مدیران بومی، فرصتی برای توسعه متوازن

سرویس کردستان- بختیار علیزاده کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک در یاداشتی که برای خبرگزاری کرد پرس ارسال کرده مدیران بومی را فرصتی برای توسعه متوازن می داند:

تنوع فرهنگی، قومی و مذهبی ایران، به عنوان یک فرصت، همواره مقوم انسجام ملی بوده است، این فرصت ویژه اگرچه در سالیان پیش با نگاه‌هایی غیرکارشناسی مورد استفاده قرار نگرفت و گاه همچون تهدیدی بدان نگریسته شد اما حضور گاه و بیگاه نخبگان اقوام و مذاهب در سطوح ارشد مدیریتی در سالیان پیش و تاثیرگذاری مثبت ایشان، سبب شد که همگان را به این نتیجه رهنمون سازد که انتخاب مدیران بومی مسیر توسعه را کوتاه‌تر می‌کند.

بدیهی است هنگامی که سخن از اولویت مدیران بومی بر غیر بومی است، با پیش فرض آنکه تعهد، پاکدستی و تخصص مرتبط با حوزه مدیریتی، ویژگی پیش‎نیاز هر دو مدیر بومی و غیر بومی باید باشد به موضوع ورود کرده‌ایم، هر چند از یاد نبریم که یکی از پایه‌های بنیادین مدیریت کارآمد و خلاق، تصمیم‌گیری مدبرانه و آنی است که بی‌گمان با تکیه بر شناخت فضای حوزه مدیریتی و ظرافت‌های فرهنگ بومی و اولویت‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی منطقه حاصل می‌شود که قطعا مدیر بومی بدان مسلح است نه مدیر غیربومی.

مزیت‌های بومی‌گزینی مدیران:

1- شناخت بومی: مدیران بومی به دلیل انباشت تجربه زیسته در شهر و یا استان خویش، اشراف کامل‌تری بر مسائل و مشکلات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی منطقه خویش دارند، اما مدیران غیر بومی باید سال‌ها بگذرد تا به اشراف نسبی در این زمینه‌ها دست یابند که این امر هم سبب از دست رفتن زمان برای اتخاذ تصمیم‌های کاربردی خواهد شد و هم امکان اتخاذ تصمیم‌ها نادرست و هزینه‌زا را بیشتر خواهد کرد.

علاوه بر این مدیران بومی از حساسیت‌های بومی منطقه آگاهند و با لحاظ نمودن این حساسیت‌ها در تصمیم‌گیری‌ها و سخنانشان، رضایت ساکنان بومی را ایجاد می‌کنند و در نتیجه به جای ایجاد حواشی ناخواسته، بر وفاق ملی می‌افزایند.

افزون بر این موارد، شناخت مدیران بومی نسبت به نخبگان و دیگر مدیران بومی سبب می‌شود که انتصاب‌های مناسب‌تری توسط مدیر بومی صورت پذیرد و چرخه تصمیم‌های مدیریتی صحیح توسط آنان نیز تداوم یابد.

2- مشارکت بومی: بدیهی است که تصمیم‌های مدیریتی اگر با اقبال عمومی چه از جانب عامه مردم و چه از جانب مدیران میانی مواجه نشود، از دایره نفوذ آن کاسته و ناقص به اجرا در می‌آیند. گزینش مدیران بومی از آن رو که حس اعتماد در مردم و دیگر مدیران برمی‌انگیزد، به تعامل و مشارکت بیشتر می‌انجامد و همین امر سبب تسریع در اجرایی شدن برنامه‌های مدیران بومی خواهد شد.

3- حضور مستمر: گاه مشاهده می‌شود که مدیران غیربومی به دلایل مختلف، بیشتر مدیرانی پروازی هستند که این سبب آسیب‌های فراوانی در عرصه مدیریتی این مدیران می‌شود، عدم حضور مستمر هم بر جریان آگاهی مستمر از حوزه مدیریتی تاثیر سوء خواهد گذاشت و هم نظارت مستمر را مخدوش می‌کند و سبب ایجاد فضای بی‌اعتمادی در بین مدیران میانی و مردم خواهد شد، اما مدیران بومی به دلیل حضور مستمر در محل خدمت خویش از این آسیب به دور هستند.

4- پاسخگویی در آینده: مدیران بومی به دلیل آنکه پس از پایان دوره مسئولیت، اکثرا در همان منطقه باقی می‌مانند، در تصمیم‌گیری‌ها و تعامل خود با مردم حساسیت بیشتری به خرج می‌دهند زیرا آگاهند که پس از پایان دوره مسئولیت باز باید به میان همین مردم برگردند و پاسخگوی اقدامات خویش در دوران مسئولیت‌شان باشند.

5- استفاده از سرمایه‌های بومی: مدیران غیربومی به دلیل عدم شناخت و عدم ریسک‎پذیری، اطرافیان خود را بیشتر از میان افراد غیربومی مورد وثوق خویش انتخاب می‌کنند که این امر تسلسل باطل تصمیم‌های نادرست را برمی‌انگیزاند؛ اما مدیران بومی از انتخاب مدیران میانی بومی، گریزی ندارند زیرا هم شناخت سال‌ها مدیریت در منطقه، پتانسیل‎های مدیران بومی را به ایشان شناسانده و هم شهامت استفاده از سرمایه‌های بومی را به ایشان بخشیده است.

6- امیدپروری در نخبگان بومی: انتخاب مدیران غیربومی در سالیان گذشته، حس ناامیدی در میان نخبگان بومی برمی‌انگیخت و این ناامیدی تاثیر منفی بر حس وفاق ملی داشت، زیرا نخبگان، گروه‌های مرجع اجتماعی هستند و سخنان و مواضع ایشان در میان مردم از دایره نفوذ بالایی برخوردار است. انتخاب مدیران بومی بی‌گمان خط بطلانی خواهد بود بر تمامی شبه‌افکنی‌ها و امیدی در گام‌های نخبگان بومی که به شرط تعهد و تخصص، در تصدی مناصب منطقه خویش، در اولویت خواهند بود که قطعا این امر بر انسجام ملی و افزایش سرمایه اجتماعی ملی خواهد افزود.

7- رقابت منطقه‌ای: مدیران بومی به دلیل آنکه زاده‌ و بالیده‌ی آن مرز و بوم هستند از انگیزه بیشتری برای توسعه منطقه‌ی خویش در رقابت با دیگر مناطق همجوار در ایجاد رونق و توسعه برای منطقه خویش، برخوردارند، که قطعا این انگیزه در مدیران غیربومی مشاهده نمی‌شود. این فضای سالم رقابتی در نهایت به رونق و توسعه کل کشور خواهد انجامید.

مزیت‌های مذکور و بسیاری مزیت‌های پیدا و پنهان مدیریتی دیگر، گواه این مطلب است که مدیر بومی با ابزار مدیریت بومی، بازوی محرک و توانمند مدیران ارشد، در گذر از بحران‌ها به سمت توسعه متوازن خواهد بود، به شرط آنکه مدیران ارشد کشوری، پشتیبان تصمیم‌ها، خواست‌ها و نظرات مشورتی ایشان درمدیریت کلان و منطقه‌ای باشند.

به امید روزی که هر منطقه با یاری مدیران بومی خویش، عزتمندانه و راسخ در مسیر رونق و توسعه متوازن و پایدار گام بردارد.

کد خبر 111114

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha