مناطق ویژه اقتصادی مناطقی هستند که برای حمایت و پشتیبانی از فعالیتهای اقتصادی و ایجاد ارتباط تجاری و بینالمللی در راستای توسعه صادرات غیر نفتی و ایجاد اشتغال تشکیل میشوند.
در تعریف این مناطق به مواردی از قبیل تحرک در اقتصاد منطقهای، تولید و پردازش کالا، جلب و تشویق سرمایه گذاری داخلی و خارجی، صادرات مجدد، عبور کالا بصورت ترانزیت و انتقال کالا در محدودهای از سرزمین اصلی اشاره شده است. هدف از ایجاد این مناطق جذب سرمایه گذاریهای خارجی، دستیابی به فنآوریهای پیشرفته، کسب دانشهای مدیریتی، ایجاد فرصتهای شغلی جدید، محرومیت زدایی از مناطقی که امکان رشد و توسعه بالقوه دارند، کسب درآمد ارزی و افزایش صادرات عنوان شده است.
در مناطق ویژه اقتصادی ورود کلیه ماشین آلات خط تولید و لوازم و قطعات مورد مصرف در منطقه از خارج کشور اعم از نو و مستعمل، از پرداخت هر گونه حقوق و عوارض گمرکی معاف می باشند. همچنین این مناطق جزء قلمرو گمرکی محسوب نمی شوند وکلیه درآمدهای حاصله میتواند صرف توسعه و آبادانی و عمرانی منطقه گردد. ایجاد یک منطقه ویژه موفق میتواند آثار مثبتی برای اقتصاد منطقه به همراه داشته باشد. مثلاً م یتواند به جذب سرمایه خارجی در بخشهای مولد منجر شود.
جذب و انتقال تکنولوژی (بهدلیل معافیت گمرکی) یکی دیگر از امتیازاتی است که مناطق ویژه از آن بهره مند می شوند. با انجام سرمایه گذاری و انتقال تکنولوژی، شرایط برای تولید بیشتر در بخشهای مختلف اقتصادی بویژه صنعت فراهم می شود و لذا به دنبال آن فرصتهای شغلی مناسب در منطقه برای افراد ایجاد می شود.
این مناطق همچنین در ورود کشور به بازارهای جهانی، آشنایی با تجارت خارجی و متنوع کردن محصولات صادراتی نقش عمدهای بازی می کنند. افزایش کارایی اقتصادی، کمک به ورود کالاهای واسطه ای و سرمایه ای با شرایط و قیمت بهتر (نسبت به سایر نقاط کشور) و افزایش درآمد منطقه ناشی از افزایش فعالیت های خدماتی (حمل و نقل، بارگیری و تخلیه، بانکداری، بیمه، توریسم و …) از دیگر مزایای مناطق ویژه اقتصادی است.
با توجه به تعریف و اهداف مناطق ویژه میتوان نتیجه گرفت که مناطق مرزی شاید بهترین گزینه برای تبدیل شدن به مناطق ویژه باشند. زیرا که از یک طرف به بازارهای جهانی نزدیکترند و از طرف دیگر عمدتاً مناطق محروم و کمتر توسعهیافته هستند. اما برای تبدیل شهرهای مرزی به مناطق ویژه باید شرایط لازم را فراهم نمود. در غیر اینصورت نهتنها اهداف موردنظر تأمین نمیشوند بلکه اتلاف منابع عمومی گستردهای را نیز در پی خواهد داشت.
با توجه به اینکه عمده مناطق ویژه فعلی بدون ایجاد بسترهای لازم شکل گرفتهاند، عملکرد درخور توجهی نداشته و همانند مناطق آزاد، تبدیل به سکوی واردات برای کشور شدهاند. شاید قبل از ایجاد منطقه ویژه جدید باید از خود بپرسیم که آیا وجود تعداد بیشمار مناطق ویژه اقتصادی در کشور تاکنون کمکی به توسعه اقتصادی کشور و یا آن مناطق کرده است؟ آیا تشکیل مناطق جدید جز ایجاد رانت برای عدهای محدود، به توسعه مناطق و خروج کشور از وضعیت فعلی کمک خواهد کرد؟ جواب این سؤال با توجه به عملکرد مناطق ویژه و حتی آزاد تجاری- صنعتی، بسیار واضح است.
در استان آذربایجانغربی یک منطقه ویژه اقتصادی وجود دارد که حدود 10 سال از تصویب قانونی آن بعنوان منطقه ویژه میگذرد اما هنوز فعالیتی با نام منطقه ویژه در آن انجام نگرفته است، زیرا که نه زیرساختهای لازم فراهم است و نه بودجه کافی برای زیرساختسازی وجود دارد. عملکرد سایر مناطق ویژه نیز تعریف چندانی ندارد.
حال اگر (برخلاف آنچه که وجود دارد) فرض کنیم مناطق ایجادشده عملکرد بسیار خوبی داشته و دولت باید فرآیند ایجاد مناطق ویژه را ادامه دهد، چه مناطقی باید برای این هدف انتخاب شوند؟ آیا صرف نزدیکی به مرزها برای تشکیل یک منطقه ویژه یا آزاد کافی است؟ مطالعاتی که در این زمینه انجام گرفتهاند نشان میدهند که اولاً مناطق نظامی و عملیاتی برای چنین اهدافی مناسب نیستند. ثانیاً برای تشکیل این گونه مناطق لازم است از قبل زیرساختهای فیزیکی لازم مانند جادههای مواصلاتی، انبارهای مناسب، محوطههای مناسب برای بارگیری و باراندازی، فرودگاه و پایانههای مسافربری، بیمارستان، مراکز آموزشی و درمانی، فروشگاهها، شرکتهای خدماتی و ... تا حدودی ایجاد شده باشند.
با نگاه به برخی شهرهای پیشنهادی استان برای منطقه ویژه درمییابیم که نهتنها این شهرها مناطق نظامی و عملیاتی هستند، بلکه زیرساختهای لازم برای تبدیل شدن به منطقه ویژه را نیز در اختیار ندارند.
در هر حال، اگر به اهداف ایجاد مناطق ویژه نگاهی بیاندازیم براحتی متوجه میشویم که اهداف مذکور در عمل نهتنها تأمین نشدهاند بلکه در برخی موارد حتی نقض هم شدهاند. حال سؤالی که ممکن است به ذهن آید این است که چرا با وجود عملکرد ضعیف این مناطق، دولت هنوز هم در تلاش برای ایجاد مناطق جدید است؟
پاسخ به این سؤال نیز بسیار واضح است: بدلیل فشاری که برخی از نمایندگان مردم شهرهای مرزی در مجلس شورای اسلامی به دولت میآورند، دولت ناگزیر به ایجاد مناطق ویژه اقتصادی است. در حال حاضر 64 منطقه ویژه اقتصادی در کشور وجود دارد که تعداد 32 منطقه از آنها فعال میباشند. این در حالی است که سال گذشته مجلس شورای اسلامی ایجاد 98 منطقه ویژه اقتصادی و 8 منطقه آزاد تجاری دیگر را در کشور تصویب نمود. آیا وجود این تعداد از مناطق برای کشور لازم و ضروری است؟
بویژه آنکه علم به عدم کارایی آنها وجود دارد. آیا میتوان از دغدغههای نمایندگان مجلس برای توسعه کشور اطمینان داشت یا اینکه تصویب این تعداد منطقه ویژه صرفاً اقدامی تبلیغاتی برای جمعآوری رأی مردم میباشد؟ در آذربایجانغربی، شهرهای خوی، چایپاره، بوکان، مهاباد، پیرانشهر، سردشت، تکاب، نقده، ارومیه، اشنویه، میاندوآب و چالدران از سوی نمایندگان مجلس برای ایجاد منطقه ویژه اقتصادی پیشنهاد شدهاند!
نگارنده این یادداشت بعنوان یکی از شهروندان مناطق مرزی (که اتفاقاً یک منطقه نظامی نیز هست)، مدتها با مردم شریف و نجیب این مناطق زندگی کرده و با روحیات ساده و بدون آلایش آنها آشنایی کامل دارد. زمانی که برخی افراد با انگیزههای فراوان مانند پیروزی در انتخابات مجلس، روحیات و احساسات صادقانه مردم را به بازی گرفته و وعده ایجاد منطقه ویژهای را میدهند که مردم عادی فقط اسمش را شنیدهاند، طبیعی است که پس از پیروزی و یا هنگام آماده شدن برای انتخابات بعدی بر دولت فشار میآورند تا وعده عوامفریبانهای را که قبلاً به مردم دادهاند، برآورده سازند.
با این اوصاف به نظر میرسد شعار تبدیل یک منطقه مرزی به منطقه ویژه یا آزاد، توسط فردی که نیاز به آرای مردم برای رسیدن به صندلی مجلس دارد بیشتر به یک وعده پوپولیستی شباهت دارد تا یک مقصود کارشناسیشده.
انتخاب یک شهر یا منطقه بعنوان منطقه ویژه یا آزاد نیاز به مطالعه کارشناسی و ایجاد زیرساختهای لازم دارد. همانطور که شواهد تجربی از سایر مناطق ویژه کشور نشان میدهد، تبدیل یک منطقه مرزی به منطقه ویژه بدون بررسیهای کارشناسی و ایجاد بسترهای لازم و صرفاً با اعمال فشار به دولت، جز اتلاف منابع و ایجاد رانت برای برخی سودجو، نتیجهای درخور توجه در پی نخواهد داشت.
نظر شما