به گزارش خبرگزاری کردپرس، دکتر حبیب‌اله بخوده، استاد دانشگاه و شاعر برجسته ایلامی در یادداشتی به تحلیل عزل استاندار گلستان توسط اسحاق جهانگیری، معاون اول رییس جمهور پرداخته است که پس از حادثه سیل در این استان رخ داد .
حبیب‌اله بخشوده در یادداشت خود می‌نویسد:
من می توانم؛ پس معاون اولم! این گزاره می تواند گزاره ای یقینی در آغاز سال نو برای "اسحاق جهانگیری" مرد دوم دولت تدبیر و امید باشد برای او که پیشتر گفته بود: "من نمی توانم منشی خود را تغییر دهم!"
"اسحاق جهانگیری" که در انتخابات دور دوم زاپاس کارای "حسن روحانی" در مناظره ها به حساب می آمد پس از مدتی گوشه نشینی از طرف رقبای اندرونی دولت بالاخره قد علم کرد و در شیپورش دمید تا دولتیان را تشری بزند و نفسی در کالبد نزار دولت بدمد که بله من می توانم، پس معاون اولم.!
سیل ویرانگر و خانمان برانداز گلستان و عدم پاسخ گویی به موقع دولتمردان و سخنان متناقض وزیر کشور و تفرج استاندار که به هردلیل در خارج از کشور بود. فضای مجازی را راسخ کرد که هم به کمک سیل زدگان بشتابد و هم انتقادهای خود را علیه عملکرد دولتیان فریاد زند تا شاید دریای آرام و بی رمق قوه مجریه تکانی بخورد و دست اسحاقی از آستین قدرت به در آید و پس از نزدیک دو دوره از دولت تدبیر و امید، بتواند استانداری را عزل کند!
این عمل معاون اول ریاست جمهوری دارای معانی ژرفی است که پرده ها را کمی بالا می کشد تا اتاق نه چندان شفاف و شیشه ای دولت اندکی به چشم آید و چیزهایی از درون آن دیده شود.
اول آن که: چه معاون اول دولت به ظاهر حکم به برکناری "سید مناف هاشمی" استاندار گلستان داده باشد چه با اجازه ی بزرگ‌ترها این عزل صورت گرفته باشد؛ گروهی از تحلیل گران نمود بیرونی اش را در توانش جناب"جهانگیری" می بینند. لذا این حکم نشان می دهد او نیز می تواند گاهی کاری کند .!
دوم آنکه: متأسفانه تجربه ی چندین سال دولت تدبیر و امید نشان می دهد که این دولت، دولت دیر عمل کردن است. یعنی دولت رخوت و عدم تدبیر، تدبیر نقطه ی مقابل دیر عمل کردن است.
به قول مولای متقیان علی (ع): "رای الشیخ احب الی من جلدالغلام" یعنی حتماً باید سیلی بیاید و مسئولی در تفریحات، روزگار را سپری کند و شهری را آب ببرد تا استانداری معزول شود؟!
به قول سعدی علیه الرحمه: ای حکیم آب ز سر چشمه ببند که چو پر شد نتوان بستن جوی
تدبیر آن بود که زیر ساخت های استانی تقویت شود و پیش از روزهای بحرانی، ستاد بحرانی اورژانسی و فورس ماژور داشته باشیم چرا که مدبر کسی است که در آینه امروز، فردا را بهتر و شفاف تر ببیند و از پیامبر عقلش بهره ها ببرد.!
متأسفانه کشور ما کلکسیونی از حوادث طبیعی و غیر طبیعی است، زلزله ی سرپل ذهاب و...؛ در کرمانشاه، حادثه کشتی سانچی، آتش سوزی پلاسکو و...؛ همه و همه زنگهای هشداری است که مسئولین را باید بیشتر بیدار کند!
برخی دیگر از استانداران هم حکایتی مشابه دارند. فقط فرصتی می خواهد کافیست شرایط دست به دست هم بدهند تا ضعف مدیریتی نمایندگان دولت در سایر استانها مشخص شود.
سوم آنکه: تصمیم معاون اول رئیس جمهور بی توجه به وزیر کشور تلنگری زد که او نیز به خود آید و در انتخاب استانداران اش دقت لازم را داشته باشد. با کمال تاسف رنج سنی استانداران نشان می دهد که دولت به تعهدخود در تحقق شعارهای اش بسیار بد عمل کرده است!
فرصتی که رئیس جمهور محترم شعار آن را می داد نه به جوانان و نه به بانوان داده نشد تا اقلاً خود را بیازمایند. تازه کبر سن استانداران محترم آن ها را از رده ی میان سالی خارج کرده است.
برخی با هزار لطایف الحیل دست به دامان مسئولان ارشد شده تا همچنان بر کرسی قدرت بمانند. وزیر کشور با این عزل باید کمی به خود بیاید و خودش که مسئول مستقیم استاندارانش است، تصمیم بگیرد. چرا که توجیه و دیر عمل کردن نتیجه اش عزل است.
چهارم آنکه: بر نمایندگان مجلس واجب است که بر عملکرد استانداران نظارت داشته باشند و وظیفه ی خود را با هیچ کالایی معاوضه نکنند. چرا که وکیل الرعایا بودن مهم تر از وکیل الدوله بودن است!
عطر شامه نواز گل های بهاری خبر از انتخابات سال آینده دارد و نسیم نوروزی به وکلایی که از چند ماه پیش رفت و آمدشان در مجالس ترحیم چند برابر شده و پیامک های سر زده ی تبریک سال نوشان به گوشی بچه های زیر پانزده سال هم رسیده، می گوید در رفتارتان صادق باشید چرا که دروغ چندش آور است و وعده دروغ بوی تعفنش از لجنزارهای اندیشه برمی آید و حال همه را خراب می کند.
پنجم آنکه: باید از همه ی فعالان عرصه ی های اطلاع رسانی، مردم غیرت مند، نهادهای زحمتکش، هنرمندان، ورزشکاران، زلزله زدگان فکور و جسور، ارتش جمهوری اسلامی و همه ی آنان که تا این لحظه در کمک به هم وطنان شمالی به هر وسیله ی ممکن کمک می کنند، سپاسگزاری کرد و از خداوند مهربان سالی نیکو برای ملت مسئلت داشت.
نظر شما