«سردار فتوحی»مدرس دانشگاه در گفتوگو با کُردپرس با اشاره به موضوع گرانبودن هزینه زندگی در استانی مانند کُردستان،گفت:قیمت ها در کردستان قربانی مرز و مرکز شده اند.مطابق با جدیدترین آمار، کردستان گرانترین استان کشور است، به این معنا هزینه های زندگی روزمره برای کردستانی ها بیشتر است. منطق حکم می کند جایی که هزینه های زندگی گران است همان نقطه ای است که درآمدها بالاست، زیرا درمنطق بازار، جایی که درآمدها بالاست کالا به سبب آن گران خواهد شد. وی ادامه داد:اما کردستان این را منطق به چالش فرا می خواند، کردستان ایماژی است که آنتاگونیسم ها در کنار هم قرار می گیرند و دیالکتیک فقر و گرانی در کنار هم به اشتی خواهند رسید و این شکل ها در لحظۀ استقرارشان با زندگی جفت و جور می شوند، و شکلی از زندگی توأم با رنج و شفقت و همچنین حیات حقیرانه را برساخت می کند.
وی افزود:کالاها بر فراز آسمان کردستان بر دوش کولبران کردستانی عبور می کنند. فراز آسمان کردستان، کول های کولبرانی است که محرکۀ کالاها هستند که به جای آنکه این کالاها وارد خانه های مردم کردستان شود بر کول کولبران روانه استان های دیگر و یا خارج از کشور می شود. کالاها از عراق و ترکیه به واسطۀ کردستان وارد تهران، زنجان، قزوین و ... می شوند و یا از قزوین، تهران و ... به واسطۀ کردستان به سمت ترکیه و عراق روانه می شوند. کالاها در کردستان ماندگار نمی شوند کردستان تنها محرکه این کالاهاست در چنین شرایطی خوانش های «کولبرینه شدن کردستان» ارجحیت یافته و هر روز محو تماشای بازتولید این وضعیت هستیم.
دکتر فتوحی با اشاره به ورشکستی صنعت ایرانی در قبال کالای خارجی،توضیح داد:اجناس ایرانی به دو دلیل «هزینه های حمل و نقل اجناس ایرانی به کردستان» و «خروج اجناس به خارج از کشور» گران می شوند. اجناس خارجی نیز به دلیل محدودیت مرزها و کاهش ارزش پول ملی گران خواهد بود. در جایی که کالاها مصرف کننده بیشتری دارد گران خواهند شد. ولی از این رو در کردستان مصرف کنندۀ ناچیزی دارند و یا مردم قدرت خرید را ندارند، گران است.
این مدرس دانشگاه تصریح کرد: در واقع قیمت ها نیز به سان کالاها نیز بر فراز کردستان عبور می کنند، کردستان نقشی در تعیین قیمت ها ندارد بلکه این مرزها و مرکزها(استانهای مرکزنشین) هستند که قیمتها را تعیین می کنند و قیمت ها در کردستان قربانی مرز و مرکز در دیالکتیک با هم شده است.
وی خاطرنشان کرد:کردستان زمانی که از یکسو گرانترین استان می شود و از سوی دیگر از محرومترین و فقیرترین استان می شود زمینه را برای فضای تهی فراهم می سازد به این معنا که مکانی از کردستان برساخت می کند که خالی از سکنه است ولی از آن برای گذرگاه کالاها و محصولات استفاده می شود. زیرا خالی شدن این اسکان از سکنه به دلیل مرگ و میر ناشی از فقر، مهاجرت، بیکاری و ... ناقوس مرگ را سر می دهد.
این جامعهشناس ضمن بیان این مطلب که تئوریهای توسعه دررکشور ناکارآمد هستند،یادآور شد:امروزه چنانچه می بینیم دو گروه در برابر این وضعیت کردستان سخن می گویند: گروه اول که مدام از این وضعیت می گویند و از فقر، بیکاریش، طلاق و سایر آسیبهای کردستان می نویسند و می گویند، این گروه به نوعی از فاجعه سخن می گویند که فاجعه، فاجعه زدایی می شوند. تأکید مدام بر آسیب ها و مسائل تعریف شده بر این فاجعه زدایی دامن زده است. گروه دوم نیز کسانی هستند که وعده های تحقق نایافته می دهد. هر دو گروه به نوعی دچار «مک دونالیزه شدن گفتار» شده اند، گویی باید دهن ها همیشه باز و آماده گفتن باشد، گویی نوعی تداعی آزاد در روانکاوی است که افراد در راستای تخلیه نیروهای درونی اشان باید سخن بگویند. گویی در وضعیت پساسیاستی هستیم که محتوای گفتارها مهم نیست بلکه مهم خود گفتن است.
نظر شما