با تحولات بسیار شدید و رادیکالی که در خاورمیانه به خصوص سوریه و عراق به وجود آمد و عمده سیاست خارجی ترکیه به این منطقه و علی الخصوص به سوریه معطوف شد از همین رو بیشتر تحلیل ها و یادداشت هایی هم که در خصوص بررسی سیاست خارجی ترکیه در این روزها نوشته می شود پیرامون این مسئله است در حالی که شرق مدیترانه و بحرانی که ترکیه در آنجا با آن روبه رو است در حال تبدیل شدن به پیچیده ترین و بغرنج ترین مسئله سیاست خارجی ترکیه است که این روزها از آن می توان به عنوان حلقه پنهان بحران در سیاست خارجی ترکیه یاد کرد.
عدم موفقیت ترکیه در پیشبرد نقشه راه منبج، عدم موفقیت کامل در اجرای توافقنامه ایجاد منطقه حائل امنیتی در ادلب، عدم پیشبرد اهداف و برنامه های ترکیه در خصوص شرق فرات، کلاف سردرگم تل رفعت برای ترکیه و ... زمانی که با تحولات قبرس و شرق مدیترانه در کنار هم قرار داده می شود برای سیاست خارجی ترکیه روزهای بسیار سختی را می توان پیش بینی کرد.
مسئله شرق مدیترانه و نقشه توزیع منابع هیدروکربنی به دست آمده از دریای مدیترانه در بازار جهانی این موضوع را به یک موضوع چندجانبه جهانی تبدیل می کند که علاوه بر ترکیه کشورهایی مانند مصر، اسرائیل، یونان، قبرس و تا قسمتی ایتالیا را نیز در برمی گیرد. با ورود شرکت بزرگ و قدرتمند ExxonMobil آمریکایی در زمینه انرژی که از آن می توان به عنوان بزرگترین شرکت انرژی آمریکا یاد کرد به این مسئله به صورت مستقیم آمریکا را نیز درگیر موضوعی می کند که پای اتحادیه اروپا نیز به صورت کامل با حضور شرکت های فرانسوی در این معادله در میان است. مسئله شرق مدیترانه و موضوع منابع هیدروکربنی به دست آمده از آن منطقه در حال ایجاد صف آرایی و استراتژی های بسیار جدیدی در زمینه ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک در میان کشورهایی است که در این مسئله ورود پیدا کرده اند. در واقع برای این که بخواهیم سیاست خارجی ترکیه در قبال کشورهایی مانند مصر، اسرائیل، قبرس و یونان را تا حد زیادی متوجه شویم بایستی به مدیترانه شرقی نگاه ویژه داشته باشیم. این مسئله زمانی برای سیاست خارجی ترکیه به یک بحران تبدیل شد که کشورهای اسرائیل، یونان، مصر، ایتالیا، قبرس، و حتی فلسطین کار گروه همکاری گاز طبیعی مدیترانه شرقی را تشکیل دادند و تلاش برای اکتشاف گاز طبیعی از شرق مدیترانه را آغاز کردند. با درنظر گرفتن همکاری های نظامی اسرائیل – یونان – قبرس در کنار این همکاری این موضوع به یک مسئله مهم و امنیتی برای ترکیه تبدیل شد.
ترکیه که از این روند بیرون مانده است از تحولات به وجود آمده در این منطقه بسیار نگران و آزرده خاطر است. این موضوع باعث شد که ترک ها در هفته های گذشته دست به اقدامات یک جانبه در خصوص مدیترانه شرقی زده و ناو پیشرفته فاتح را به این منطقه بفرستند. در واقع ناو فاتح برخلاف آن چیزی که اعلام شده است صرفاً برای اکتشاف گاز به مدیترانه شرقی فرستاده نشده است زیرا این ناو تجهیزات کافی برای این کار را ندارد. در واقع ترکیه با این اقدام خود در پی صدور پیامی است که به طرف های مقابل خود بگوید: "مرا هم باید در نظر بگیرید در غیر این صورت معضل ایجاد خواهم کرد". واکنش یونان و قبرس به ارسال ناو فاتح به شرق مدیترانه همزمان با تحریک آمیز خواندن این اقدام توسط آمریکا باعث شد تا آب ها در مدیترانه بیش از اندازه گرم تر شود! اسرائیل و مصر هم واکنش های مشابهی را به این موضوع داشته اند که این تحولات رفته رفته سیاست خارجی ترکیه در این منطقه را وارد یک بحران جدید در عرصه بین المللی می کند.
کار اردوغان و دستگاه سیاست خارجی ترکیه همانگونه که در سوریه نیز وجود دارد در مدیترانه شرقی هم بسیار سخت به نظر می رسد. اکنون ترکیه در حال آمادگی برای انجام یک مانور نظامی مشترک با جمهوری آذربایجان و تونس در مدیترانه شرقی است. در واقع ترکیه در تلاش برای ایجاد متفق های جدید در این منطقه است. به خصوص بعد از آن که از روسیه جوابی که می خواست را نگرفت بیشتر به دنبال متحد های دیگر در مدیترانه شرقی می گردد. علاوه بر این مسئله شرق مدیترانه را می توان به عنوان اهرم فشار آمریکا علیه ترکیه نیز به حساب آورد. مسئله خرید سامانه دفاع موشکی S-400 روسی توسط ترکیه، پافشاری به عدم شناسایی تحریم های آمریکا علیه ایران، مخالفت با اسرائیل در عرصه جهانی، و ... می توان از موارد به حساب آورد که آمریکا برای تغییر در آنان مدیترانه شرقی را به عنوان نقطه فشار ترکیه در نظر گرفته است. سیاست خارجی ترکیه در روزهای پیش رو شاید دست به انتخاب بزرگی بزند که روند سیاست خارجی این کشور در چند سال آینده را تعیین خواهد کرد. از همین رو روندی که در آن قرار داریم از حیث آینده سیاست خارجی برای ترکیه بسیار مهم و حیاتی است.
خبرگزاری کردپرس/سرویس ترکیه
نظر شما