گفت و گو با استاندار استانی که در بسیاری از آمارهای نا امید کننده از صدرنشینان استان های کشور محسوب می شود، بسیار دشوار است. استانی که سال هاست مسائل و مشکلات فراوانی دارد و در عین حال گنجی غنی از ظرفیت ها و داشته های فرهنگی، اقتصادی و تاریخی است و اخیراً هم اخبار امیدوار کننده ای از کاهش نرخ بیکاری و تورم در آن به گوش می رسد. حتی با ساعت ها گفت و گو نیز نمی توان گزیده ای از سؤالات مورد نظر را با عالی ترین مقام اجرایی استانی با این ویژگی ها مطرح کرد. در گفتگوی 30 دقیقه ای با هوشنگ بازوند استاندار کرمانشاه، سوالاتی در حوزه های گوناگون مطرح شد که با توجه به کمبود وقت، نه چندان جامع، اما به آنها تا حد ممکن پاسخ داده شد. ناگفته نماند که استاندار با هدف شرکت در این گفتگو برای پاسخگویی به مردم استان، سفرش را ساعتی به تعویق انداخت.
-انتخابات مجلس شورای اسلامی، مهمترین رویداد سیاسی پیش رو است. برای گذر منصفانه و امن از شرایط خاص انتخابات استان چه برنامه ای دارید؟
انتخابات یکی از کارهای بسیار بزرگ نظام است؛ به خصوص در وضعیت فعلی و شرایط خاصی که به خاطر تحریم ها به وجود آمد است. لذا ضرورت دارد که مردم مشارکت قوی در انتخابات داشته باشند. به همین خاطر اگر به دنبال این باشیم که یک مشارکت پررنگ در انتخابات داشته باشیم، که در این شرایط نیز ضرورت دارد، باید به مردم اطمینان خاطر بدهیم که از رای هایی که می دهند حراست می شود و آنها بدانند که به عنوان گروه مجری و نظارت در حفظ آراء امین مردم هستیم. لذا در ابتدا سلامت انتخابات برای ما در اولویت است و به صورت ویژه آن را در دستور کار قرار دادهایم. موضوع دوم مشارکت مردم است که باید طوری باشد که مردم پای صندوق های رای بیایند. این اصل بسیار مهمی است. امنیت انتخابات هم بسیار برای ما اهمیت دارد و بی طرفی دستگاههای مجری نیز از اولویتهای ما است. تمامی مجریان با اولویت برگزاری انتخابات سالم باید اصل بیطرفی را رعایت کنند. اگر بتوانیم این چهار موضوع را در سیاستهای کلی خودمان در انتخابات مدنظر قرار دهیم و مردم اطمینان خاطر پیدا کنند، حتماً می توانند یک مشارکت جدی داشته باشند. بحث مشارکت حداکثری در انتخابات بسیار اهمیت دارد؛ آن هم در مقطعی که در مسائل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در تیررس تحریم ها هستیم. این مشارکت یک پشتوانه قوی است و مشارکت مردم در انتخابات می تواند حتی روی تصمیم دشمنان نیز اثر بگذارد. این چهار اصل را به صورت ویژه در انتخابات مدنظر داریم.
-در زمان مسئولیت شما جایگاه استان طبق احکام قانون برنامه ششم توسعه چه تغییری کرده است؟
برنامه ششم به صورت جزئی در استانها وارد نشده است؛ واقعیت این است که در مهرماه 96، شاخص ها در استان اصلاً وضعیت مناسبی نداشت. نرخ بیکاری ۲۱.۶ درصد را در مهرماه ۹۶ داشتیم. در واقع زمانی که من به کرمانشاه آمدم درمهر ماه ۹۶ آمار بیکاری بیش از 22 درصد بود اما در پایان سال ۹۶ به ۲۱.۶ درصد رسید.
یکی از اقدامات مهم که باید انجام می دادیم تمرکز بر همین شاخص بود؛ زیرا برخی از شاخصهای دیگر از جمله تورم، سرانه درآمدی و سرانه آسیبهای اجتماعی به آن وابسته بودند. به همین دلیل قرار شد که این ها را در قالب یک برنامه اصلاح کنیم.
خوشبختانه در سال ۹۷ تا حدودی توانستیم نرخ بیکاری را کاهش دهیم که حداقل دیگر سیر صعودی نداشته باشد. گرچه ما به دنبال توقف آن بودیم، اما خوشبختانه نه تنها متوقف شد بلکه هم اکنون سیر نزولی را طی میکند و به ۱۸ درصد رسیده است.
در پایان سال ۹۷، این آمار ۲.۵ درصد کاهش پیدا کرد. البته فرصت های حاصل از زلزله خیلی به ما کمک کرد. زلزله توانست یک بازار ۵ هزار میلیارد تومانی ایجاد کند. این بازار ۵ هزار میلیارد تومانی خیلی از نگرانیها در حوزه اقتصادی را برطرف کرد؛ هر چند نتوانستیم از این ظرفیت به خوبی استفاده کنیم و نیمی از این ظرفیت را سایر استان ها گرفتند. علت آن نیز نبود بخش خصوصی قوی در استان بود. در همین بازار ۵ هزار میلیارد تومانی، کارخانه های کاشی یزد بیشترین سود را بردند. حتی از ۱۱ هزار و ۵۰۰ نفر نیروی کار ساده ای که روزانه آنجا کار می کردند، بیش از نیمی از آنها از استانهای دیگر میآمدند. از مردم هم که می پرسیدیم می گفتند برای ساخت منازل میخواهیم از نیروی غیر بومی استفاده کنیم. ضعف فرهنگی در حوزه کار استان نیز وجود دارد.
در سال ۹۸ یک برنامه در قالب سه سند تهیه کردیم؛ سند اقتصاد مقاومتی، سند رونق تولید و سند اشتغال. برنامه ریزی کرده ایم که بتوانیم نرخ بیکاری را ۳ درصد کاهش دهیم؛ ۳ درصد نرخ بیکاری یعنی اینکه ۲۲ تا ۲۴ هزار شغل خالص را بتوانیم ایجاد کنیم.
ما با شغل هایی روبرو هستیم که به دلایل مختلفی تعطیل می شوند یا در آنها ریزش نیرو شاهد هستیم ، با وجود این ریزش ها برای کاهش ۳ درصدی نرخ بیکاری در استان باید ۲۲ تا ۲۳ هزار شغل ایجاد کنیم.
در فصل بهار وضعیت خوب بود و به آن ۳ درصد رسیدیم که یکی از دلایلش این است که فصل بهار فصل کشاورزی است و خیلی ها به کشاورزی مشغولند. آمار فصل تابستان را هنوز اعلام نکرده اند.
امیدواریم با روندی که در نظر گرفته ایم و کارهایی که انجام شده به همان کاهش نرخ ۳ درصد بیکاری برسیم. وضعیت تورم استان هم نسبت به تورم کشوری خوب است.
-چرا برخی کاهش آمار بیکاری استان را شبهه انگیز می دانند؟
زمانی که یک سرمایه گذار می خواهد در جایی سرمایه گذاری کند برعکس خیلی از آدم های دیگر که تمایل دارند از نرخ بیکاری به عنوان یک فرصت استفاده کنند- گرچه بیکاری هیچ وقت فرصت نبوده و همیشه یک تهدید است و گاهاً هم یک تهدید سخت میشود- وضعیت کسب کا را رصد می کنند. متاسفانه گاهی می بینیم برخی در اظهار نظرهایشان مثلاً به وزیر می گویند نرخ بیکاری ما بالا است و به ما کمک کنید .در توسعه، دولت ها نقش مهمی ندارند و خیلی نمی توانند سرمایه گذاری کنند و در عین حال با این نوع صحبت کردن نمی شود به توسعه دست یافت. توسعه یعنی سرمایه گذاری یعنی تولید و تولید هم با خواهش و تمنا سر و کاری ندارد. سرمایهگذار زمانی که برای سرمایهگذاری به استان میآید به چند شاخص دقت میکند؛ یکی از شاخص ها وضعیت کسب و کار در استان است. اگر وضعیت کسب و کار مناسب نباشد حتماً سرمایهگذار تمایلی برای آمدن به آن استان پیدا نمی کند. از طرفی هم سرمایه گذار به نرخ تورم دقت می کند که در استان آیا کالاها نرخ تورم شان بالاست و آیا در حال تغییر است؟ که اگر اینطور باشد سرمایه گذار نمی آید. نرخ بیکاری بالا میل سرمایه گذاری استان را کم می کند؛ چون وقتی بیکاری بالا است سرمایهگذار استنباطش این است که نیروی کار کیفی برای کارش وجود ندارد و شرایط برای کار در این استان فراهم نیست. نیروی بیکار ابزار و فرصتی برای سرمایه گذاران نیست.
برخی ما را نقد می کنند که چرا این کاهش نرخ بیکاری ملموس نیست. وقتی یک استانی دپو ۱۵۰ هزار نفر بیکار دارد اگر ۷۰ هزار نفر از آن هم برداشته شود خیلی خودش را نشان نمی دهد .گرچه خیلی ها هنوز بیکارند و زمان میبرد تا برایشان اشتغال ایجاد شود، اما نمیدانیم بررسی کننده این شاخصها که و چگونه هست. ولی من میگویم یک دماسنج را اگر به داخل دهان بگذاریم یک زمان تب را ۴۰ درجه نشان میدهد و یک زمان ۳۷ را نشان می دهد بالاخره نمی شود فقط ۴۰ را قبول کنیم و بگوییم ۳۷ درجه درست نیست زیرا تب سنج برای سنجیدن دمای بدن یکی است. پس باید بتوانیم شاخصها را کاهش دهیم و ماحصل کاهش این شاخص ها می شود سرانه درآمدی مردم را افزایش داد و اگر بتوانیم سرانه درآمدی یک نفر را تا ۵۰۰ هزار تومان افزایش دهیم از نظر من یک گام برای رسیدن توسعه در استان برداشته شده است. و اگر آنها را فقیر کردیم هیچ تغییری صورت نگرفته و وضعیت بدتر هم شده است.
اگر در کرمانشاه افراد ثروتمند نداشته باشیم نمیتوانیم دنبال توسعه باشیم. بعضی ها مخالفت می کنند و خیلی ها راضی نیستند عده ای پولدار باشند؛ حتی در کشت برنج به وضوح دیده ام که گروهی مخالف کاشت آن بودند زیرا می گویند آب سفره های زیرزمینی را برداشت میکنند در صورتی که واقعاً اطلاعاتی در خصوص آب سفره های زیر زمینی ندارند...
- اگر در استان کارگروه مدیریت سبز، راه اندازی شود، بسیاری از تصمیم گیری ها مانند کشت برنجی که اشاره کردید، در این کارگروه بررسی و کارشناسی می شود و به نتیجه حاصل شده در این کارگروه نمی توان ایرادی گرفت. چرا این کارگروه که وجودش برای دست یافتن به توسعه پایدار ضروری است، در استان فعال نیست؟
در خصوص کارگروه سبز من اطلاعی ندارم که آیا ابلاغ شده یا نشده است. من ندیدم. ولی اگر سوابق و سندی دارید استقبال می کنیم.
-در قانون برنامه پنجساله پنجم این کارگروه دیده شده است.
به هرجهت، پیرو مبحث قبلی باید بگویم تا زمانی که شاخص سرانه درآمد مردم را افزایش ندهیم در واقع نمیتوانیم بگوییم توسعه صورت گرفته است نمیتوانیم ادعا کنیم رونق تولید شکل گرفته و بالاخره اگر رونق تولید شکل بگیرد سرانه درآمدی مردم افزایش مییابد. برای افزایش سرانه درآمدی، مردم باید کار کنند. زمانی من می توانیم به افزایش سرانه درآمد خانواده امیدوار باشیم که همه کار کنند و شرایط کار مهیا شود که سرانه درآمد بالا برود.
-در سفر اخیر رئیس بانک مرکزی به استان، شما درخواست اختصاص خط اعتباری یک هزار میلیارد تومانی را برای تأمین مالی واحدهای تولیدی استان داشتید. آیا بهتر نبود درخواست می کردید راهکار تسهیلگری برای عضویت و ورود صنایع استان به بورس و فرابورس ایجاد شود؛ فکر نمی کنید تامین مالی از طریق بورس و فرابورس مطمئن تر و مؤثرتر از تسهیلات بانکی است؟ حتی می شد پتروشیمی اسلام آباد و پالایشگاه آناهیتا را از ابتدا در بورس وارد کرد.
تامین منابع راهکارهای مختلفی دارد و تسهیلات گرفتن و خط اعتباری از بانکها، شاید ساده ترین آن باشد. من به عنوان استاندار از طریق دیگری نمی توانم پیگیری کنم؛ باید بخش خصوصی پیگیری کند. بورس ضوابطی در مقابل ما می گذارد که باید این ضوابط رعایت شود و اگر شرایط احراز را نداشته باشید شما را قبول نمی کند. در واقع خیلی از صنایع ما را بورس نتوانسته قبول کند یا حداقل نتوانسته ایم شرایط مان را برای بورس احراز کنیم که بورس ما را بپذیرد .این دیگر با بخش خصوصی است. واحدی که وارد بورس میشود وارد یک رقابت بسیار سنگین شده و بخش خصوصی باید برای آن تمایل پیدا کند. اگر اجبار کنیم طرف ضرر می کند و با این ضرر چه مشکلی حل می شود؟ به طور مثال اگر پتروشیمی بیستون را ۵۲۸ بزنیم اگر به ۶۰۰ برسد صعود کرده اما اگر به ۴۲۰ برسد تمام منابع اش را از دست می میدهد. لذا برای مدیران تولید، ریسک بزرگی است که خودشان را وارد این عرصه بسیار سخت کنند. ولی در مجموع اگر وارد بورس بشوند خیلی بهتر است. ما میتوانیم این حجم نقدینگی بسیار زیادی که در کشور وجود دارد را از طریق بورس جذب کنیم و به استان بیاوریم.
این یک راهکار خیلی خوب است ولی در این راهکار باید بخش خصوصی وارد شود و ما نیز هر کاری که میتوانیم انجام دهیم. این هنر اتاق بازرگانی است. اتاق بازرگانی باید این هنر را داشته باشد و اگر نتواند این کار را انجام دهد پس از ضعف اتاق است.
بورس یک امکانی است برای حضور پارلمان اقتصادی و خصوصی یک کشور برای جذب منابع، شرکتهای اتاق بازرگانی هم پارلمانهای اقتصادی محلی هستند که باید خودشان را خیلی تقویت کنند؛ مثلاً در اصفهان اتاق بازرگانی در بورس توانسته با ۴۰ واحد فعالیت کند اینجا بخش حصوصی می تواند. اینجا دفتر بورس هم ندارد. در اراک دفتر بورس افتتاح شد، کالا مبادله شد و اقدامات خوبی صورتگرفت.
باید اتاق بازرگانی روی این موضوع بیشتر وقت بگذارد و پیشنهاد شما را نیز به اتاق می دهیم که روی آن کار کنند که خیلی بهتر از این منابع بانکی است که میگویید.
-می توان با فروشگاه های بزرگ رنجیره ای برای خرید محصولاتی که در استان تولید می شود، قراردادی منعقد کرد و بدین سان به کارخانه هایی که کمتر از ظرفیت فعالیت می کنند رونق داد؛ در استان این کار انجام شده است؟
مجلس وقتی تصویب میکند که تمام خریداران باید در یک سامانه ثبت نام کنند و هر کس قیمتش از همه پایینتر بود برنده شود؛ این امکان دیگر فراهم نیست.
-نمی توان برای استان های کم برخوردار استثنایی قائل شد؟
من چه در اینجا و چه در استان لرستان خواستم که یک استثنا در این مبحث قائل شوم اما نشد. حتی در زمان زلزله هم من نتوانستم این استثناء را بگیرم. این استثنا در اختیار دولت نیست و در اختیار مجلس است. خود نمایندگان عموماً شاکی همین قصه هستند و میگویند چرا ما کالاهایی را که داریم باید از شهرهای دیگر مثلاً اصفهان بیاوریم و چرا آنها برنده می شوند. ولی غافل از اینکه این قانون را خود مجلس تصویب کرده است و نیازمند این است که این قانون اصلاح شود، از طرفی دور زدن اینجور قوانین اگر مرسوم شود قطعاً به یک فساد تبدیل میشود. باید قانون را مجلس اصلاح کند.
-در حوزه فرهنگ؛ تا کنون بر حسب ضروریات استان با خبرگان و اهل قلم واقعی و افراد دانشمند این حوزه چند نشست مشورتی برگزار کرده اید؟
بحث فرهنگی یک بحث کلی و گسترده است و هر کسی نظرات مختلفی دارد و هر کسی تفسیر خاص خود و برداشت خود را دارد. زمانی من معاون عمرانی بودم و فکر میکردم توسعه با راهآهن، پتروشیمی، پالایشگاه، فرودگاه و جاده درست می شود، ولی بعدها فهمیدم اینها هیچ کدام توسعه ایجاد نمیکند. توسعه باید در فرهنگ صورت بگیرد وگرنه اگر صد مجموعه دیگر پتروشیمی احداث کنیم شاید مشکل اشتغال را تا حد زیادی حل کند، اما آن توسعه ای که بتواند شما را توانمند کند به وجود نمیآورد. در واقع توسعه یعنی توانمند کردن خود آدم ها که بتوانند توانمند شوند و این یک کار فرهنگی بسیار غنی در همه زمینه ها می خواهد. در زمینه کار فرهنگی همه شاکی هستند و جالب است بابت امور فرهنگی هم پول زیادی هزینه میشود و هر کسی نظری درباره کار فرهنگی دارد. شورای فرهنگ عمومی محل خوبی برای طرح این مباحث است؛ ولی شورای فرهنگ عمومی وقتی تشکیل میشود دبیرخانه آن دستورکارهای قوی ندارد. ولی کلاً فرصت خوبی برای پالایش کردن این کارهاست .
ریاست شورای فرهنگ عمومی استان با حاج آقا علما است که یک انسان وارسته است؛ اما اختلافات نظرهای فراوانی در آنجا وجود دارد، خیلی ها هنوز حتی روی معنای فرهنگ عمومی بحث دارند که فرهنگ عمومی چه هست؟ یعنی چه؟ هر کسی تعریفی از فرهنگ عمومی دارد. اما در واقع فرهنگ عمومی خودش را در رفتارها، نوع پوشش، کردار و... نشان میدهد.
در کار فرهنگی مقابله معنی و مفهوم ندارد، این نیست که اگر یک بحران فرهنگی داشتیم آیتم مقابله را برای آن تعریف کنیم. کار فرهنگی باید با کار فرهنگی پاسخ داده شود، ضمن اینکه یک مقوله کاملاً جدا و فراگیر است، اهمیت کارهای فرهنگی و توسعه فرهنگی مقدم تر از همه توسعه هاست.
توصیه می کنم اگر فردی به این مبحث علاقه مند است کتابی به نام چرا کشورها شکست خوردند را مطالعه کند تا نقش فرهنگ را در توسعه به خوبی درک کند.
کتاب دیگری هم هست که چند پروفسور آن را نوشته و ترجمه کرده اند و خروجی آن تفسیر یک آیه از قرآن است که سرنوشت هیچ قومی تغییر نمیکند مگر اینکه خودشان بخواهند.
این بیانگر این است که مردم توسعه ایجاد میکنند، مردم هستند که پیشرفت را ایجاد میکنند و توسعه فرهنگی اگر صورت نگیرد نباید انتظار یک توسعه پایدار در منطقه را داشته باشیم.
نظر شما