید خانواده اول باید فرزندانشان را باور کنند که بچههایشان میتوانند چون بچهها از ابتدا در خانواده هستند پس باید خانوادههایشان اول بچههایشان آنها باور کنند بعدش خودشون خودش را باور کنند تا جامعه بتوانند باورشان کند. یک دیدگاه دیگر که در این مورد است قبل از اینکه جامعه را آماده کنیم این تنها در بحث فرهنگ سازی مرتبط با معلولین نیست توی فرهنگ سازی هر چیزی مثلاً قبل از اینکه موبایل بیاید وارد جامعه بِشه باید فرهنگ داشتن موبایل میآمد.
معلولین هم قبل از اینکه وارد جامعه شوند باید جامعه را آماده میکردن برای اینکه یک معلول وارد جامعه شود.
آیا شما به این اعتماد دارید که یک فرد نابینا میتواند همپای یک فرد بینا یک زندگی داشته باشد و آن را اداره کند؟
من میگویم میتواند، چون آدم بی نقص در جامعه وجود ندارد. از نظر علمی ثابت شده یعنی هم روانشناسان و هم علمای اخلاق گفتهاند، کسی که از یک عضو ناقص است اعضای دیگر او کامل یا کاملتر است.
ما به خاطر مشکل بینایی تقریباً 80-70 درصد از کارایی را نداریم، به خاطر اینکه چشم سلطان بدن است آیا این را قبول دارید؟
این که ما کارآیی نداریم یا 80 درصد کارآیی نداریم را قبول ندارم؛ بله ممکن ما محدودیت داشته باشیم؛ مثلاً یک فرد بینا بتواند خیلی راحت یک غذای سرخ کردنی را درست کند. ولی نابینا ممکن است نتواند راحت و سریع این کار را انجام دهد. بله نابینا باید از حسهای دیگرش استفاده کند؛ از حس بویایی و دیگر حواس خود باید استفاده کنیم تا جبران فقدان بینایی شود. ما در انجام کارها ممکن کندتر انجام دهیم اما ناتوانتر نیستیم. اگر نابیناها خوب آموزش ببینند و مهارتافزایی داشته، دقیقاً مثل دیگران زندگی خواهند کرد.
تعریف شما از معلول چیست؟
در قانون جامع حمایت از حقوق معلولین که در سال 1383 به تصویب هیت دولت رسید چنین امده است که معلول به فردی اطلاق داده می شود که داری نقص یا اختلال در یکی از اندام های حسی – حرکتی یا بطوری که دایره استقلال فرد کاسته باشدو احساس و وابستگی نیاز به دیگران در فرد ایجاد کرده باشد به چنین فردی معلول گفته می شود.
سعید آقا ، دنیای یک نابینا چه رنگی است ، به عبارتی دیگر دنیا را چه رنگی می بیند؟
دنیای یک نابینا روشن است ، من همه چیز را روشن می بینم . اگر چه نابینایان توانایی دیدن با چشم را ندارد ولی چشم دلمان همه چیز را می بیند.
آقای محمدی باتوجه به تحصیلاتتون آیا تاکنون موفق به کسب کار و شغلی شده اید؟
متاسفانه خیر ، به خاطر نگاه بدبینانه به معلولین و عدم رعایت سهمیه های قانونی در آزمون های استخدامی نتوانستم شغل و کاری را به دست آورم و این مسئله خود برایم باعث به وجود امدن معضلات و مشکلات فرآوانی گردیده است.
شما گویا متاهل هستید، کی ازدواج کردید؟ آیا همسرتان هم معلول هستند یا سالم؟
بله متاهل هستم ؛ حدود یک سالی هست که ازدواج کردم و همسرم کاملا سالم است و هیچ معلولیتی ندارد
گفتید همسرتان سالم هستند مشکلی با نوع زندگی و نابینایی شما ندارند؟
همسرم با واسطه افراد صالح شهر من را شناختن و هدفشان تنها رضای خداوند منان است که با من ازدواج کرده اند و از اینکه با من ازدواج کرده اند هیچ مشکلی ندارند و من از ایشان خیلی متشکرم و بعنوان یک پشتوانه می باشد. اما برای اداره معیشت خانواده من نیاز به شغل دارم که این برایم مشکل ساز شده است و انتظار دارم مسئولین راه چاری بیابند.امیدوارم روزی همه به این مباور و نگرش برسند که معلولین هم مثل سایر اقشار جامعه حق دارند از کلیه امکانات و فرصت ها و حمایت ها بهره برند تا بتوانند استعداد های خود را شکوفا کنند.
همسر شما بینا هستند اگر شما بینا بودید با یک خانم نابینا ازدواج می کردید؟
این طور گذشت از طرف خانم ها خیلی بیشتر است نمی دانم ازدواج می کردم یا نه؟ شاید شناختی که الان از خانم های نابینا دارم این کار را می کردم
خانم رحمانی نژاد چی شد که آقای محمدی را برای ازدواج انتخاب کردید؟
وقتی بزرگ ها برای خواستگاری آمدند پدر و مادرم تصمیم گیری را بر عهده خودم گذاشتند.و به واسطه افراد صالح من از همسرم شناخت پیدا کردم وبینایی ونابینایی برام مهم نبود و از اینکه ایشان فردی با خدا و با اخلاق هستند این مهم است و هدف من رضای الهی است.
از زندگی با ا یشان راضی هستید؟
بله راضی هستم و سعی می کنیم با هم و با مشارکت و همفکری به امورات زندگی رسیدگی کنیم
نابینایی آقای محمدی مشکلی برای خانواده بوجود نمی آورد؟
نه از نظر افراد بیرون از خانواده شاید مشکل همسرم خیلی بزرگ جلوه کند اما برای خودمان که با هم زندگی می کنیم اصلا مشکلی نیست و سعی داریم با قناعت و سعه صدر مشکلات پیش روی زندگی را پشت سر بگذاریم.
آقای محمدی افراد نابینا چه انتظاری از مردم دارند؟
توقع و انتظاری نداریم فقط می خواهم من را آن گونه که هستیم ببیند با تمام توامندی هایی که داریم و با محدودیت دید که نیاز به همراهی دارد و به خودمان بگوییم که معلول شدن اختیاری نیست و هر لحظه ممکن است هر اتفاقی برای سلامتی ما بیافتد در ضمن در تمام دنیا برای افرادی که نابینا هستند فروشگا های بزرگی در اختیار آنان می گذارند تا کالا های روزمره خود را بتوانند به راحتی خرید بکنند.به طور کلی انتظاراتی که از مردم داریم که با افراد معلول و نابینا هم دل و همراه باشند و انان را جزی از جامعه بدانند.
چه اقداماتی موجب می شود تا نابینایان احساس کنند که مسئولان به این قشر توجه دارند؟
فراهم نمودن امکانات اولیه از جمله ایاب و اذهاب برای رفت و آمد نابینایان ضروری است. متاسفانه اداره بهزیستی نیز به عنوان متولی اصلی معلولان توجه کمی نسبت به رفع نیاز این قشر دارد به همین دلیل میزان ارائه خدمات رضایت بخش نیست .افراد معلول چون سایر اقشار جامعه نیازمند کمک هستند اعم از مسکن – شغل و تحصیلی و.. که باید این موارد را برای انان فراهم نمود، تا بتوانند در جامعه ی خود بهره مند حقوق شهروندی باشند.
اختصاص یک روز به نام روز معلولین را تا چه حدی در راستای بیان و رفع مشکلات این قشر مفید می دانید؟
روز جهانی معلولین ، فرصت مناسبی برای بیان مشکلات و خواسته های قشر نابینایان است ، این روز فرصتی است که حتی یک روز در سال هم که شده مردم متوجه معلولین شوند تا نیازهایشان حداقل مطرح گردد
از زندگی کنونی خود راضی هستید؟
از شرایط فعلی زندگی ام نسبتا راضی هستم چون شرایطمان به گونه ایست که با خیلی از کمبود ها و محدودیت ها مواجه هستیم و متاسفانه قوانین و ضوابط موجود پاسخگو ما معلولین نیست و باید قوانین جدید به تصویب برسد که رفع مشکلات معلولین در ان گنجانده شود.
برای خودتان چه آرزویی دارید؟
آرزو می کنم روزی ، چشم هایم را باز کنم و برای یک بار هم که شده دوباره ببینم و محیط اطراف و شهرم را ببینم تا مقایسه ای را با سال 1364 که آخرین بار نور چشم ام رفت ، انجام دهد ، رشد و پیشرفت ها را ببینم
از وقتی که در اختیارمان گذاشتید سپاسگزارم
من هم از شما سپاسگزارم و جا دارد این روز جهانی معلولین را به همه افراد هم نوع تبریک گفته و امیدوارم مشکلات جامعه معلولین به حداقل برسد.
گفتگو از : امید احمدیان
نظر شما