کردپرس- چند شرکت تعاونی روستایی در سقز وجود دارد؟ نقش این شرکت ها در اقتصاد روستاهای شهرستان چیست؟ این شرکت ها بیشتر از چه نوع تعاونی هایی هستند؟ اعضای این شرکت ها تا چه اندازه از عملکرد شرکت خود راضی هستند؟ آیا خدماتی که طبق اساسنامه ملزم به ارائه به اعضاء هستند محقق شده است؟ سازمان تعاون روستایی تا چه اندازه بر عملکرد این شرکت ها نظارت دارد؟ هیئت مدیره این تعاونی ها تا چه اندازه به کار خود اشراف دارند؟
در این مقاله نگاهی به این سوالات و سوالاتی دیگر در مورد این نهادهای مردمی خواهیم انداخت.
در شهرستان سقز جمعا تعداد 14 شرکت تعاونی روستایی وجود دارد که اسامی آنها بدین شرح است: صاحب، قلندر، سرا، ترجان ( قهرآباد سفلی)، گلتپه، بهار، سرشیو،پیشرو، جنیان، سنته، زیویه، خورخوره، تیلکو و تموغه. حدود 270 روستا و جمعیتی بالغ بر 70 هزار نفر در حوزه عمل این شرکت ها قرار دارد.
اعضای هر کدام از این شرکت ها در زمان تاسیس آن بر اساس معیارهایی همچون نیازهای مردم محلی از جمله کشاورزی، دامداری، کالاهای مصرفی، و نیازهای مالی و اعتباری با کمک و نظارت سازمان تعاون روستایی اقدام به تشکیل آنها نموده اند.
نکته ای که اینجا بسیار مهم است این است که بیشتر این اعضاء در آن زمان با اندک پس اندازی یا سرمایه ای که داشته اند و شاید اغراق نباشد بگوییم در آن روز تمامی یا بیشتر پس انداز زندگی خود را داده اند تا بتوانند سهامی از این شرکت ها را خریداری کنند به این امید که در آینده خود و یا فرزندانشان بتوانند از خدمات و معاملات آن استفاده نمايند، یا دست کم از بند اول اساسنامه این تعاونی ها که همانا ( خرید و تهیه مواد و وسایل مورد احتیاج معیشتی و حرفه ای اعضاست) ذینفع گردند. اعضایی که ناگفته نماند هم اکنون تعداد زیادی از آنان از دنیا رفته اند بدون آنکه کوچکترین نفعی از شرکت خود برده باشند و سهام آنان نیز همچنان بلاتکلیف است.
شرکت های تعاونی روستایی شهرستان سقز عمدتاً از نوع چند منظوره و تلفیقی از کشاورزی، مصرفی، اعتباری و تولیدی است. این شرکت ها بازارهای محلی برای استفاده اعضاء هستند و با هدف قطع دست واسطه ها و دلالان در رقابت بازار خرید و فروش محصولات مورد نیازشان صورت گرفته اند.
در سالهای اولیه تاسیس تعاونی های روستایی در شهرستان سقز که اکثراً به دو دهه 40 و 50 شمسی برمی گردد، عمده فعالیت آنها در بحث ارائه کالاهای یارانه ای و اساسی یا همان کوپنی سابق بود که اقلامی مانند قند، روغن نباتی، آرد، شکر، برنج و مواد سوختی خانگی و ادوات کشاورزی از جمله نفت و گازوئيل را شامل می شد که می توان گفت بسیاری از اعضاء در آن زمان برای این خدمات به عضویت شرکت ها در می آمدند.
اما با گذشت زمان و تغییر سیاست های دولت و نیز تغییر نیازهای حرفه ای اعضاء و گسترش این نیازها فعالیت تعاونی ها نیز گسترش یافت که شامل خرید تضمینی و توافقی محصولات کشاورزی مانند گندم، جو، نخود، کلزا، چغندر قند، سیب زمینی و یا تهیه و توزیع مواد اولیه و نهاده های کشاورزی و دامداری از جمله کود و سم و بذر و سبوس و کنسانتره و همچنین ارائه خدمات مشاوره ای و کارشناسی و حتی ورود به ارائه دیگر خدمات غیر کشاورزی ولی درآمد زا از جمله جایگاه سوخت و چندین و چند نیاز دیگر روستاهای شهرستان بوده است.
و اما چیزی که بسیار نگران کننده بوده آنست که در سالیان اخیر در شهرستان سقز ارائه خدمات در تعاونی های روستایی بسیار کمرنگ شده است و این موضوع گاها باعث دلسردی و دوری اعضای آنها شده است. دلایل متفاوتی برای موضوع وجود دارد: دلیل اول دولت ها هستند که مانند گذشته از ارائه خدمات و کالاهای حمایتی و یارانه ای خود به شرکت ها و اعضای آن خودداری میکنند. دلیل دیگر سیاست گذاری بعضاً اشتباه مدیران این شرکت ها و در راس آنان هیئت مدیره و مدیر عامل است. همچنین نظارت نامطلوب و گاها نادرست سازمان تعاون روستایی دلیل دیگری بر این است که شرکت های تعاونی روستایی به سمت تبدیل شدن به بنگاهای اقتصادی پیش روند و از هدف اصلی خود که خدمت رسانی به اعضاست غافل بمانند
و اما به نظر برخی کارشناسان، ضربه اصلی را سازمان مرکزی تعاون روستایی با اعمال آیین نامه های و بخشنامه های دست و پا گیر و برخلاف منافع اعضاء و حتی در خیلی از موارد برخلاف اساسنامه و قواعد این شرکت ها بر پیکره آنها وارد نموده است. به طوری که عملاً مدیران داخلی تعاونی های روستایی قدرت تصمیم گیری و سیاست گذاری را از دست داده اند و قادر نیستند منافع اعضاء را تامین کنند.
در مورد هیئت مدیره شرکت های تعاونی روستایی با وجود اینکه نسبت به سالیان ابتدایی تشکیل آنها، افرادی که با انتخاب اعضاء در مجامع عمومی به عضویت هیئت مدیره در می آیند از میزان تحصیلات بالا و معلومات مناسبی در راستای اهداف شرکت ها برخوردارند اما باز هم در اداره شرکت بنا به دلایلی ناتوانند.از جمله این دلایل: عدم آشنایی کامل و کافی به اساسنامه و حوزه عمل کاری خود، عدم همکاری سازمان های دولتی، طرح آیین نامه های دست و پاگیری که بحث شد، اختلاف سلایق اعضای هیئت مدیره با هم و با مدیران عامل و .. است که باعث خلل در کار مدیریتی آنان خواهد شد.
یکی از مهمترین دلایلی که هیئت مدیره شرکت ها تعاونی روستایی در این برهه زمانی نمی توانند اثر گذاری لازم را داشته باشند موضوع ماده 44 اساسنامه این شرکت هاست که اشاره می کند: اعضای هیئت مدیره وظایف خود را افتخارا انجام می دهند. شاید در زمان تاسیس این شرکت ها در روستاهای شهرستان سقز در دهه 40 و 50 به این دلیل که حدود عملیات شرکت ها گسترش چندانی نداشت و مدیریت آنها به مراتب کار آسانی بوده است این بند از اساسنامه اهمیت چندانی نداشت. ولی با گذشت زمان و گسترش و پیشرفت شرکت ها دیگر با همان رویکرد قبلی یک عضو هیئت مدیره نمی تواند آنچنان که شاید و باید برای مدیریت شرکت وقت بگذارد و این روال در صورت عدم تغییر یک خصوصیت منفی برای مدیریت است و متضرر اصلی تمامی این موارد اعضایی هستند هر روز بیشتر از گذشته نگران وضعیت شرکتی هستند که با دست خود ساخته اند و اما دریغ از منفعتی.
در پایان با وجود اینکه شخصاً معتقد هستم وجود شرکت های تعاونی روستایی با سیاست گذاری درست و ارائه خدمات ملموس و واقعی به اعضاء بسیار مفید است، کما اینکه تا این لحظه نیز خدمات ارزشمندی به اعضاء و روستاییان سطح شهرستان سقز ارائه داده اند. ولی لازم است قبل از اینکه یک بنگاه اقتصادی باشند یک تعاونی به تمام معنا باشند یعنی ( تلاش در جهت بهبود وضعیت معیشتی و اقتصادی روستاییان و اعضایشان) را در راس کار قرار دهند.
نظر شما