به گزارش خبرنگار کردپرس؛ حوادث پیش بینی نشده در جریان زندگی آدمها همانطور که از اسم شان پیداست بصورت کاملاً غیر طبیعی و پیش بینی نشده ای اتفاق می افتند و در صورت بروز آنها، نتیجه حادثه هر چی باشد برای انسان ها بهتر قابل هضم است تا بروز حوادثی که در نتیجه عملکرد نامناسب و سهل انگاری خود انسان به وقوع می پیوندند.
حادثه تلخ و ناگوار و در واقع فراموش نشدنی شب پنجشنبه مورخه 14 آذرماه تالار پذیرایی " مانکه شو" شهرستان سقز که منجر به فوت 12 نفر و مجروح شدم بیش از 40 نفر شد، از جمله حوادث تلخی بود که در نتیجه سهل انگاری و بی دقتی افرادی اتفاق افتاد که در صورت دقت بیشتر و توجه به حفظ امنیت جان مردم نتیجه آن می توانست حتی در صورت بروز ناگهانی آن بسیار کمتر از وضعیت کنونی باشد.
در تشریح بیشتر این حادثه می توان به چند نکته اشاره کرد که شاید بیان آنها چراغ راهی برای آینده باشد تا دیگر شاهد تکرار چنین وقایع تلخی با این شدت خسارات مالی و جانی نباشیم.
می توانیم به راحتی یاد بگیریم که به هر بهانه ای خود را ملزم به دعوت از همه کسانی نکنیم که شاید در زندگی یکبار در مسیر کار، تحصیل، اداره و یا .... با او روبرو شده ایم و امروز به بهانه عروسی و دور هم جمع شدن با ارسال کارت دعوتی وی را ملزم به حضور در مراسم خود نمائیم که بدون شک این امر اگر چه در ظاهر ناراحتی فرد دعوت شده را نشان نمی دهد اما در اکثر قریب به اتفاق این موارد در باطن رضایت قلبی مهمان را بهمراه ندارد.
با تقسیم بندی نزدیکان خود، اولویت حضور را به کسانی دهیم که در دایره خانوادگی و از نزدیکان و بستگان درجه یک ما بشمار می آیند که در این صورت بدون شک کنترل و رسیدگی به مهمانان از طرف میزبان بسیار چشم گیرتر و پررنگ تر و راحت تر و همچنین رضایت مهمانان حاضر نیز بهمراه خواهد داشت.
یاد بگیریم که آدمی در شرایط عادی هیچ نیازی به حفظ آرامش و صبر و بردباری ندارد چرا که تصمیمات مهم و حیاتی همراه با حفظ آرامش و کنترل باید زمانی اتخاذ شود که حادثه ای رخ داده است و در این زمان است که فرد می تواند بر اوضاع و اتفاقات رخ داده مسلط شود و با رعایت بسیاری از موارد مانع بروز گسترش مشکل و حادثه شود.
همچنانکه پس از واقعه تلخ تالار سقز بر همگان روشن شد که نونهالان و کهنسالان فوت شده و مصدومان این ماجرای تلخ هیچکدام بر اثر آتش سوزی و تخریب تالار جان خود را از دست نداده اند بلکه همگی آنها قربانی شتابزدگی و هجوم بی رویه جمعیت چند صد نفری حاضر در مراسم، بسمت درب خروجی تالار شدند که در نتیجه آن 12 نفر از مهمانان بویژه زنان و کودکان در زیر دست و پای فرار کنندگان له شدند و قربانی یک سری رسوم غلط قابل اصلاح برای برگزاری چنین مراسماتی در جامعه شدند.
این در حالیست که در صورتی که فقط چند نفز ار حاضران با حفظ آرامش و کنترل شرایط موجود و همچنین با دعوت حاضران به آرامش و صبر و بررسی آنی ماجرا در همان لحظه اول بروز حادثه می توانستند ضمن مدیریت حادثه و هدایت مردم بصورت کاملاً منطقی به خارج از محیط تالار شاهد کمترین تلفات جانی و مالی در این ماجرا باشیم.
باید بپذیریم که برپایی بسیاری از مراسمات هیچ گونه ارتباطی به حضور بسیاری از مهمانان دعوت شده از نقاط دور و نزدیک ندارد و اهمیت چنین مراسماتی اگر برای صاحبان آن بسیار هیجان برانگیز و لذت بخش و همراه با شادی است اما برای بسیاری از دعوت شدگان عملاً هیچ لذت و احساسی را به دنبال ندارد یعنی در واقع بود و نبود بسیاری دعوت شدگان به چنین مراسماتی هیچ فرقی به حال آنها ندارد لذا واقعا ً جا دارد در دعوت افراد و مهمانان خود به چنین مراسماتی کاملاً بصورت گزینشی عمل کرده تا این روند بصورت یک فرهنگ در کل جامعه تسری پیدا کند تا در صورت بروز چنین حوادثی شرمنده خدا و وجدان و مهمانان نشویم.
و در خاتمه لازم است سخنی هم با صاحبان چنین مراکز تجمعی بویژه تالارهای پذیرایی داشته باشیم و اینکه آیا هرگز در مقابل اخذ هزینه های سرسام آور از خانواده های میزبان، خود را ملکف به رعایت کمترین نکات ایمنی و بهداشتی کرده اید؟
آیا هرگز در گوشه ای از ذهنتان به این فکر کرده اید که هر لحظه احتمال بروز چنین حوادثی در هر تالاری وجود دارد و در صورت تکرار چنین حوادثی چگونه ان را مدیریت خواهید کرد تا دیگر شاهد تکرار چنین حوادث تلخی نباشیم.
آیا محیط های خود را از هر نظری از جمله، سیستم گرمایشی و سرمایشی، سیستم برق، سیستم تهویه مناسب، سیستم بهداشتی مناسب، تخصیص دربهای خروجی اضطراری و چندین مورد دیگر بیمه کرده اید؟ یا اینکه تنها بفکر درآمدهای سرسام آور خود هستید که بسیاری از خانواده ها از روی ناچاری و تنها بخاطر چشم و هم چشمی و یا شرایط نامناسب مالی مجبور به برگزاری مراسمات خود در چنین مکان هایی هستند. پیشنها می شود حتی برای یکبار هم که شده بجای ثروت اندوزی کمی هم بفکر سلامت و امنیت مردم باشید.
حادثه تلخ و فراموش نشدنی تالار "مانگه شه و" سقز هر چه بود تمام شد اما آنچه قابل تأمل است، اینست که مهمانان دور و نزدیک این مراسم، دعوت شدگان مراسم سراسر جشن و شیرینی و شادی بودند که در نهایت با بی تدبیری و سهل انگاری صاحبان تالار گرفتار دود و آتش و تابوت مرگ شدند بویژه اینکه در این میان نونهالانی چون آرشام 4 ساله، مونا 3 ساله، ماهان 5 ساله، مستوره 60 ساله، شریف 70 ساله و چندین نفر دیگر قربانی سهل انگاری افرادی شدند که اگر هم در برابر قانون محکوم شوند و تاوان پس بدهند تنها به جای یک نفر این ماجرا جریمه خواهند شد پس چه کسان دیگری باید بجای 11 قربانی و 45 نفر مصدوم دیگر تاوان پس بدهند.
نکته آخر اینکه حادثه تلخ و فراموش نشدنی تالار "مانگه شه و" سقز در 14 آذرماه سال 98 و آتش سوزی مدرسه دخترانه شین آباد در 15 آذرماه سال 1391 برای همیشه در تاریخ ماندگار شدند اما به جای تدبیری تازه و عبرت گرفتن از آنها متآسفانه همچنان شاهدیم که تالارهای پذیرای ما با همان شرایط و چه بسا بدتر از تالار "مانگه شه و" سقز و بدون کمترین اهمیتی به کار خود ادامه می دهند و همچنان بسیاری از مدارس ما در اقصی نقاط کشور گرمای خود را از چکیدن قطره های نفت خام در کوره های فلزی تأمین می کنند و این داستان ها همچنان ادامه دارد ...
گزارش : عثمان حسن زاده
نظر شما