به گزارش خبرنگار کردپرس، «لطفاً با لبخند وارد شوید؛ این مکان مجهز به دوربین مداربسته است»؛ این جمله نخستین چیزی است که هنگام ورود به یکی از داروخانه های سطح شهر قروه با آن مواجه می شوی. درست روبروی در ورودی نگاه هر مراجعه کننده ای چه بیمار و چه غیر بیمار را به خود می گیرد. نگاهی که ناخواسته به لبخند نقش می بندد. لبخندی که دوربین مداربسته را زیبا و بدون ترس نشان ات می دهد.
داروخانه شلوغ است و انتظار برای دریافت نسخه گاهی طولانی است و در این میان توصیه به لبخند، شاید بهترین نسخه ای باشد برای بیمارانی که به اینجا می آیند. چرا که همیشه گفته اند «خنده بر هر درد بی درمان دواست».
نگاهت که به چهره مراجعین می نشیند؛ مادری را می بینی که نگاه نگرانش به روی فرزند بیمار خود نقش بسته، آن طرف تر پیرمردی نشسته و صورت چروکیده اش را به عصایش تکیه داده و با خود به آرامی زمزمه می کند. سر که بر می گردانی شلوغی جلوی پیشخوان به چشم می آید، عده ای مثل همیشه عادت دارند جلوی پیشخوان تحویل نسخه بایستند و منتظر بمانند تا نوبتشان شود و شاید استرس دارند و طاقت نشستن را در خود نمی بینند.
با نگاه به چهره تک تک افراد داخل داروخانه با خودت می گویی «آیا این مردم دعوت به لبخند را دیده اند؟ چه حسی پیدا کرده اند؟» کمی عقب عقب که بروی به دختر جوانی نزدیک می شوی که بین ساعت مچی دستش و پیشخوان تحویل دارو نگاهش در رفت و آمد است. چهره نگرانش حال درونی او را نشان می دهد. با دست به نوشته روی پیشخوان اشاره می کنی. دختر از روی تعجب نگاهت می کند و بعد دنبال اشاره ات می رود. تبسمی بر لبانش می رقصد و نگاهش به نگاهت بر می گردد و در عمق چشمانش تشکر سوسو می زند.
این یعنی بسیاری حتی به آنچه در اطرافشان وجود دارد دقت نمی کنند و نوشته های دیواری و تابلوهای تبلیغاتی را هم نگاه درستی نمی اندازند و اینجاست که باید گفت دریغا از این زودگذرهای ذهن...
با این حال تأسف، نگاهت به عوامل داروخانه می رسد. متصدیان هر قسمت آرام به نظر می آیند و فکر می کنی که شاید این دعوت به لبخند بر روی آنان تأثیر خوبی داشته به طوری که نگاهشان مثل قرص آرامبخش می ماند. وسوسه سؤال برای انتخاب این ایده ذهنت را گرفته و چنان می پیچاند که انگار گردبادی در حال عبور است. اما گذر از این وسوسه می ارزد به احترام گذاشتن زمان مراجعین و اینکه شاید هر ثانیه برای این افراد حکم تولد دوباره را داشته باشد و گرفتن آن تنها برای سؤال و جواب آن هم با این شلوغی جمعیت کمی به دور از حقوق شهروندی است.
جای خالی آرامش در جامعه
از داروخانه با حس دلنشین و لبخندی بر لب بیرون می آیی. به داروخانه ها و مکان های دیگر سر می زنی. در داروخانه های دیگر به جای نوشته های امید آفرین یکسری موارد غیرقانونی را می بینی همانند اینکه «نرخ دارو به دلیل نوسانات قیمتی متفاوت است و با قیمت روی جلد نمی خواند» و از این قبیل مطالب که نه تنها ذهن ات را به بهشت آسودگی هدایت نمی کند که یکجا به دار منفی بافی دوخت می شوی.
جالب است در هیچ کجا نمی توانی حس آرامش را بیابی. حتی با وجود دوربین مداربسته هم. اکثر مکان ها برای امنیت دوربین مداربسته دارند اما هشدار نسبت به وجود این دوربین با جمله «این مکان مجهز به دوربین مدار بسته است» همراه با ترسی عجیب داده می شود. ترسی که ناغافل ذهن ات را به هم می ریزد و حتی اگر به آن هم اهمیت ندهی، نوعی نگرش منفی در افکارت شکل می گیرد.
حفظ امنیت با لبخندی بر لب
روانشناسان معتقدند فردی که از خانه بیرون می آید نیازمند حس آرامش و نشاط است و باید این مهم به گونه ای محقق شود که ارتباط شادی آفرین را برای او به ارمغان بیاورد. این در حالی است که امروزه با وجود وضعیت اقتصادی و معیشتی نامناسب در جامعه و از طرفی نگرانی های سیاسی، در سطح کالبدی شهر تنها استرس و اضطراب است که به درون آدمی نفوذ می کند و گاهی اوقات چنین تلنگرهای پرنشاطی برای تزریق امید و تبسمی ولو کوتاه حیاتی به نظر می رسد.
در این میان نشاط و شادی تنها با اجرای برنامه ها و دیدن فیلم ها و نمایش های طنز ایجاد نمی شود بلکه گاهی در لابلای پیچش هوای سیاست، گاهی در پاس زدن های همیشگی بوروکراسی های اداری، اندکی در زیر و بم نگاه های احساسی می درخشد و حتی می توان آن را در پستوی امنیت اجتماع هم به دست آورد. امنیتی که اگر از ترس و دلهره دور شود چه بسا مردم را جذب هم می کند. در واقع ایجاد امنیت با پیش زمینه نشاط نقش تأثیرگذاری در جامعه دارد و علاوه بر آن افزایش مشارکت اجتماعی را هم به همراه خواهد داشت./
نظر شما