حوزه انتخابیه سردشت و پیرانشهر در استان آذربایجان غربی از حوزههای چالشی در استان آذربایجان غربی محسوب میشود، اگرچه قومیت غالب جمعیتی این دو شهرستان مشابه و کرد هستند، اما فرهنگهای غالب بر این دو شهر مجاور کمی متفاوت است، در سردشت طایفهگری و اجتماعهای قومی و عشیرهای مستحکم تر و داری نمود بیشتری هستند، در پیرانشهر ، جامعهی مدنی گرایش بیشتری به سمت یکپارچهسازی دارد، تقریبا سازمانهای مردم نهاد در هر دو شهرستان راه دور و درازی در پیش دارند و زیرساخت نهادسازی به دلیل بافت سنتی و ماندگاری آخرین لایههای سیستم ارباب رعیتی ایدهآل نیست.
از نظر جمعیتی پیرانشهر با ۱۳۸ هزار نفر جمعیت، در رتبهی بالاتری از سردشت ۱۱۹ هزار نفری قرار دارد، ترتیب و ترکیب نمایندگان ادوار حوزهی انتخابیهی سردشت و پیرانشهر از ابتدای انقلاب تاکنون به شرح زیر بوده است:
-احمد علیپور دور اول از سردشت با ۶۲۶۵ رای
-مصطفی قادری دور دوم از پیرانشهر با ۹۷۱۳ رای
-قادر شریف زاده دور سوم از سردشت با ۲۱۰۹۴ رای
-محمد کریمیان دور چهارم از سردشت با ۱۳۷۸۳ رای
-محمد کریمیان دور پنجم از سردشت با ۳۵۴۵۹ رای
-حاصل داسه دور ششم از پیرانشهر با ۲۲۴۰۴ رای
-محمد کریمیان دور هفتم از سردشت با ۱۴۱۳۲ رای
-محمد علی پرتوی دور هشتم از بانه با ۲۲۴۳۰ رای
-رسول خضری دور نهم از پیرانشهر با ۴۲۸۴۹ رای
-رسول خضری دور دهم از پیرانشهر با ۲۷۷۶۰ رای
آمار پنج نماینده از سردشت و چهار نفر از پیرانشهری و یک نفر بانهای با سابقهی فرمانداری پیرانشهر، موئید این نکته است که رقابت در این حوزه بشدت دو قطبی و شدید است، توجه به میزان آرای ماخوزهی کاندیدای پیروز بجز در یک دوره از تقسیم نزدیک آراء بین لیدرهای کاندیداتور منتسب به این دو شهرستان حکایت دارد، مطلبی که با توجه به پراکندگی جمعیت جغرافیای سیاسی دو شهرستان تکرار مجدد آن در انتخابات پیش رو دور از ذهن نیست!
اولین نفری که رسما در حوزهی پیرانشهر و سردشت پا در صحنهی انتخابات زود هنگام گذاشت، اهل سردشت و رئیس سابق ادارهی فرهنگ و ارشاد اسلامی این شهرستان بود، «کاوه حیاک» با استعفا از سمت ادارهی فرهنگ و ارشاد اسلامی پس از دو دهه ریاست بر آن، اعلام کرد که قصد کاندیداتوری در انتخابات یازدهمین دورهی مجلس شورای اسلامی را دارد، در چند سالهی اخیر تقابل حیاک و گروه کثیری از هنرمندان این شهرستان به نقل محافل تبدیل شده است، تا جاییی که در آخرین سفر صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به استان، وزیر هم از تریبون عمومی گلایههای شدید اهل فرهنگ سردشت را از حیاک شنید!
علاوه بر ناسازگاری با طیف کثیری از هنرمندان، نداشتن گفتمان سياسي، مشخص، نبودن گرايش روشن، از نقاط ضعف حیاک به شمار میآید که شانس اورا در اخذ اکثریت مطلق از نیمه آرای ماخوزه این حوزه بی نصیب میکند، البته لازم است به این نکته نیز اشاره کرد که بعضی از شواهد نشان میدهد گرایش سیاسی حیاک به اصولگرايان ممکن است نزدیکتر باشد.
نوبتی هم باشد، نوبت کاندیداتوری از پیرانشهر است، «طيب طه زاده» فعال مدنی با سابقهی دو دوره ریاست ستاد رسول خضری نماینده فعلی سردشت و پیرانشهر ، ممکن است جایگزین خوبی برای نماینده فعلی باشد، تعداد كم گزينههای نامزدی در پيرانشهر به نسبت سردشت و آمار جمعیت بیشتر شهرستان پیرانشهر به میزان ۲۰ هزار نفر از هم اکنون کفه ترازو را به نفع آنها سنگین میکند، طهزاده در صورت غیبت خضری بخش اعظم آرای او در انتخابات اسفندماه امسال را میتواند از آن خود کند، از نقاط ضعف طهزاده در کنار عدم استقلال بواسطهی نزدیکی به رسول خضری، نداشتن آرای طیف سنتی سردشت است که به دست آوردن آن برای پیرانشهریها کار آسانی نیست!
کاندیدای بعدی این حوزه که شواهد نشان میدهد از شهرستان سردشت عزم میدان انتخابات دارد، «حسین خضری» رییس سابق کمیتهی امداد سردشت و بخشدار اسبق بخش وزینه این شهرستان است، خضری در انتخابات پیش رو، احتمال حمايت قاطع اصولگرايان را از کاندیداتوری خود دور از ذهن نمیداند، او که ممکن است به دلیل سابقهی بخشداری در جذب راي روستاييان نیز موفق باشد، قسمتی از آرای جمعیت کمیته امداد سردشت را نیز بدون چون و چرا در سبد دارد، سابقهی عضویت در شورا و ریاست آن نیز از قسمتهای پر رنگ و قابل توجه کارنامه خضری به شمار میآید که در انتخابات پیش رو مد نظر رای دهندگان قرار خواهد گرفت، از نقاط ضعف حسین خضری باید به دارا نبودن پايگاه اجتماعي در پيرانشهر اشاره کرد، پیرانشهریها در گذشته نشان دادهاند که بدون مدرک و دلیل و یا کانال سازی آرای خود را به کاندیداتورهای سایر شهرها واگذار نمی کنند.
یک مطلب دیگر در خصوص حسین خضری عدم توفیق او در ایجاد یک گفتگوی مردم پسند است، انتخابات میدان باز کردن مجراهای گفتگو و تعامل و تفاهم بین کاندیداتور و مردم است، بسیاری از کاندیداها مدتها قبل از انتخابات این کانالها را درست میکنند و در بازهی تبلیغاتی قانونی بهترین و موثر ترین استفادهی لازم را از آنها به عمل میآورند، کاری که خضری در خصوص آن هنوز اقدامی انجام نداده است.
یکی دیگر از نامزدهای احتمالی صندلی مجلس در حوزهی سردشت و پیرانشهر «نژاد جهاني» است، «نژاد جهانی» که میخواهد داستان محمد علی پرتوی را تکرار کند، یک دوره فرمانداری سردشت را در کارنامه دارد، در سردشت از نژاد جهانی بعنوان مردی سخنور یاد میشود که مقبولیت بخشي از رسانههاي سردشت و شوراي اداري فعلي این شهرستان را با خود به همراه دارد، نژاد جهانی که در نقطهی مقابل رسول خضری قرار گرفته است به راحتی با مخالفان سر سخت رسول خضری که دست بر قضا در سردشت کم هم نیستند ارتباط برقرار کند و آرای آنها را به صندوق خود بریزد.
دو عامل غير بومي بودن( سابقه نشان داده است که غير بوميان در سردشت به ندرت موفق خواهند شد) و نداشتن پايگاه در پيرانشهر از نقاط ضعف نژاد جهانی در انتخابات پیش رو به شمار میآیند.
تعدد نامزدهای انتخاباتی همیشه در سردشت بیشتر از پیرانشهر برآورد میشود، البته در مسیر این افزایش کمیت گاهی نامزدهای با کیفیت نیز ظهور کرده اند، یکی از این کاندیداتورهای با کیفیت از شهرستان سردشت کسی نیست جز «محمد خضری»، بدون شک محمد خضری با نقاط قوت فراوان مانند: شخصيتي دانشگاهی، علمی و پژوهشی، نداشتن كارنامه منفي فردي ، و مقبولیت در میان طيف تحصيلكرده و جامعهی روشنفکر سردشت، یک وزنهی انتخاباتی مهم است که در ادوار قبل نشان داده است اگر خودش هم به مجلس نرود در تعیین برنده و مسافر بهارستان نقش انکار ناپذیری دارد، از نقاط ضعف محمد خضری میتوان به عدم اقبال بخشی از مردم به خواستگاه خانوادگی (ارباب رعیتی) او اشاره کرد.
یک خضری قدرتمند دیگر که در انتخابات اسفندماه اسم نویسی خواهد کرد کسی نیست بجز «رسول خضری» نماینده ادوار نهم و دهم حوزهی سردشت و پیرانشهر در مجلس شورای اسلامی، رسول خضری در هشت سال گذشته مهرچینیهای اداری و انتخاباتیاش را انجام داده است و قصد برداشتن خیز سوم را با قدرت هرچه تمامتر به سمت کرسی مجلس دارد، آسیب شناسی عملکرد او در انتخابات پیش رو نشان می دهد که عدم تحقق وعدههای تبلیغاتی و دلسردی طیفی از همراهان قبلی او در براورده نشدن خواستههایشان ممکن است بخشی از آرای او را که در مرحلهی قبل ۱۵ هزار ریزش کرد با ریزش مجدد مواجه کند، هرگونه ریزش مجدد آرای سنتی رسول خضری در این مرحله، بیگمان کرسی مجلس را از او خواهد گرفت.
در این ترافیک کاندیداتورها، شواهد و شنیدهها از حضور یک سیاستمدار کهنه کار دیگر نیز در کارزار انتخابات حکایت دارد، «محمد كريميان» با تجربه ٣ دور نمايندگي در ادوار چهارم و پنجم و هفتم نیاز به معرفی ندارد، کریمیان مردی از جنس مردم و سخندان است که حرف دل مردم را هم خوب کوش میکند و هم خوب انتقال میدهد، در میان نسل باتجربهی شهرستانهای سردشت و پیرانشهر مورد احترام و تکریم است و علاوه بر گفتار نافذ، قلمی شیوا دارد، عدم تاثیرگذاری جدی حامیان قبلی او در مجالس چهارم و پنجم و هفتم به علاوه نداشتن پايگاه اجتماعي لازم در ميان جوانان و نسل جدید تحصيلگرده از آسیبهای امروزی نامزدی او به شمار می آیند.
آخرین گزینهی جدی در انتخابات ۹۸ مجلس، یکی از نمایندگار ادوار حوزهی سردشت و پیرانشهر در سیاسی ترین مجلس پس از انقلاب است، «حاصل داسه» که به نمایندگی از مردم سردشت و پیرانشهر در مجلس ششم حضور داشت، از محدود نمایندگانی بود که توسعهی سیاسی در مناطق کردنشین را بر توسعهی اقتصادی ترجیح داد.
در غیاب افراد و احزاب و جریانهای کاریزماتیک منطقه، تقریبا میتوان ادعا کرد افرادی مانند داسه محوریت انعکاس درد و رنج و تالمات مردم به نظام را عهدهدار هستند، انعکاسی که مسلما برای داسهها بدون هزینه هم نبوده است، داشتن دانش و بینش سياسي قوی، اقبال نخبگان و قشر تحصیلکرده به نامزدی او، پاکدستی، خوشنامي و عدم سابقه سو استفاده از قدرت از ویژگیهای انکار نشدنی داسه است، داسه احتمالا علاوه بر داشتن رای بالا در پیرانشهر، میتواند افکار عمومی سردشت را هم اقناع و با خود همسو کند، او از محدود سیاست مداران کرد ایرانی است که نگاهی فراگیر دارد و حل مشکلات اساسی کردها را در تحول اساسی در قوانین و تغییر نگرش نظام به آنها میبیند، لذا نباید انتظار داشت که تبلیغات حاصل داسه، بر آسفالت و ساختن مدرسه و بیمارستان و دانشگاه متنرکز باشد، در صورت راهیابی داسه به مجلس یازدهم، بازتعریف نقش کردها در ساختار جدیدی که با مشارکت همگانی اقوام و مذاهب تدوین شده است، احتمالا راهبرد و استراتژی غالب چهارسالهی نمایندگی او خواهد بود.
البته این تمام ماجرای انتخابات مجلس ۹۸ در حوزهی انتخابیه سردشت و پیرانشهر نیست، بدون شک علاوه بر تاثیر شخصیتها و میزان اقناع مردم توسط آنها برای حضور در صحنه، بخشی از عوامل موثر بر نتایج انتخاباتها به جوی عمومی کشور و میزان مشارکت مردم در زمان رای گیری بر میگردد، اوضاع نابسامان اقتصادی و سونامی مشکلات ناشی ار تحریم وسوء مدیریت، ممکن است مشارکت مورد انتظار حضور مردم را تحتالشاع قرار دهد، تجربه نشان داده است در مشارکتهای حداکثری راه برای پیروزی اصلاح طلبان بازتر است، اما اگر به هر دلیل مشارکت کم شود، فارغ از محاسبات و معیار و مقیاسهای معمول، این اصولگراها هستند که با آرای ثابت طیف سنتی وفادار و همیشه در صحنه خود، افتخار نشستن بر کرسی سبز مجلس را پیدا میکنند.
(این یادداشت نظر نویسنده آن است و الزما به معنی موضع کرد پرس نیست)
نظر شما