کلماتی که بسیار قوی‌تر از نرده‌ها و سیم‌های خاردار زندان هستند

سرویس ایلام - متن سخنرانی بهروزبوچانی پناهنده‌ی ایرانی اهل شهرستان بدره استان ایلام که به تازگی معتبرترین جایزه ادبی استرالیا را برده است منتشر شد.

به گزارش خبرگزاری کردپرس، بهروزبوچانی که شش سال است در جزیره‌ی مانوس در اقیانوس اطلس در زندان و تبعید است چند روز پیش به‌خاطر رمان «هیچ دوستی جز کوهستان ندارم»، که آن را به‌مرور از طریق گوشی همراهش می‌نوشته، برنده‌ی نفیس‌ترین و معتبرترین جایزه ‌ی ادبی کشوراسترالیا شد و افتخاری بزرگ را برای ایران کسب کرد.

بوچانی بخاطر اینکه همچنان در جزیره مانوس در قلب اقیانوس آرام در زندان و تبعید به سر می برد متاسفانه نتوانست در مراسم اهدای جایزه اش حضور داشته باشد به همین خاطر متن سخنرانی اش را برای یکی از دوستانش فرستاده که او نیز این متن را هنگام دریافت جایزه اش خوانش کرد.

متن سخنرانی بهروز بوچانی به این شرح است:

شش سال پیش که با یک قایق فرسوده به جزیره‌ی کریسمس رسیدم، مأموران ادارە‌ی مهاجرت من را به دفتری فراخواندند.

یکی از مأموران گفت که ما شما را به کمپی در جزیره‌ی مانوس در قلب اقیانوس آرام تبعید می‌کنیم. به او گفتم که من یک نویسنده‌ام، اما او تنها پوزخندی زد و بلافاصله به مأموران قوی‌هیکلی که آن‌جا بودند دستور داد من را ببرند.

من این تصویر را سال‌هاست که در ذهنم نگاه داشته‌ام. حتا زمانی که این رمان را می‌نوشتم و حتا همین الان که دارم این سخنرانی را می‌نویسم.

رفتار آن‌ها آشکارا تحقیرآمیز بود! اما زمانی که به مانوس رسیدم تصویری دیگر در ذهنم خلق کردم؛ تصویر رمان‌نویسی جوان در زندانی دوردست.

بعضی وقت‌ها نیمه‌برهنه در داخل زندان و در کنار حصارها قدم می‌زدم و نویسنده‌ای را تصور می‌کردم که اسیر شده است. این تصویرسازی‌ها برای من جهت غلبه بر بیم‌ها و سختی‌ها الهام‌بخش بود.

سال‌هاست این تصاویر را در ذهنم نگاه داشته‌ام. حتا زمانی که مجبور می‌شدم برای دریافت غذا در صف‌های طولانی بایستم و یا دیگر حقارت‌ها را تحمل کنم.

بهتر است بگویم این‌ها تصاویری هستند که برای سال‌ها با خود حمل کرده‌ام. این تصاویر همیشه به من کمک کرده‌اند تا از شأن و منزلت انسانی‌ام پاسداری کنم.

تصاویری الهام‌بخش تا هویت خودم را به‌عنوان یک انسان حفظ کنم. در واقع، من این تصاویر را برای مقابله با تصویری که سیستم سعی می‌کرد بر ما تحمیل کند خلق کردم.

بعد از سال‌ها مبارزه با سیستمی که به طور کامل هویت انسانی و فردیت ما را نادیده می‌گرفت، خوشحالم که به این‌جا رسیده‌ایم.

بودن من در این‌جا و در برابر شما ثابت می‌کند که هم‌چنان کلمات قدرت این را دارند که روش‌های ضدانسانی سیستم‌ها و ساختارهای قدرت را به چالش اساسی بکشند.

من همیشه گفته‌ام که به قدرت کلمات و ادبیات باور دارم. من باور دارم که ادبیات توانایی ایجاد تغییر دارد و می‌تواند سیستم و قدرت را به چالش بکشد. ادبیات قدرت این را دارد که به ما آزادی بدهد. بلی، این واقعیت دارد.

من سال‌ها درقفس بوده‌ام، اما ذهن من همیشه واژه‌ها را خلق می‌کرد و همین واژه‌ها من را از مرزهای این زندان و این جزیره عبور داده‌اند. این واژه ها من را به دنیای بیرون از زندان و به مکان‌های ناشناخته رسانده‌اند. به طور واقعی باور دارم که کلمات بسیار قوی‌تر از نرده‌ها و سیم‌های خاردار زندان هستند.

این‌ها فقط شعار نیست، من یک ایده‌آلیست نیستم و این‌جا خیال‌پردازی نمی‌کنم. بلکه این کلمات را به‌عنوان انسانی واقعی می‌گویم که این‌جا، در این جزیره، به مدت شش سال به‌زور گروگان گرفته شده است. کسی که شاهد شگفت‌آورترین تراژدی‌های انسانی در این مکان بوده است. این واژه‌ها به من اجازه می‌دهد تا امشب در حضور شما ظاهر شوم.

با فروتنی هرچه تمام‌تر، می‌خواهم بگویم که این جایزه یک پیروزی است. این نه تنها یک پیروزی برای ماست بلکه یک پیروزی برای ادبیات و هنر و فراتر از همه‌ی این‌ها، یک پیروزی برای انسانیت است؛ پیروزی برای انسان بودن و شأن و منزلت انسانی اوست.

این پیروزی بر سیستمی بود که هیچ‌گاه هویت انسانی ما را به رسمیت نشناخت. این پیروزی علیه سیستمی بود که ما را به اعدادی ریاضی و هویت‌هایی ماشینی و مکانیکی تقلیل داده بود.

عمیقاً خوشحالم که می‌بینم این سیستم بسیار پیچیده‌ی مدرن که همیشه شبیه یک هیولا بر ما ظاهر شده، در برابر قدرت کلمات و ادبیات با خفت زانو زده است. این لحظه‌ای زیبا و شگفت‌آور است. بگذارید همگی ما امشب برای قدرت ادبیات جشن بگیریم!

بهروز بوچانی، جزیره‌ی مانوس، ژانویه‌ی ۲۰۱۹

کد خبر 105088

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha