به گزارش کردپرس؛ آدرس سر راست است، وارد کوچه جنب اداره پست که می شوی در های شیشه ای که قهوه ای مات شده است به خوبی خود را نشان می دهد، در کشویی را که باز می کنم چند دختر را می بینم که دستپاچه به سمتم آمده و خوشامد می گویند. متوجه می شوم که اولین نفری هستم که پا در اولین "کافه کتاب" دهگلان می گذارم.

تلاش دارم تا با لبخند، اضطراب را بخاطر داشتن اولین مشتری از این دختران جوان دور کنم. کمی که یخ فضا می شکند می پرسم که مراسم افتتاحیه کی شروع می شود؟ هرچند که باید زودتر شروع می شد. می گویند: "همین که دوستانمان بیایند شروع می شود، مسئول کافه هم الان می آید" . گوشه ای دنج را برای نشستن انتخاب کرده و منتظر ورود سایرین می مانم.

فضای کافه به سبک مدرن طراحی شده است، قفسه کتاب در خط مسیر ورودی و جنب پیشخوان قرار داده شده است، کتاب "نالی" و "حافظ" از همان فاصله دور چشم را می نوازد. میزهای پایه کوتاه در کنار صندلی های پایه کوتاه اما راحت قهوه ای رنگ، حس خوبی را به مشتری می دهد، شاید فضا در مقایسه با کافی شاپ های امروزی به نظر زیادی شیک نباشد اما آرامش حاکم بر فضا بسیار زیباست.

نفر بعدی که وارد می شود مسئول کافه کتاب "ژوان" است، او را می شناسم، "حامد جوانمردی" با هنر قرابت دارد، اهل موسیقی است و نوازندگی می کند. هنوز تا آمدن دوستانشان فرصت هست، از او درباره ایده "کافه کتاب" می پرسم.

"هدف ایجاد اشتغال و درآمدزایی نبود، دغدغه فرهنگی مرا ترغیب به این کار کرد تا جایی برای کتاب و دورهمی داشته باشیم، جایی باشد برای نمایشنامه خوانی و کتابخوانی و در کنارش صرف قهوه یا دمنوش".

صدای موسیقی خارجی که فضای کافه را پر کرده است رشته کلام را از دستم می گیرد، می گویم شما که استاد موسیقی هستید چرا موسیقی اصیل انتخاب نکردید؟ کمی این پا و آن پا می کند و می گوید: "امروز اولین روز شروع کار ماست کمی زمان می برد تا فوت و فن کار دستمان بیاید اما حتما در آینده موسیقی هایی انتخاب می کنم که برای تمام مشتری ها مناسب باشد".

می خواهم بدانم چقدر سرمایه صرف این کار کرده و دست به دامان کدام بانک ها و موسسات برای گرفتن تسهیلات شده است، با کمال تعجب می شنوم که هیچ وامی استفاده نکرده است و همه هزینه را از سرمایه شخصی و پس اندازش پرداخت کرده است.

"جوانمردی" می گوید: "از آنجا که کار اصلی من تدریس موسیقی است بنابراین درآمدم از این محل تامین می شود، ایده کافه کتاب تنها بخاطر دغدغه های فرهنگی من بوده است. تمام هزینه را که حدود 20 میلیون تومان بود خودم پرداخت کردم و البته باز هم نیاز به صرف هزینه های بیشتری است".

درخواست و انتظار "حامد جوانمردی" از مسئولین متفاوت از سایر کارآفرینان است. او تنها درخواستی که از اداره ارشاد اسلامی به عنوان متولی امر فرهنگی دارد تامین کتاب هایی در ژانرهای مختلف برای تغذیه روان در این کافه کتاب است.

سخن ما تمام می شود، سفارش می دهم و منتظر می مانم. کم کم اولین مشتری های کافه کتاب "ژوان" از راه می رسند، دختران و پسران جوانی که برایشان این کافه تازگی دارد. خوشحالند که بالاخره دهگلان هم مکانی فرهنگی هرچند بسیار کوچک به خود می بیند که می توانند ساعتی را در آنجا با آرامش و امنیت سر کنند.

کافه کم کم شلوغ می شود و باید جای خود را به دیگران بدهم. روز اول شروع کار است و پذیرایی رایگان است! اصرار برای گرفتن هزینه، نتیجه نمی دهد. کافه کتاب را به امید وقتی دیگر ترک میکنم و پا در هوای سرد زمستانی بیرون می گذارم.

*گزارش: ظریفه احمدی