این منتقد ادبی و شاعر ایلامی در یادداشت خود تأکید میکند: «ضروری بود شخص استاندار و سایر مسئولین ذی ربط همپای منتقدان و فعالان معترض ایلامی مطالبات استان را اعلام می کردند چرا که این استان یکی از استان های کردنشین ایران است و قطعاً از دیگر استان ها چیزی کم ندارد.»
امروز پنج شنبه سوم مرداد ماه سال۱۳۹۸، بیست و دو روز از برگزاری کنگره مشاهیر کُرد می گذرد. بعد از پایان این کنگره، یادداشت های گوناگونی در باب محاسن و اغلب معایب آن با قلم نویسندگان محترم رقم خورد. حس می شود پس از ته نشین شدن احساسات و با اعلام بیانیهی دبیر علمی کنگره، دکتر بهروز چمن آرا و نقد عهتا منصوری و اظهارات سایر کاربران فضای مجازی وقت آن است که تکمله ای بر این نقدها نوشت تا ان شاالله کاستی های این کنگره در سایر جشنواره تکرار نشود و سایر مسؤلان فرهنگی در استان های مجاور در انجام این گونه کنگره ها با طمأنینه بیشتر و تجربیاتی ارجمندتر برنامه ریزی نموده تا به اهداف پیش بینی شده نایل آیند.
بی شک کنگره مشاهیر کرد بدون مساعی مدیران، مجریان، نخبگان، اساتید، کارمندان و دانشجویان نمی توانست به انجام آید که در این ابتدا باید به آن ها درودها گفت و تلاششان را ستود. اما لازم است به عنوان یکی از مدعوین مشاهدات خود را ذکر کنم و از مطالعه مکتوبات متعدد نظر خود را به قصد اصلاح یادآور شوم.
یکم: کنگره ی مشاهیر کرد رویدادی بزرگ در ظرفی حقیر و تنگی تنگ برای مطلوبی غامض بود. عموماً عناوین بزرگ به دلیل نداشتن معیار کمی و حتی کیفی معین، حدود و ثغوری دست نیافتنی دارند و اگر برنامه ریزان و سیاست گزاران روشی علمی و کم خطا را برنگزینند به نتایج مطلوبی نخواهند رسید به قول معروف سنگ بزرگ برداشتن نشانه نزدن است. مردمک چشم مجریان نمی تواند افق های نابسوده را در خود جای دهد و کرانه های دیگر را درست ببیند. کنگره مشاهیر دقیقاً مصداق همین سخن است.
دوم: «عدم توجه به مشاهیر کرد ایلام» تیتر اغلب نقدهاییست که تا کنون نویسندگان در فضای رسانه ها چه مجازی و چه حقیقی به آن پرداخته اند.
در روزهای نخست که نوشته هایی عجولانه نگاشته شدند نقایصی بر مکتوبات مرتب بود مثلاً گاه نویسندگان محترم اسامی را درست ذکر نمی کردند و یا اسم حضراتی در لیستشان بود که اساساً کُرد نبودند. این جریان ناشی از التهاب قلم در انتقاد از کنگره بود اما به هر حال، کوتاهی عوامل کنگره در انتخاب فرد و یا افرادی از استان ایلام کاملا مشهود است. با رونمایی از اسامی مشاهیر، پرسشی جدی در ذهن کنشگران فرهنگی رقم خورد و تا این اواخر پاسخی از طرف عوامل مؤثر کنگره به آن سؤال بزرگ؛ یعنی چرایی نبود مشاهیر کرد ایلام در کنگره، داده نشد. اخیراً، جناب دکتر بهروز چمن آرا، دبیر علمی محترم کنگره که زحمات فراوانی در برگزاری کنگره کشیدند، مرقومه ای انتشار دادند که برخی از مطالب آن توسط عهتا منصوری مورد نقد قرار گرفت.
سوم: در بررسی منتخبین این کنگره چند مسئله قابل بررسی است:
۱) چهار ملاک اعلام شده توسط دبیر علمی تا چه اندازه می تواند روایی و اعتبار داشته باشند؟
۲) مشاهیر برگزیده آیا مصداق واقعی این معیارها بوده اند؟
۳) با عنایت به سوابق علمی، خدمات، شهرت و... مشاهیر منتخب، آیا در استان ایلام با جمعیت کرد بالغ بر هشتاد درصد، هیچ دیاری وجود نداشت که در حد و اندازه ی این مشتهران به شهرت باشد؟
۴) در کنگره های بزرگ معمولاً در انتخاب افراد، توزیع جغرافیایی یکی از ملاک هاست. چگونه در این جهان پهناور متخصصی در سوئد دیده می شود و دانشمندی مانند پروفسور جعفر دارابی به دید نمی آید؟ دکتر کریمی دوستان زبانشناس شهیر که سال ها ریاست دانشگاه کردستان به عهده داشته و با قلم خود چندین مقالهی ارزشمند در باب زبان شناسی و هم کتاب های قابل توجهی را نگاشته است جزء مشاهیر نیست؟ به قول سهراب سپهری «چشم ها را باید شست / جور دیگر باید دید».
۵) ظاهرا یکی از ملاک ها یی که از دل این انتخاب ها می توان به آن رسید شرایط سنی است به جز یکی دو نفراز مشاهیر مابقی محدودهی سنی بالاتر از پنجاه سال دارند. چرا یعنی مشاهیر حتما باید جز مکابر باشند تا مشهور شوند؟! خوب شاید کسی در میانسالی یا جوانی مشهور بود و تمامی معیارها را داشت؛ تکلیف مشاهیر میانسال و جوان چه می شود؟ به قول منطقیون حتما بین مشهور بودن و مسن بودن رابطهی تساوی وجود دارد! مثلاً نوید محمد زاده بازیگر معروف کشورمان و یا ذبیح اله پور شیب و علی هاشمی ورزشکاران بنام ایران نمی توانستند جز مشاهیر باشند؟
۶) مسئله دیگر که در نقد این انتخاب قابل توجه است عدم توزیع جنسی است به جز خانم کردستان موکریانی، تمام مشاهیر مرد بودند و سهم زنان در این گزینش مانند بسیاری از انتخاب های دیگر، حداقل ممکن بود.
۷) با مرور لیست مشاهیر کرد می توان شاهد عدم رعایت عدالت توزیعی در رشته ها هم بود.شاعران،موسیقی دانان، هنرمندان، نویسندگان،ورزشکاران،نظامیان، اساتید دانشگاه همه و همه جز مشاهیرند در برخی رشته ها یک نفر در برخی پنج نفربرگزیده وجود دارداگر عزیزان مدعی شوند اشتهار فرد بر رشته تفوق داشته می توان به آن پاسخ مقدر داد چرا که مثلاً «سیه چمانه گو» چه برتری بر «هوره چر» ایلامی دارد؟ یا نقش فردی چون استاد علیدوست فلاحتی استاد مسلم ساز دوزله که مقامی کشوری دارد و خدمات او به موسیقی کردی کمتر از سایرین نبوده و نیست.
چهارم: یکی دیگر از مشکلات کنگره بی برنامگی در حوزه تدارکات و پشتیبانی بود.انصافا کیفیت و نحوه پذیرش و پذیرایی ازمهمانان در حد یک جشنواره ی استانی هم نبود.دخالت سه نهاد استانداری، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، دانشگاه کردستان و انتخاب عوامل متعدد اجرایی ناهماهنگ، مزهی شیرین یک برنامهی ارجمند را در کام تعدادی از مدعوین تلخ کرد و موجب گلایه ها و نارضایتی ها شد.
سالن جلسات در دانشگاه کردستان به هر دلیل که بنده از آن بی اطلاعم خوب نبود، کارت های ویژه ای که به مهمان های ویژه داده بودند و قرار بود در جایی از سالن استقرار یابند از حیز انتفاع ساقط بود با خود گفتم ما قدر خودمان را نمی دانیم. یاد کنگره هایی چون کنگرهی غلامرضا خان ارکوازی، شاکه و خان منصور، بهاران، گول زخم لاله و اردیبهشت افتادم که عوامل متعدد چه عزتمندانه پذیرای مهمانان و مشتاقان بودند.
پنجم: جای خالی هنرمندان و اساتید سایر رشته ها نظیر: تئاتر، مجسمه سازی، هنرهای تجسمی، خوشنویسی، عکس، ورزش و...خالی بود. در ضمن حضور نخبگان لک زبان ایلام می توانست رنگین کمانی از گویش ها را به نمایش بگذارد.
در هر صورت کنگره مشاهیر کرد با همهی شیرینی ها وتلخی هایش به پایان آمد اما مهم ترین گلایه ی ایلامیان عدم رعایت عدالت در انتخاب مشاهیر و نداشتن سهمی متناسب با نخبگان این دیار است.
در این کنگره به دلایلی مبهم بالانس انتخاب به هم خورد، ضروری بود شخص استاندار و سایر مسئولین ذی ربط همپای منتقدان و فعالان معترض ایلامی مطالبات استان را اعلام می کردند چرا که این استان یکی از استان های کردنشین ایران است و قطعا از دیگر استان ها چیزی کم ندارد.
نظر شما