به گزارش خبرنگار کردپرس، ساعت 8 شب. بخشی از سراب قروه جنب و جوش بیشتری به خود گرفته. بچه هایی را می بینی که با لباس مخصوص اسکیت در حال تمرین هستند. بخشی از پیست دوچرخه سواری از اردیبهشت ماه است که برای تمرین تیم اسکیت قروه اختصاص یافته... بخشی کوچک که با دو روبان بسته شده به درخت از این طرف پیست تا آن طرف را جدا کرده... یک جداسازی خطرناک و دردسرساز... خطرناک از این جهت که مکان استاندارد اسکیت نیست و دردسر ساز از این جهت که پیست دوچرخه سواری شده محل همه نوع کار از نشست خانواده ها گرفته تا موتورسواری و حتی اسب سواری... حال میان این همهمه؛ بچه هایی هستند قد و نیم قد که برای بازی اسکیتشان مانده اند...
هوا رو به تاریکی می رود و هوا خنک می شود... خانواده ها دسته دسته می آیند و هر کدام با بار و بندیلی گوشه ای را می گیرند و می نشینند. آنچه در این پارک تفریحی می بینی نبود روشنایی است. معضلی که صدای بسیاری از شهروندان را در آورده و برای همین همه به مناطقی می روند که روشن تر باشد. یکی از این نقطه ها همین پیست دوچرخه سواری است... این نبود روشنایی هم اگر اضافه شود به دیگر مشکلات تیم اسکیت به خوبی می توانی ببینی در این شهر نه برای نشاط برنامه هست و نه برای ورزش و تفریح و...
معضل اصلی نبود جای تمرین...
«اولین و بزرگترین معضل جای تمرین است. اینجا یک مکان عمومی بوده و برای تمرین اسکیت مناسب نیست.» این را «پژمان» پدر یکی از بچه های تیم می گوید. مردی که روی بله جدول پیست نشسته و با اشاره به همین جدول می گوید «وجود جدول در دوطرف پیست دوچرخه سواری و تردد زیادی که هست خودش خطرآفرینه. نمیشه جلوی تردد مردم رو بگیریم... به هر حال این مکان عمومیه و مردم هم حق دارن. باید برای تمرین بچه ها مکان مناسبی تدارک دیده بشه. مکانی که آرامش خاطر خانواده ها رو به همراه داشته باشه و مزاحمتی برای دیگران ایجاد نکنه.»
«کتابی» دو ماهی می شود فرزندش را برای تمرین اسکیت می آورد به سراب. نگاهش به بچه هاست. اشاره می کند به رفت و آمد مردم. «ببینید اگر جای مناسب باشد بچه ها با خیال راحت تمرین می کنند. از طرفی این فضا تنها در فصل تابستان کارآیی دارد و در فصل زمستان باید سالن تمرین لازم را تهیه کرد.»
اسکیت نیاز به مکان اختصاصی دارد...
دستت را می گیرد و به زمینی کنار شهر بازی می برد. مادر یکی از بچه های تیم که دغدغه فراوانی برای دایر کردن مکان مناسب اسکیت دارد. «پیست اختصاصی نیست و بچه ها تمرکز ندارن و روی این آسفالت سفت و سخت هم اسکیت خراب میشه و هم هزینه های خانواده ها رو دوچندان میکنه.» «یاسمین» در حین گفتن این جمله نگاهی به اطراف می اندازد و از نبود سرویس بهداشتی و مکان بهداشتی مناسب برای تمرین بچه ها می گوید.
او هم از اینکه تردد زیاد است می نالد. «بچه ها تمرین می کنن در این بین یکی دوچرخه سواری می کنه و یکی اسب میاره و یکی بساط پهن میکنه و نمیشه به مردم هم بگیم نیان چون محیط عمومیه و اونام حق دارن.»
«یاسمین» به تاریکی محوطه و خطری که دارد اشاره می کند. «روشنایی سراب کمه و توی تاریکی هم بچه ها نمی تونن راحت یاد بگیرن. باید محوطه ای اختصاصی باشه برای این کار.»
به پشت سرش بر می گردد و زمین خاکی کنار شهربازی را نشانت می دهد. «ببینید این محوطه خالیه و اگه شهرداری بخواد می تونه اینجارو به یک محل اسکیت تبدیل کنه... ما خانواده ها هم خودمون کمک می کنیم تا زودتر راه بیفته... فقط باید شهرداری زمین رو بده هیئت اسکیت.»
«یاسمین» کمبودهای ورزشی در قروه را زیاد می داند و معتقد است در این شهر هیچ زیرساختی برای ورزش مهیا نشده و این درست نیست که نیاز علاقه مندان به ورزش نادیده گرفته شود.
فراوانی مشکلات زیرساختی...
معلم است و دو فرزندش را برای ورزش آورده. پسرش را برای دوچرخه سواری و دخترش را برای اسکیت. به همراه خانواده نشسته و مراقب فرزندانشان هستند. «احمد» هم از مشکلات زیرساختی می گوید و اینکه اینجا برای اسکیت پر از خطر است. «اینجا از لحاظ مشکلات زیرساختی برای اسکیت مناسب نیست. ببینید مربی دو طرف پیست رو می بنده که دوچرخه سواری نیاد تا بتونه بهتر آموزش بده اما باز هم رعایت نمیشه و حتی گاهی اوقات هم موتور سوار میاد وسط تمرین بچه ها رد میشه.»
او با گفتن این جمله پسرش را صدا می زند که یواش تر دور بزند. بعد به دخترش اشاره می کند. «الآن دختر من به خاطر اینکه زمین مناسب نیست استرس این رو داره که زمین نخوره ولی اگه مکان اختصاصی خود اسکیت باشه دیگه استرس زمین خوردن هم نداره چون میدونه زمین بخوره مشکلی براش پیش نمیاد.»
«احمد» می خواهد یک زمین مناسب برای پیست اسکیت در نظر گرفته شود تا بچه ها تیم بتوانند با خیال راحت و زیر نظر مربیان آموزش ببینند.
ساخت پیست همت می خواهد...
روی جدول کناری پیست می نشینی. مشغول نگاه کردن به تمرین بچه ها هستی. یاد حرف شهروند قبلی می افتی که از استرس حرف زد. با نگاهی ترس را در بچه ها می بینی. ترس از اینکه نکند زمین بخورند و زخمی شوند. در این فکری که دختربچه ای زمین می خورد و بر می خیزد. مربی همه را مجبور به زدن کلاه کرده چون که می ترسد اتفاق ناگواری بیافتد.
محو تماشای تمرین تیم هستی که زنی جوان سراغت می آید. «ببخشید خانم میشه منم حرف بزنم!» با لبخند می گویی «البته... چرا که نه...» کنارت می نشیند. «می خوام بگم اینجا واقعاً شرایط خوب نیست و بچه ها و پدر و مادراشون خیلی استرس دارن... اگه جای مناسب باشه همه بچه ها با شوق بیشتری کار میکنن و هم ماها خیالمون راحته...»
«فوزیه» در ادامه اصل حرفش را می زند. حرفی از انسانیت مربی تیم اسکیت قروه. «آقای فعله گری با وجود اینکه در شرایط نامناسب داره به بچه های ما آموزش میده اما هم منصفه و هم برای خانواده هایی که از نظر مالی وضعیت خوبی ندارن هم شهریه نمی گیره... خب وقتی مربی اینچنین درست کار می کنه چرا نباید حمایت نشه و جایگاه خوبی به خودش و تیمش ندن!»
نظارتی در سراب نیست...
مشغول نگاه به اطراف هستی و می بینی که محوطه شلوغ و شلوغ تر می شود. در این بین مردی را می بینی که زنبیل به دست و زیرانداز به بغل دنبال جایی مناسب این طرف و آن طرف پیست را نگاه می کند. بعد مستأصل سراغ مربی تیم می رود و می پرسد «ببخشید آقا کی کارتون تموم میشه شما؟» مربی هم می گوید نیم ساعت دیگه کارمون تمومه.
به سراغش می روی و می پرسید چرا پریشان است. نگاهی به اطراف می اندازد و می گوید «در این هوای گرم تنها جایی که خانواده ها می توانند چند ساعتی را بیرون از منزل باشند و به استراحت بپردازند همین سراب است. که خب می بینید اینجا نه روشنایی درست و حسابی دارد و نه نظارتی می شود.»
«سعید» با حرکات سر شلوغی اطراف را نشان می دهد. «خودتون ببینید یه طرف این بچه ها هستن اسکیت می کنن... یه طرف دوچرخه سواره... یه طرف موتورسواره... یه طرف اومدن قلیان می کشن... اون طرفم وانتی اومده و مسیر رفت و آمد مردمو گرفته... توی آلاچیقام نور نیست... همین محوطه پیست هست که روشنایی کمی داره و مردم هم ناچار میان این مسیر...»
به او حق می دهی که نسبت به بلبشوی بی مدیریت معرتض باشد. «من و خانواده ام دوست داریم استراحت کنیم و تفریح درستی داشته باشیم... نه اینکه اینجا بچه من شاهد قلیان کشیدن دیگران باشد و صدای موتورسواران روی اعصابمان برود... واقعاً نظارتی در اینجا نیست و این کارها آسیب زننده است.»
این تداخل به ضرر است...
«روزبه» هم شهروند دیگری است که دو طرفه حرف می زند. یعنی هم حق را به تیم اسکیت می دهد و هم به مردم دیگر. او خودش در حین تمرین اسکیت روی کناره جدول می نشیند و به دغدغه های مردم اشاره می کند. «اینجا واقعاً شرایط مناسبی ندارد و خانواده ها نگران سلامت فرزندانشان هستند و از طرفی هم مردم دیگر نیاز به استراحت دارند و اینجا هم یک مکان عمومی است و نمی شود آنان را از حقشان منع کرد. اینجا باید مسئولان واقعاً فکری به حال مشکلات کنند هم برای روشنایی و امکانات تفریحی اقدامی داشته باشند و هم برای تیم اسکیت... و اینکار را باید زودتر انجام دهند و پشت گوش نیاندازند...»
از تعلل شهرداری تا بی توجهی اداره ورزش...
تمام مدت منتظر مربی تیم که داشت از اعضای تیمش امتحان می گرفت بودی. مربی جوانی که 5 سال است به صورت حرفه ای اسکیت کار می کند و دو سال هم هست که به قروه آمده و حالا 150 نفر متقاضی اسکیت دارد که به نوبت به آنان آموزش می دهد. «امیر فعله گری» که با وجود امکانات ضعیف همچنان روحیه نشاط را به درون کودکان و نوجوانان این شهر می نشاند.
«مشکلات زیادی داریم. از نبود امکانات تا اختصاصی نبودن پیست... چون جای مناسبی نداریم تمام تمرین را با استرس و درگیری شروع می کنیم و این اصلاً برای تمرین بچه ها خوب نیست. اینجا مکان عمومیه و مردم هم حق دارند و نمیشه در برابر اعتراضشون مقاومت کنیم.»
«امیر» از درخواست اختصاص دادن زمین کنار شهربازی برای پیست اکسی به شهرداری گفت. «از طرف هیئت نامه داده ایم به شهرداری برای اینکه همان زمین خاکی کنار شهربازی را به پیست اختصاص دهند اما یک ماه است شهرداری مدام امروز و فردا می گوید و بهانه اش این است که طرحی برای پیست نداریم و باید بررسی کنیم.»
او از حمایت نکردن و بی توجهی رئیس ورزش و جوانان قروه گفت. «اداره ورزش نه حمایت می کند و نه حتی پیگیر مشکلات می شود. در این مدت رئیس تربیت بدنی حتی یکبار هم نیامده تا ببیند ما چطور تمرین می کنیم و وضعیتمان چطور است. برای زمین هم حتی کاری نکرده این در حالی است که می تواند لابی گری داشته باشد.»
زمین بدهند خودمان درست می کنیم...
او از کاهش متقاضیان اسکیت به دلیل نبود شرایط مناسب زیرساختی می گوید و اینکه این زیرساخت های غیراستاندارد به لباس و کفش بچه ها آسیب می زند و هزینه روی دستشان می گذارد. «همین امسال 5 نفر از بچه های تیم مقام استانی کسب کردن... باور کنید استعدادهای خوبی داریم و حیفه بهشون رسیدگی نشه. از مسئولان عاجزانه خواهش می کنم که کمک کنن تا بتونیم در یک مکان خوب و مناسب کار کنیم.»
به گفته «امیر» همه شهرهای استان پیست اسکیت دارند و تنها قروه ندارد. «اینکه قروه نادیده گرفته شود منصفانه نیست. ما می خواهیم یک زمین اختصاص دهند به هیئت و مابقی کارهای احداث پیست را خودمان انجام می دهیم. فقط زمین را بدهند.»
دوره ای که آموزش می دهند در حال حاضر از اردیبهشت تا شهریور است اما از مهر به بعد دیگر نمی شود در فضای باز تمرین داشته باشند برای همین این مربی با هزینه خود سالنی را کرایه کرده و تمرین را در فصول بارانی به سالن مسقف می برد.
خواب غفلت تا به کی...!
این همه دغدغه شهروندان بحق است. دغدغه هایی که برای سلامت روحیه نسل آینده بوده و اگر توجه نشود مشکل ساز خواهد شد. صحبت های مربی و خانواده ها همه یک نقطه مشترک داشت «حمایت نشدن و ضعف زیرساخت های ورزشی و تفریحی»... مشکلاتی که بارها در شعارهای کلیشه ای متولیان از شهرداری گرفته تا شورای شهر و مابقی جا خوش می کند اما در عمل هرگز دیده نمی شود...
ساعت نزدیک 21 و 30 شده... تاریکی در سراب شدت گرفته و گویی در این مکان تفریحی هنوز ادیسیونی خلق نشده تا برقی را اختراع کند! البته در ذهنت با پوزخندی می گویی «اگر بهانه صرفه جویی را نیاورند»...
صدای شادی بچه های اسکیت هنوز همراهت است... بچه هایی که دوست دارند یک روز با خیال آسوده و بدون استرس ورزش کنند... ورزش! با صدای بلند می گویی «یعنی رئیس تربیت بدنی قروه نمی داند در این شهر چه می گذرد؟!»
* گزارش و عکس: زیبا امیدی فر
نظر شما