نقش «کج رفتاری یقه سفیدان» در فساد اداری

سرویس کردستان- فساد اداری؛ یکی از عواملی است که باعث جلوگیری از پیشرفت در سازمان ها می شود، در این میان باید دانست که آنچه مسیر رشد این معضل را هموار می کند «یقه سفیدانی» هستند که پیچک آسیب را برای حفظ منفعت خود به هر سو می چرخانند.

به گزارش خبرنگار کردپرس، مدتی است مبارزه با فساد در کشور پررنگ شده و روندی جدید در دستگاه قضا به خود گرفته و همین باعث بازگشت کورسوی امید به زندگی مردم گشته است.

در این میان شاید مطابق اظهارات رئیس قوه قضاییه عده ای خاص از اجرای عدالت ناراحت شوند اما مهم این است که مردم این احساس را داشته باشند که دستگاه قضایی کشور مصمم به اجرای عدالت است.

با این وصف به نظر می رسد این روند اگر درست و براساس معیارهای لازم پیش رود می تواند به توقف قطار فسادی که راه افتاده منجر شود. در این میان باید دید این فساد که بیشتر به فساد اداری می رسد چیست و چگونه شکل می گیرد و از طرفی چطور می توان مقابل آن ایستاد.

فساد اداری چیست؟

فساد اداری به اقداماتی اطلاق می‌شود که ناشی از به کارگیری قدرت و توان سازمان های دولتی یا وابسته به دولت برای کسب منافع مالی فردی یا گروهی است. نتایج فساد اداری به‌طور طبیعی مخالف مصالح و منافع آحاد مردم است. فساد اداری عموماً در اشکال «رشوه، خویشاوندگماری، پارتی بازی و تعارض منافع» روی می‌دهد.

علاوه بر این تعریف «گونار میردال؛ اقتصاددان و جامعه شناس سوئدی» اعتقاد دارد که فساد اداری به موارد گوناگون از انحراف یا اعمال قدرت شخصی و استفاده نامشروع از مقام و موقعیت شغلی قابل اطلاق است.

«جی. اس. نای؛ دانشمند و پژوهشگر سیاسی اهل آمریکا» هم فساد را رفتاری می داند که به دلیل جاه طلبیهای شخصی، معرف انحراف از شیوه عادی انجام وظیفه باشد و به صورت تخلف از قوانین و مقررات و انجام دادن اعمالی از قبیل« ارتشا، پارتی بازی و اختلاس» تجلی می کند.

گونه های فساد اداری

فساد اداری را به سه گونه «سیاه؛ فعالیتهایی که از نظر توده ها و نخبگان سیاسی منفور است و همه می خواهند عامل آن تنبیه شود»، «خاکستری؛ کاری که از نظر اکثر نخبگان منفور است اما توده های مردم در مورد آن بی تفاوت اند» و «سفید؛ عملی که اکثر اعضای جامعه آن را آنقدر اهمیت نمی دهند و یا مضر نمی دانند که خواستار تنبیه عامل آن باشند اما ظاهراً مخالف قانون است».

سطوح فساد اداری

فساد اداری معمولاً در دو سطح تظاهر می یابد. که این دو سطح در حوزه کج رفتاری اقتصادی نمایان می شود. بر همین مبنا کج رفتاری اقتصادی را می توان به دو دسته بزرگ «کج رفتاریهای یقه سفیدان و کج رفتاریهای دون پایگان» تقسیم کرد.

کج رفتاریهای یقه سفیدان شامل جرایمی است که اشخاص مورد احترام و برخوردار از جایگاه اجتماعی در حوزه مربوط به اشتغال خود انجام می دهند و کج رفتاریهای دون پایگان هم شامل سرقت اموال مردم و جرایم سازمان یافته می شود.

کج رفتاریهای اقتصادی یقه سفیدان

«بالانشینان یقه سفید» یا «کج رفتاریهای اقتصادی یقه سفیدان» همان مقوله ای است که رئیس دستگاه قضا نسبت به آن حساسیت نشان داده و مبارزه با آن را جدی می داند.

در واقع کج رفتاریهای اقتصادی یقه سفیدان خود به دسته های دیگری منجمله «کج رفتاریهای اقتصادی سازمانی» که مربوط به شرکت های بزرگ و کوچک تجاری و مدیران و مسئولان آنان است و «کج رفتاریهای اقتصادی شغلی» که کارکنان یک دستگاه اداری یا تجاری به عنوان بخشی از یک شغل انجام می دهند، تقسیم می شود.

برآوردهای کارشناسی حاکی از آن است که ضرر و زیان اقتصادی ناشی از کج رفتاریهای یقه سفیدان بیش از ضرر و زیان جرایم خیابانی دون پایگان است اما به علت هراس توده ای از جرایم خیابانی، واکنش های عمومی عمدتاً متوجه این نوع جرایم بوده و به کج رفتاریهای یقه سفیدان توجه چندانی نشده و نمی شود.

درگیری نظام کنترل اجتماعی هم با جرایم یقه سفیدان کمتر است؛ زیرا یقه سفیدان اغلب مرتکب جرایمی می شوند که به مهارت، پیچیدگی و از همه مهم تر منابع قدرت، نفوذ و احترام برای گریز از بازرسی و محاکمه نیاز دارند. همیشه احتمال دستگیری، محاکمه و محکوم شدن غیر یقه سفیدان بیشتر است و علت اصلی آن هم این است که به منابع لازم دسترسی کمتری دارند.

اما یقه سفیدان به دلایلی همانند «اجرای عقلانی کج رفتاری برای کسب سود بیشتر، استفاده از منزلت خود برای اعمال نفوذ به منظور به حداقل رساندن احتمال آشکار شدن تخلف، استفاده از همکاری ناآگاهانه قربانیان خود و بی تفاوتی نسبی جامعه نسبت به این گونه کج رفتاری ها» همیشه موفق ترند.

بخش عمده جرایم یقه سفیدان را شرکت های بزرگ صنعتی و تجاری انجام می دهند و صورت فردی و شخصی ندارد و از همین طریق می توان به نارسایی تبیین های روانشناختی کج رفتاری پی برد، زیرا هیچ دلیلی ندارد که بعضی از مسایل زیرپوستی را همه مردم بدانند. (همانند فساد در خودروسازی یا فساد و تقلب در صنایع غذایی)

در واقع همه مشکلات مرتبط به فساد یقه سفیدان معلول علت های خاص روان شناختی نیست و صرفاً به کج رفتاریهای سازمانی و حوزه های مسئولیت مدیران و کارشناسان مربوط می شود که به عنوان بخشی از شغل آنان و برای منفعت خود یا برای منفعت شرکت انجام شده است.

کج رفتاریهای اقتصادی سازمانی

این نوع از کج رفتاری عبارت است از کنش های قانونی یا غیرقانونی که موجب ضرر و زیان مالی، جسمی یا محیطی است که یک سازمان یا شرکت علیه کارکنان خود، مردم، محیط، سایر سازمان ها و شرکت ها، دولت یا حتی سایر کشورها انجام می دهد.

همه این موارد در حالی است که افزایش منافع اقتصادی صاحبان قدرت و کاهش هزینه های مربوط در همه موارد و همچنین سستی و سهل انگاری دولت ها در اقدام علیه سازمان های متخلف همه و همه باعث شده تا فساد سیستماتیک شکل گیرد و یک طرف آن یقه سفیدان باشند و یک طرف دیگر بله قربان گوهای همین یقه سفیدان و همین طور به سمت پایین مابقی افراد قرار می گیرند.

کج رفتاریهای اقتصادی شغلی

این نوع کج رفتاری را صاحبان مشاغل و کارکنان یقه سفید ادارات و شرکت ها به صورت فردی انجام می دهند و در مقایسه با تخلفات سازمانی شرکت ها ضرر و زیان کمتری به دیگران وارد می سازد اما هنوز هم هزینه های بسیار بیشتری نسبت به جرایم خیابانی بر جامعه تحمیل می کند.

انواع متفاوتی از کج رفتاریهای شغلی یقه سفیدان در تمامی حوزه های شغلی وجود دارد. مواردی که اگر جلوی آن ها گرفته نشود می توان گفت جامعه در بن بست کج رفتاری محصور شده است.

در این میان نکته جالب توجه این است که کج رفتاران یقه سفید اغلب کار خود را تخلف و جرم تلقی نکرده؛ زیرا منافات اساسی آشکاری با قوانین و مقررات ندارد و در هر صورت آن را توجیه می کنند. در این زمینه همکاری ناآگاهانه قربانیان و بی دقتی و غفلت آنان هم به کج رفتاری یقه سفیدان کمک می کند.

همچنین واکنش منفعل جامعه و کاستیهای دستگاه قضایی هم باعث فرار اغلب یقه سفیدان مجرم از چنگ قانون شده است.

با این وصف در اینکه دولت تا چه حد می تواند به مبارزه ای همه جانبه علیه کج رفتاران قدرتمند و با نفوذ یقه سفید دست بزند، تردیدهای بسیاری وجود دارد.

کنترل کننده های پنهانی

این روزها مبارزه با فساد تیتر یک تمامی رسانه هاست از داخلی گرفته تا خارجی و نکته جالب ماجرا اینجاست که عده ای سخن از مبارزه با فساد می زنند که خود دستی در این زمینه دارند و صد البته نقش.

در این میان نتایج تحقیقات مختلفی که در حوزه فساد اداری انجام شده نشان می دهد شاید مبارزه با پدیده ناهنجار فساد اصولی باشد اما تا زمانی که تمامی عوامل دخیل در این زمینه اصلاح نشوند و از طرفی هم سرمایه های اجتماعی مورد حفاظت قرار نگیرند و بعد از آن هم دست رسانه ها برای بیان موارد فساد آزاد نشود؛ نمی توان گفت مقوله مبارزه به صورت درست و اساسی انجام خواهد گرفت.

این مهم باز می گردد به همان «کنترل کننده های پنهانی»؛ مقوله ای که نظارت، دقت و بررسی امور مرتبط به فساد را بر عهده داشته و در مواقع لازم به انعکاس آن در رسانه های جمعی می پردازد. همانند «ویکی لیکس» که در این زمینه بسیار موفق عمل کرد.

اجرای این «کنترل کننده های پنهانی» به تنهایی ممکن نیست مگر اینکه افراد صاحب نفوذی که از فساد گریزانند خود همراه بوده و اقدام به افشا نمایند.

سرمایه های اجتماعی نقطه مقابل یقه سفیدان

امروزه در جوامع مختلف دنیا بسیاری از محققان و نظریه پردازان در جستجوی راه حل هایی مختلفی هستند که در برابر فساد اداری قد علم کند؛ با توجه به بررسیهای انجام شده به نظر می رسد که فساد اداری به مانند پیچک (نیلوفر پیچ) است که به دور ساقه گیاهان حلقه زده و رفته رفته برای ادامه حیات و پیشرفت خود آب آن ها را کشیده و موجب خشک شدنشان می شود که این یعنی کاهش بهره وری، کاهش فرصت های سالم پیشرفت برای افراد در سازمان ها.

در این میان سرمایه اجتماعی یکی از عواملی است که با راهکارهایی همچون اعتماد، روابط همکاری، فهم متقابل و تعهد متقابل بین افراد، گروه های درون سازمانی و همچنین برون سازمانی تأثیر شگرفی بر روی کاهش فساد اداری می گذارد و همانند سمی برای از بین بردن این پیچک ها در سازمان به افراد کمک می کند.

یکی از موضوعات مؤثر که می توان بر روی آن تکیه کرد بحث اعتماد سازمانی در سرمایه اجتماعی است که این امر اگر سرلوحه قرار گیرد باعث تعهد سازمانی شده که تعهد خود باعث کاهش فساد اداری می شود و جدای از این جرئت و جسارت را در افراد به وجود می آورد و همین جسارت باعث کمرنگ شدن نقش «یقه سفیدان» در امور خواهد شد./

* گزارش: زیبا امیدی فر

کد خبر 146090

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha