دلیل وجود شکاف عمیق بین طبقات اجتماعی از کجا ناشی می شود؟ علت نادیده گرفتن و عدم تحقق حقوق هر فرد انسانی چیست؟ حقوق شهروندی به چه حقوقی گفته میشود؟ بستر و زمینه حقوق شهروندی کجاست؟ مصادیق حقوق شهروندی در چه قالبی قابل تحقق است؟ و پرسش های دیگر ...
متاسفانه شهروندان ایرانی با حقوق خود آشنایی زیادی ندارند و بایستی مفاهیم و مصادیق حقوق شهروندی در سطوح مختلف به آنها آموزش داده شود تا بتوانند با پاسخ به پرسش های فوق الذکر برای تحقق حقوق خود گام برداشته، تلاش و مبارزه کنند.
لذا در این نوشتار به صورت مختصر به تعریف حقوق شهروندی و ارتباط آن با حقوق بشر، سپس در مباحث آتی به تبیین مصادیق حقوق شهروندی و ساز و کارهای تحقق آنها پرداخته میشود.
به علت مظالم بیشماری که در طول تاریخ بر بشریت رفته است، جامعه بشری با انجام مطالعات انسان شناختی و جامعه شناسی، نهایتا در سال 1948 به مجموعه حقوقی که برای زندگی محترمانه و با کرامت انسان ضرورت دارد دست یافت. این تلاش جامعه بشری، در قالب اعلامیه جهانی حقوق بشر در سال 1948 توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد متجلی و حقوق مسلم و انکارناپذیری برای تمام انسان ها شناسایی و تصویب شد.
حقوق بشر به عنوان یک مجموعه واحد از حقوق که به هر انسانی به لحاظ انسان بودنش تعلق میگیرد برگرفته از فرهنگ یا دین خاصی نیست و چون حاصل تلاش انسان است و خدادادی یا آسمانی نیست درنتیجه مدام در حال تکامل و شناسایی حقوق جدید است. به عنوان مثال حق بر محیط زیست سالم در اعلامیه جهانی حقوق بشر نیامده است اما بعدها ضرورت شناسایی این حق احساس و منجر به تصویب اعلامیه های مختلف و کنوانسیون های جدید در این خصوص شد.
افراد جامعه بشری برای اینکه بتوانند از حقوقی که در اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است برخوردار شوند بایستی جامعه مدنی را تشکیل دهند. شهروندان از میان خود افرادی را انتخاب میکنند تا این حقوق مسلم مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر را در قالب قوانين و مقررات داخلی به تصویب برسانند.( مجلس قانونگذاری ) همچنین شهروندان دیگری را از میان خود و با رأی خود برای اجرای این قوانین مصوب انتخاب میکنند.( قوه مجریه ) و همچنین افرادی دیگر را برای رسیدگی به شکایات و اختلافات انتخاب میکنند ( قوه قضاییه ) و بدین ترتیب شهروندان یک جامعه مدنی، با رعایت موازین حقوق بشری، تمام ارکان حکومت و دولت را انتخاب میکنند تا حقوقشان محقق شود.
برای دولت باید تمام شهروندان دارای شأن و منزلت انسانی برابر باشند.
در این قرارداد اجتماعی وظیفه دولت تحقق حقوق شهروندان و وظیفه شهروندان اطاعت از قوانين و انجام تکالیف شهروندی است.
تحقق این حقوق در عمل و واقعیت توسط دولتها به امکانات، توان و بودجه ای که آنها در اختیار دارند بستگی دارد.
کشوری که از منابع فراوانی برخوردار است میتواند در جهت تحقق استانداردهای بالاتری از حقوق شهروندی اقدام نماید. اما در کشوری که این امکانات در اختیار دولت نیست، دولت به تحقق استانداردهای حداقلی هر حقی اکتفا میکند.
شهروندان هر کشور باید بتوانند آزادانه حقوق شهروندی خود را مطالبه کنند. هر قدر جوامع مدنی در کشوری قوی باشند و شهروندان در قالب سازمان های مدنی بر رفتار و تصمیمات دولت نظارت داشته باشند، میتوانند حقوق شهروندی خود را مطالبه کنند. اما اگر این توانمندی نباشد و شهروندان در سازمان های مدنی متشکل نشوند و نتوانند حقوق شهروندی خود را مطالبه کنند، در آن صورت، حقوق شهروندی لطمه خواهد دید.
حقوق شهروندی مطالبه روزمره ی حقوق شهروندان از دولت است و دولت وظیفه دارد این حقوق را در حد توان خود و بدون محدود کردن دامنه و وسعت آن، محقق سازد.
از مباحث فوق نتیجه میگیریم رابطه بین حقوق بشر و حقوق شهروندی رابطه ی عام و خاص مطلق است. بدین معنا که همه ی افراد بشر باید به طور برابر از حقوق بشر برخوردار باشند اما برای تحقق این حقوق در عمل و واقعیت اولاً افراد باید به تشکیل دولت اقدام نموده و سپس دولت نیز با توجه به امکانات، توان و بودجه ای که در اختیار دارد برای تحقق این حقوق گام بردارد.
نظر شما