به گزارش کُرد پرس، شاعر مجموعه شعر «چیروکی چرو» توفیق ابراهیمی است. کسی که دو گروه او را «وستا» (استاد) صدا می کنند. گروه اول ادیبان و شعر دوستان که سال هاست با سبک خاص شعرش خو گرفته اند و می دانند آنچه می خواند و می نویسد از دل بر می آید و گروه دوم کسانی که گذرشان به دستگاه ترانس جوشکاری اش افتاده است و او را «وستا» صدا می کنند. هر دو گروه اما در یک نقطه اشتراک نظر دارند صفای نفس و صداقت و نزدیک بودنش به دل انسان ها. شاید به همین دلیل باشد که در عالم شعری توفیق ابراهیمی «یک تکه سنگ به جای تبدیل شدن به پیکره مقدس، می خواهد پله ای کوچک باشد برای اینکه کودکان از روی آن به مدرسه بروند.«
این اولین مجموعه شعری آقای ابراهیمی است که به صورت کتاب منتشر شده است و استقبال بی نظیر مردم از مراسم رونمایی از این کتاب خود او را هم غافل گیر کرد و حین مراسم سخنرانی گفت: «سال ها بود فکر می کردم این همه شعر می نویسم آیا خواننده ای دارد و امروز از قدرشناسی شما مردم هنر دوست احساس شرمندگی کردم.» جمله ای که نشان از روح فروتن این شاعر نازک خیال دارد.
سالن شلوغ بود و جای سوزن انداختن نبود تا جایی که بسیاری از علاقه مندان به شعرهای این شاعر کهنه کار بیرون از سالن ایستاده بودند. مهمانان مراسم هم از هر قشری بودند جوان و پیر و ادیب و شاعر و ....
بعد از پایان مراسم و امضای کتاب ها برای خریداران آن، در گوشه دنج راهرو سالن شماره دو، با آقای ابراهیمی برای مصاحبه ای کوتاه همراه دو نفر دیگر از خبرنگاران هم کلام شدیم.
از او در مورد سن و سالش و چگونگی آغاز به شعر سرودنش کردیم و گفت: «در سال 1331 به دنیا آمده و در ایام جوانی ساکن محله سرویس سنندج بوده است. از 24 سالگی شروع به شعر گفتن کرده و با چند نفر از دوستان آن زمان هاش که معروف ترین شان «جلال ملک شاه» بوده محافل مختلف شعری را می رفتن و دست نوشته های شان را می خوانند.»
می گوید: «هنوز یک دفتر شعر دست نوشته جلال ملکشاه؛ دوست زمان جوانی اش در حانه شان هست به امانت نگه داشته است» این را البته در توضیح قطعه شعر «ساکی سفر» که یک بار هم به اسم ملکشاه منتشر شده می گوید و توضیح می دهد: «این شعر من است و به اشتباه به اسم این دوست عزیزم چاپ شده برای همین در این مجموعه شعر هم آن را آورده ام تا کل دیوان را به اسم خودم تقدیم به جلال عزیز کنم.»
آقای ابراهیمی البته جوشکار و به عبارتی آهنگر است. از او می پرسم ارتباط برقرار کردن میان این شغل زمخت و این لطافت شعری کمی سخت نیست که می گوید: «استادکارمان که نزد او جوشکاری می کردیم انسانی اهل ادب و خطاطی خوش ذوق بود و اتفاقا در محل کارش دوستانی داشت که جمع می شدند و بسیار محفل ادبی را گاهی شکل می دادند و به همین دلیل شاید حتی کمک حال هم بوده بوده باشد.»
دوست دارد این را هم بگوید که ۱۵ سال در هنرستان صنعتی، رشته فلزکاری را به طور عملی تدریس کرده و در این محیط هم با افراد فرهنگی آشنا شده و با آنها هم ارتباط خوبی برقرار کرده است.
کلماتی روان و عاطفی
رحیم لقمانی، یکی از شاعران برجسته کُرد در این مراسم با بیان اینکه از دهه 70 با توفیق ابراهیمی آشنا شده است گفت: بی شک از خاک و گل میتوان بهترین و زیباترین کوزه را ساخت، ابراهیمی هم با زبانی ساده و کلماتی روان و عاطفی بهترین اشعار را سروده است.
وی اضافه کرد: در چندین سال اخیر کتابهای زیادی اعم از شعر و داستان چاپ شده است ولی در این شرایط و فضای کنونی جامعه، شعرهای کمی در زندگی و فکر مردم نفوذ کردند که دلیل آن به شعرها و شاعران ما برمیگردد.
این شاعر برجسته کُرد گفت: شاعر هم مانند یکی از افراد جامعه با عشق، درد، شادی و غم ملت خود زندگی میکند و هنر او برگرفته از این مسائل است
.
۱۳۰ شعر در این مجموعه از ظرفیت نمایشی برخوردارند
یکی از زنان شاعره کُرد هم در این مراسم به بیان خاطرهای از قرائت یکی از شعرهای توفیق ابراهیمی در مراسمی پرداخت و گفت: سال ۸۵ مجری جشنواره خیرین مدرسهساز استان که در سنندج برگزار شد، بودم در آن مراسم شعر سنگ استاد ابراهیمی را قرائت کردم و تاثیر این شعر موجب استقبال گسترده خیران در این برنامه شد.
کلثوم عثمانپور اضافه کرد: شعر سنگ (به سنگ گفتند قرار است تو را به تندیس خدا تبدیل کنند، گفت نه، نه، مردم فریب دادن دیگر کافی است، مرا به پلهای کوچک تبدیل کنید تا کودکان از آن بالا رفته و به مدرسه روند)، مبارزه و تاکیدی بر فکرهای کهنه و توجه ویژه به کودکان است.
وی با اشاره به اینکه داستان برای هر قشری قابل فهم است، افزود: از ۱۵۳ شعر موجود در این مجموعه ۱۲۰ تا ۱۳۰ شعر ظرفیت نمایشی دارند و کارگردانان و فیلمسازان میتوانند آنرا تبدیل به فیلم کنند بدون اینکه نیازی به نوشتن دیالوگ و شخصیت پردازی داشته باشند.
عثمانپور یادآور شد: تعاریف قدیمی مربوط به شعر تغییر کرده و امروز هر کسی براساس درک و فهم خود تعریفی از آن دارد.
کامبیز کریمی نویسنده و شاعر هم در این مراسم گفت: این برنامه برای من فقط مراسم رونمایی نیست بلکه فلش بکی به ۳۰ سال گذشته و یادآوری خاطرات روزهایی است که با جمعی از شاعران هنگام بمباران شهر توسط رژیم بعثی در زیرزمین و پناهگاهها شعر میخواندیم.
او اضافه کرد: باور داشتیم از طریق کلمات میتوانیم ابتدا در خود و سپس در دیگران تغییری ایجاد کنیم.
وی افزود: قطعا برای هر فردی پیش آمده شعری خوانده و متوجه معنای آن نشده باشد یا اینکه نقاشی را دیده و قطعه موسیقی را شنیده ولی پی به مفهوم آن نبرده است.
کریمی اظهار داشت: افرادی که در زمینه علم کلام فعالیت میکنند میگویند در هستی چهار پدیده شامل امر واقع، امر محتمل، امر ممکن و امر غیرممکن وجود دارد.
وی گفت: هنر برای اینکه قابل فهم باشد باید در فاصله پدیدههای ذکر شده خلق شود، بخشی از هنر حتما باید در امر واقع که شامل زندگی معمولی انسانها است قرار داشته باشد مسئلهای که تعدادی از هنرمندان گاهی آنرا فراموش میکنند.
این مراسم با استقبال پرشور مردم برگزار شد و می توان امیدوار بود این استقبال انگیزه ای باشد برای اینکه این شاعر خوش ذوق آثار دیگری را روانه بازار کند.
نظر شما