شاخصی که اگر شهر کرمانشاه را با آن قضاوت کنند، نمرهی قبولی نخواهد آورد!
با فرشاد عیسی پور طراح، گرافیک, نویسنده، پژوهشگر و مدرس دانشگاه در خصوص گرافیک شهری، زیباسازی محیط شهری و وضعیت کنونی شهر کرمانشاه گفتگویی انجام داده ایم که در پی می خوانید.
-همکاری هنرمندان با مدیران شهری و تصمیم گیرندگان و هماهنگی سازمان های مرتبط با یکدیگر می تواند برای یک شهر سرنوشت ساز باشد. آیا در شهر کرمانشاه این همکاری وجود دارد؟
یکی از عواملی که باعث می شود ما شاهد یک شهر پویا باشیم همین کار گروهی و ارتباط اصولی و بدون سنگ اندازی بین سازمان هاست مثل ارتباط سازمان شهرداری با خانه گرافیک حوزه هنری. خوشبختانه ظرفیت استان برای اینکه با زبان گرافیک خودش را معرفی کند بالاست و می توان از طریق بازیابی فرهنگ گذشته و امروزی کردن آن، چهره شهر را آراست. از مواردی که ضرورت این ارتباط حس می شود، مسئله مبلمان شهری و ارتباط بین المان های شهری با زمینهی فرهنگ کردی استان است. و جود نمادها و نقوش بومی و امروزی کردن آنها به صورت سردیس، تندیس، بیلبورد، گرافیک محیطی ایستگاه های اتوبوس و تاکسی و پارک ها و خیلی موارد دیگر که با شهر در ارتباط است کاملاً با همکاری جدی و پیوسته این سازمان ها انجام پذیر خواهد بود.
واقعیت این است که استان ما به یک پوست اندازی و یک تعریف و دیدگاه جدید در حوزه زیباسازی شهری نیاز دارد. این مهم وقتی رخ می دهد که اولا ًدر مورد پیشینه و فرهنگ کرمانشاه اطلاعات داشته باشیم و آن را بشناسیم، بعد در قالب گرافیک به دیگران آن را معرفی کنیم. این اتفاق وقتی رخ بدهد خیلی راحت تر و سریعتر به نتیجه می رسیم و کار اصطلاحاً دوام بیشتر و قوام زیباتری دارد. نکته بعدی نحوه اجرایی کردن ایده هاست که همیشه چالشی برای استان بوده است. استفاده از ایده های سوخته استان های دیگر قطعاً نمی تواند پاسخگوی نیاز بصری استان باشد چون آن ایده براساس فرهنگ و باوری دیگر عرضه شده است. وقتی وارد یک دنیای فرهنگی دیگر شویم قطعاً محکوم به شکست خواهیم بود.
برای اینکه به یک زبان قدرتمند تصویری در قالب مبلمان شهری برسیم، باید بر اساس بازشناسی اطلاعات بومی و بر اساس تخصص در کنار کار گروهی پیش برویم. یکی از زمینه های همکاری، ایده رسانی به شهرداری و مشاوره هنری و علمی است. مثلاً اعضای خانه گرافیک ایده و محصول فکر را با محاسبه همه موارد یک گرافیک موفق به مجموعه شهرداری ارائه می دهد و شهرداری هم می تواند این پتانسیل را بالفعل کند.
-به نظر می آید هم اکنون گرافیک محیطی شهر کرمانشاه و اقداماتی که برای زیباسازی انجام می شود، از یک ایده و طرح حرفه ای پیروی نمی کند و هیچ تفکر خاصی در پس آن وجود ندارد، نظر شما چیست؟
بله همینطور است. مقوله مبلمان شهري و به صورت كلي تر زيباسازي شهري، كلاف سردرگمي در اتاق ذهن مديران شهري است و مانند ماجراي حكايت پيل در تاريكي و هركسی از ظن خود يارشدن است .
این ماجراي جديدي نيست، متأسفانه فرقي نمي كند تخصصمان و تجربه مان چيست. همه به خود حق می دهیم درباره مسائل هنري و زيباسازي اظهار نظر كنیم و اين نظر را تحميل نمائيم. اما در مورد ساخت و ساز يك پل و يا اتوبان و هزاران مورد ديگر به خود اين اجازه را نمي دهيم .
-لطفاً در خصوص مقوله زیباسازی شهر و کارکردهای آن صحبت کنید؟
بهتر است در ابتدا درباره «زيباسازي» به عنوان واژه اي عام، عنايت بيشتري داشته باشيم؛ چون نمي توانيم قبل از برداشت علمي وشفاف از زيباسازي به سراغ زيرمجموعه هاي آن برويم. آنچه فرآيند زيباسازي را در كلان شهرهاي ايران دچار مشكلات اساسي كرده و اغلب پروژه هاي زيباسازي تبديل به پروژه هاي «زشت سازي» گرديده است، برداشت هاي شخصي، غلط و كاملاً منطقه اي از اين واژه هاي به ظاهر ساده است. بالاخره روزي بايد مديران شهري به تعريفي واحد و كارشناسانه از اين لغت برسند كه در طول عبور و مرور احزاب و مديران دچار تغيير نشود. اما به راستي رنگ آميزي جدول و نظافت در و ديوار و يا نصب چند المان شهري و يا بهسازي بلوارها، تنها اجزای زيباسازي شهري هستند؟ قطعاً مشخص است كه خير. اجازه دهيد ابتدا تعريفي از زيباسازي شهري را ارائه دهيم و سپس سوالات ديگري را مطرح كنيم :
زيباسازي شهري به كليه اقدامات آگاهانه اي گفته مي شود كه به ارتقاء كيفيت محيط شهري و ارتباط بيشتر شهر و شهروند بيانجامد .بسيار روشن است كه نگرش فوق مفهومي بسيار كلان تر از مسائل فوق الذکر رادارد .
سوال بعدي اين است كه چرا در هنگام سفر به کشورهای دیگر به عنوان يك انسان از حركت در شهرها لذت مي بريم؟ چرا همه چيز همانگونه است كه بايد باشد؟ تفاوتي نمي كند از كجاي كره خاكي آمده ايم، نيازها از قبل پيش بيني شده اند، چرا نمي توانيم با موفقيت آن اقدامات را كپي سازي كنيم؟ برخي از دوستان تفاوت فاحش فرهنگي را علت اين امر مي دانند اما موضوع اين نيست! كيفيت محيط شهري دغدغه اصلي مديران تمام كلان شهرها و هدف شهرداريهاست و برنامه فرهنگ سازي توسط شهرداری و برای شهروندان انجام مي شود. در اروپا شهرها صدها سال است كه فرهنگ سازند. هيچ كس حق ندارد سليقه شخصي اش را به مردم شهر تحميل كند همانگونه كه اجازه نمي دهد مردم شهر در داخل خانه عقيده شان را به او تحميل نمايند .
وضعیت ظاهری شهر کرمانشاه چه تأثیری می تواند بر رفتار شهروندانش داشته باشد؟ آیا این شهر زیبایی بصری دارد؟
برای بیان این دیدگاه که استان کرمانشاه در حال حاضر زیبایی بصری دارد یا خیر، باید یک مقایسه انجام داد و با طرح سوال به جواب رسید. مورد مقایسه ما می تواند این باشد که تا چه اندازه مردم استان پویا هستند و از فضای شهری رضایت دارند؟ این رضایت را چطور باید سنجید. برای اینکه منظور را بهتر درک کنیم کافی است که با طرح چند عنوان پیش برویم. تا چه حد فضاسازی ما مرتبط با روحیات شهروندان است. منظورم از نظر قرار گیری المان ها و استفاده به جا از رنگ ها و چیدمان های اصولی است. چقدر به آرامش افراد شهرنشین برای خلق فضای بصری توجه شده و کجا خودش را نشان داده است. البته این بر می گردد به رویه اشتباهی که وجود دارد و در سکوی اول بی توجهی به خواسته مردم و همچنین عدم اطلاعات درست باعث این امر شده است. وقتی که یک فضای دلنشین با زبان امروزی را فراهم کنیم و بسازیم مطمئناً در شادابی جامعه نیز تاثیر گذار خواهد بود و خیلی از تنش ها کاسته خواهد شد. وقتی شما وارد محیطی می شوید که دورنمای جدیدی را عرضه کند و مفهوم تازه ای را در قالب زبان گرافیک ارائه بدهد قطعاً دلپذیر خواهد بود و مورد قبول همه. زیبایی بصری در شهر کرمانشاه وجود دارد اما آنها که حاصل فکر پیشینیان ما بوده است که نمودش را در آثار باستانی، در سازه های معماری و یا بلوارهای آراسته به درختان زیبا و تنومند می توانیم ببینیم. ولی آیا در روند آن و در سالیان جدید به کجا رفته ایم. هر چقدر روبه جلوتر می رویم چهره شهر زشت تر می شود و جایی برای ارائه شکوه باستانی و فرهنگ غنی «کُردی» ما نیست. زیبایی وقتی معنا پیدا می کند که حاصل خلاقیت و پیشینه غنی باشد و با زبانی جدید ارائه شود که همه آن را درک کنند.
وقتی که از لحاظ توریست پذیری و رونق گردشگری با روند مثبتی مواجه نیستیم و رفتارهای هنجار شکن و پرخاشگرانه در استان به روشنی بارز است، پس نمی توان به دنبال زیبایی بصری گشت و ادعایی در این خصوص داشت.
نظر شما