به گزارش کُرد پرس، نماینده فعلی این شهرها در مجلس شورای اسلامی که چند ماه قبل در یک برنامه تلویزیونی برای چندمین بار اعلام کرد «اگر مردم برای بار سوم به او اعتماد کنند و به مجلس برود برنامه های ناتمامش را به انجام خواهد رساند.» یکی از بازیگران اصلی به وجود آوردن این بازی های نگران کننده در این حوزه انتخابیه است.
گویا این نماینده فعلی مجلس با پشتیبانی برخی مدیران این دو شهر خود را آماده سومین «تکرار» می داند. معاونین دو فرماندار دو شهرستان رسما در ستاد انتخاباتی نماینده فعلی قرار دارند، روسای دانشگاه ها و مراکزآموزش عالی دوشهرستان دراختیار نماینده قرار دارند و متاسفانه یکی از روسای دانشگاه ها که دانش آموخته حقوق می باشد شرف علمی خود را در سکوت کامل مدیریت دانشگاه استان قربانی میانجیگری و وکالت نماینده و طرف دعواهای حقوقی ان می باشد. بزرگترین پرونده تخلف مالی از اصناف شهرستان تشکیل می گردد وبه علت مداخلات فرماندار و نماینده به کنجی می رود. حتی از نزدیکان نماینده در این پرونده دستگیر و بلافاصله با طی کردن مراحل قانونی با وثیقه آزاد می گردد. اداره کل بهزیستی استان و برخی ادارات دیگر به مدد نماینده می روند. مدیرکل بهزیستی با دست پر درکنار نماینده حاضر و شانه به شانه او به دیدار مددجویان رفته تا در جمع آوری رای کثیف شرکت داشته باشد. برخی از اعضای هیات های اجرایی دو شهرستان با نظر نماینده تعیین و انجام وظیفه می کنند. برخی رد صلاحیت شده ها در هیات اجرایی رد صلاحیت خود را متوجه نماینده می دانند. این نماینده فعلی به راحتی از جایگاه نمایندگی خود استفاده کرده و وزارت علمی را با وزارت نفتی تعویض می کند. نماینده با همه مشغله هایش شرایط تحصیل در مقطع دکترا را زیر پا می گذارد و وزارت علوم هم نظاره گر است تا لقب دکتر را به این نماینده پرکار اعطا نمایند. معلوم نشد کسب مدرک از معتبرترین دانشگاه های کشور چگونه و چه زمانی به ایشان رسید. مدیران نجیب و توانمند حتی بعضا چند ماه مانده به بازنشستگی به خاطر احتمال کاندیداتوری یکی پس از دیگری قلع و قمع می شوند و به گوشه عزلت می روند. ارکان دولت ناکارآمد استان به خاطر تعلق سرزمینی کاملا با نماینده همسویی می کنند تا مانند لبه های قیچی رویش های غیر همسو را قطع کنند.
فرودگاه و کارخانه سیگار و منطقه آزاد تجاری و کمربندی سقز به شعار تکراری و وعده های انتخاباتی تبدیل گردیده که شاید با بهره گیری از آن یکبار دیگر ساختمان بهارستان را تجربه کنند.
راستی در این غوغا های انتخاباتی و بازیهای کثیف تا به حال یکبار هم شده که پرسیده شود این همه پیچ و تاب برای چیست؟ بعضی وقتا آدم دلش برای یک ذره مرام و اخلاق تنگ می شود کاش این قدر که نگران صندوق های رای هستیم لختی هم به سطل های زباله شهرمان و گرسنگان کمین گرفته اطرافش هم می اندیشیدیم.
نظر شما