اهتمام به توسعه تولید مواد غذایی ازعمده ترین نیازهای ضروری کنونی جامعه می باشد که نظام برنامه ریزی دولت به علت مشغله های سیاسی ازآن غافل است. آنچه که از ظرفیت اقتصادی مناطق کردستان انتظار می رود، حضور پر رنگ ترآن در سبد غذایی کشور است. طبق برآورد علمی از ظرفیت کشاورزی استان کردستان ، دشت های حاصلخیز قروه و دهگلان به تنهایی قابلیت تامین موادپروتئینی جمعیت 8 استان کشور را دارد، توسعه زیر ساخت های تولید دام سبک وسنگین در این مناطق و دیگر مناطق مختلف کردستان می تواند علاوه بر اشتغالزایی گسترده ، نقش برجسته ای در تامین نیازمندی های پروتئینی کشور داشته باشد. دولت می توانست با استفاده از فن آوریهای ژنتیکی دامی که دانش بومی مراکز آموزشی و تحقیقاتی استان می باشد، حرکتی جهشی در راستای گسترش دام های «پر رشد» و «زود رس» داشته باشد. طبق آمار رسمی سازمان دامپزشکی بیش از نیمی از دام های شیرده کشور کشتار یا به خارج از کشور قاچاق شده است، درصورت ادامه این روند یعنی مشکل حاد مواد لبنی درچند ماه آینده.
بهتر است در شرایط فعلی مدیران دولتی به جای حضور مستمر دراتاق های فکر جریانات سیاسی و سفرهای سیاسی در این وانفسای اقتصادی کشور، با تشکیل اتاق های فکر اقتصادی، تدبیری برای برون رفت از این چالش جدی اقتصادی داشته باشند. بجای مساعده تسهیلاتی به همفکران سیاسی خود، بهتراست یکبار هم که شده ملی فکرکنند و چاره ای برای این درهم تنیدگی اقتصاد ویرانه ای که حاصل یک فکر «تکراری» بود بکنند. بهتراست به دور از حب و بغض های سیاسی از همه صاحبان فکر و اندیشه اقتصادی دعوت نمایند که توان خود را صرف بهبود شرایط فعلی کنند. سزاوار نیست درشراطی که می توانند تسهیلات سرمایه گذاری را در راستای تامین نیازهای ضروری اختصاص دهند ، صرف سرمایه گذاری های غیر ضرور با هدف کمک به همفکران خود کنند.
درست است که توسعه صنعت گلخانه می تواند برای کشور ارز آوری داشته باشد، اما اختصاص بیش از 50 میلیارد تومان تسهیلات کم بهره برای راه اندازی گلخانه در شرایط فعلی که اکثر گلخانه های استان در رکود شدید به سر می برند، چه اولویتی در شرایط فعلی اقتصاد دارد؟ اگر این حجم سرمایه گذاری با این درصد سود پایین در همان منطقه دهگلان و قروه صرف توسعه دام سنتی در قالبی کنترل شده و جدی می شد، علاوه بر ایجاد اشتغال واقعی و دلگرمی جامعه، انقلاب بزرگی در صنعت دام استان صورت می گرفت. متاسفانه بعضا نمایندگان مجلس که می بایست مشوق و مولد تفکر تولید باشند، خود در دام جریانات و افراد سودجو افتاده و فهمی از توسعه و سرمایه گذاری اصولی ندارند. از استاندار بازرگان انتظار می رفت از هنر و تخصص خود در راستای برون رفت استان از مشکلات دام و طیور نهایت استفاده را کنند و نام نیکی از خود در تارخ توسعه کردستان برجای بگذارد که متاسفانه درگرداب سیاسی «چند نفر» گرفتار شده است، غافل از اینکه همین اطرافیان ناکارآمد، عملکرد مدیریت استان را به سیاسی ترین وجه ممکن به مجموعه بالادستی خود گزارش نموده و همه نواقص را متوجه ایشان می نمایند و بخش اعظمی از این ناکارآمدی ها را در پرونده مدیریت ارشد استان درج می نمایند. روند مدیریت فعلی استان دچار نوعی نخوت و رکود مضاعف به نسبت کل کشور گردیده که در صورت ادامه این روند بعید نیست ادامه مدیریت ارشد استان را هم تحت تاثیر قرار دهد. بی توجهی های و رکودی که در حال حاضر مشاهده می شود قاعدتا در نهایت به پای استاندار کردستان به عنوان مدیر ارشد نوشته خواهد شد و در نهایت پیش بینی اینکه ایشان نتوانند تا پایان ادامه راه دهند دور از انتظار نیست مگر اینکه شاهد حرکتی نو و تحرکی جدی باشیم.
نظر شما