یونانی ها و قبرسی ها آن را به نام قهوۀ یونانی می شناسند؛ بوسنیایی ها قهوۀ بوسنیایی؛ ارمنی ها قهوۀ ارمنی، عرب ها قهوۀ عربی؛ و ترک ها، کروات ها، آلبانیایی ها و صرب ها به آن قهوۀ ترک می گویند. اما در اواسط سدۀ شانزدهم میلادی فقط «قهوه» بود. در آن زمان این مردم همه تحت حاکمیت امپراتوری عثمانی بودند، که از جنوب اروپا تا پارس قهوه دوست ها را در آغوش فراخ خود گرفته بود. اما در سال های آغازین سدۀ نوزدهم این امپراتوری رو به افول نهاد. قهوه در سقوط نهایی امپراتوری نقشی – هرچند ناشناخته – داشت.
قهوه در دوران سلطان سلیمان محتشم [یا سلطان سلیمان اول یا سلیمان قانونی (1494-1566 میلادی)] به ترکیه وارد شد. وقتی مردی که سلطان سلیمان برای حکومت بر یمن تعیین کرده بود با یک نوشیدنی انرژی زا به نام «قهوه» آشنا شد، آن را با خود به دربار عثمانی در قسطنطنیه برد و به سرعت مورد استقبال گسترده ای قرار گرفت. «قهوه سی اوستا» یا همان قهوه چی قصر ده ها دستیار داشت که به او کمک می کردند دانه های قهوۀ عربیکا را تا حد یک پودر بسیار نرم، مشابه اسپرسوی فوری امروزی، آسیاب کند. سپس این پودر در قهوه جوش های مسی که به آنها جذوه می گفتند، جوشانده می شد. نوشیدنی تلخ، سیاه و پوشیده از کف حاصل از این فرایند در استکان های کوچک چینی سرو می شد. بر اساس روایت ها، خرم سلطان همسر سلطان سلیمان برای متعادل کردن تلخی این نوشیدنی، قهوۀ خود را با یک لیوان آب و یک حبه راحت الحلقوم می نوشید – چنان که امروزه در ترکیه نیز این گونه سرو می شود.
اما همه اعتقاد نداشتند که قرآن به مسلمانان اجازه داده باشد این نوشیدنی محرک جدید را بنوشند. اگر چه متون اسلامی به طور معین به قهوه اشاره ای نکرده اند، اما یک روحانی تندرو در دربار سلطان سلیمان بر این اساس که مصرف هر چیز سوخته ممنوع است، علیه نوشیدن قهوه فتوایی صادر کرد. اما این فتوا علاقۀ روز افزون به قهوه را تعدیل نکرد. نخستین قهوه خانۀ عمومی در سال 1555 توسط دو بازرگان سوری در استانبول دایر شد. به زودی تقریباً از هر شش مغازه در این شهر یکی قهوه سرو می کرد – از کافه های محله های کوچک تا مراکز اجتماعی بزرگ. به تدریج قهوه تا اقصی نقاط امپراتوری اشاعه یافت.
قهوه خانه به جای خانه ها، مساجد و فروشگاه ها به مردان جایی داد که در آن جمع شوند، با مردم تعامل کنند، به تبادل اطلاعات بپردازند، سرگرم شوند و البته آموزش ببینند. اعضای با سواد جامعه اخبار روز را با صدای بلند می خواندند؛ ینی چری ها، اعضای کادر ورزیدۀ ارتش عثمانی، برای اعتراض به سلطان برنامه ریزی می کردند؛ مقامات دربارۀ فتنه ها و توطئه های درون دربار بحث می کردند؛ و تجار شایعه های جنگ را دهان به دهان می چرخاندند. و در کنار همۀ این ها، اکثریت بی سواد جامعه گوش فرا می دادند. آنها در قهوه خانه ها با افکاری آشنا شدند که برای حکومت عثمانی مشکل آفرین شدند: شورش، حق تعیین سرنوشت و قابلیت شکست و سقوط اقویا.
چندان طول نکشید که مقامات حکومت عثمانی قهوه خانه را به عنوان یک تهدید ارزیابی کردند. برخی سلاطین جاسوس هایی در قهوه خانه ها گماردند تا از افکار و عقاید مردم جاسوسی کنند؛ و برخی دیگر، مانند سلطان مراد چهارم در اوایل سدۀ هیجدهم، سعی کردند قهوه خانه ها را به کلی تعطیل کنند. اما قهوه خانه ها بسیار سود آور بودند. وقتی در سدۀ نوزدهم حرکت های ملی گرایانۀ نوپا در سرزمین های تحت سلطۀ عثمانی ها شروع به گسترش کردند، محبوبیت و اقبال به قهوه خانه ها دوچندان شد. گروه های قومی بخش اروپایی امپراتوری با اکثریت مسیحی ارتدکس شرقی، با هدف استقلال سر به نافرمانی گذاشتند. رهبران ملی گرا در تسالونیکی، صوفیه و بلگراد، طرح تاکتیک های خود را در قهوه خانه ها می ریختند و همانجا ائتلاف ها و اتحادهای خود را تحکیم و تقویت می کردند. تلاش های آنها که از کافئین نیرو می گرفت، با تأسیس یونان مستقل در سال 1820، صربستان مستقل در سال 1835 و بلغارستان مستقل در سال 1878 به موفقیت منتهی شد. سلطنت قهوه به سر رسید.
ملت های مختلف امضای خود را روی این نوشیدنی گذاشتند: یونانی ها آن را همراه با مصطکی [صمغی که از درخت موسوم به پستۀ مصطکی به دست می آید] تهیه می کنند؛ کروات ها در تهیۀ آن از دانه های زیره استفاده می کنند؛ عرب ها در آن هل می ریزند و آن را در استکان های کوچک بی دسته ای که «فنجان» می نامند می نوشند. عطر قهوۀ «ساده» [اشاره به درجات تلخی و تیرگی قهوۀ ترک یا قهوۀ عربی، شامل ساده، متوسط و دارک یا تیره] بستگی به میزان بو دادن آن دارد؛ قهوۀ متوسط تا دارک نیز طعمی تند، بوی دود و بافتی درشت دارد. وقتی فنجان خود را سر می کشید، پودر نرمی را می بینید که ته آن را پوشانده است. تأثیر آن به زودی خود را نشان می دهد. امپراتورهای جهان، آگاه باشید!
نویسنده: سارا جیلانی
منبع: اکونومیست 1843
ترجمه: خبرگزاری کردپرس – سرویس ترکیه
نظر شما