به گزارش خبرگزاری کردپرس، شکرعلی رزمخواه که امسال وارد یکصد و یازدهمین سالروز تولدش می شود متولد اردیبهشت سال 1290 و اهل روستای خوش آب و هوا و پرجمعیت پاکل گراب در دامنه های کبیرکوه از توابع ایل بزرگ بیره ای و شهرستان بدره است که به نظر می رسد هم اکنون سالخورده ترین مرد استان ایلام است و به فضل خداوند همچنان از نعمت تندرستی نسبی برخوردار است.
وی که دارای دوخواهر نیز هست و یکی شان در قید حیات است می گوید پدرش را در دوران جوانی از دست داده است و به نوعی در یتیمی بزرگ شده است. او دارای 6 فرزند دختر و یک فرزند پسر بوده و به گفته خودش تعداد نوه و نتیجه هایش به حدود 300 نفر می رسند و در حال حاضر در کنار پسر و نوه های پسری اش روزگار می گذراند.
خانه شان چشم انداز زیبایی به سمت کبیرکوه دارد با باغ سرسبز و زیبایی روبروی خانه اش که در دهه های متناوب زندگی اش یقینا از چنین چشم اندازی لذت برده است.وقتی وارد خانه اش می شوم با یک سربند کردی که سیمای دیگر لباسهای کردی که به تن دارد را تکمیل کرده است تقریبا بدون مشکل خاصی از جایش بلند می شود و بعد هم با حرارتی آمیخته با حسرتهای روزگاران سپری شده اش با من گفتگو می کند.
او به سالهایی که روستای محل سکونتش در حدود یک قرن پیش در حال شکل گیری و گسترش بوده اشاره می کند و می گوید: در آن روزگار مأموری از طرف رضا شاه پهلوی به این منطقه آمده بود و او پیشنهاد داد که زمین های هموار پایین دست این روستا را محل زراعت کرده و سکونتگاه مردم نیز در کوهپایه های کبیرکوه و این زمینهای ناهموار باشد تا زمینهای مناسب برای کشاورزی صرف کشت و کار و محل کسب و تهیه غذای مردم شود.
شکرعلی از روزگاران نوجوانی و از عنفوان جوانی اش به خاطره تلخی هم اشاره میکند و می گوید: در آن سالها به دلایل نامعلومی تعدادی از علیشروانهای این منطقه را به منطقه دره شهر و گاومیشان تبعید کردند که در آنجا زندگی کنند اما مردم اینجا که به جنگل و کوهستان عادت کرده بودند زندگی در آن منطقه برایشان سخت بود به این خاطر اکثر آنها بعد از چند سال به مرور آن منطقه را ترک و دوباره به ملک علیشروان در این منطقه بازگشتند.
در این کوچ اجباری البته سرنوشت، تعدادی از علیشروانها را هم از زادگاهشان جدا و در آن منطقه ساکن کرد که از جمله آن افراد خواهر شکرعلی بوده که همان سالها در آن منطقه ازدواج می کند و ساکن روستای زرانگوش می شود و امروزه تعداد زیادی از جمعیت علیشروانهای ساکن در زرانگوش و از جمله خانواده های یاراحمدی از فرزندان خواهر شکراله و دیگر علی شروانهای رفته به آن دیار و به نوعی حاصل آن کوچ اجباری در آن سالها هستند.
در دهه های گذشته و خصوصا دهه 30 به بعد بسیاری از مردم مناطق مرزی ایلام و از جمله علی شروانها برای کار و زندگی به کشور عراق مهاجرت کرده اند و این مهاجرین هم اکنون نیز بخشی از جمعیت شهرهای مهم عراق و بغداد را تشکیل داده اند. شکرعلی هم از جمله این افرادی است که در روزگاران جوانی چند سالی را در شهر بغداد زندگی کرده است و در یک شرکت خصوص نیز مشغول به فعالیت بوده و حتی زمانی قصد داشته خانواده اش را برای همیشه به بغداد ببرد همسر و مادرش موافق چنین سفری نبوده و وی برای همیشه ساکن منطقه علیشروان می شود.
از شکرعلی درباره رازهای سلامتی اش در طول یکصد و چند سال زندگی اش می پرسم که وی می گوید: سلامتی هم جنبه روحی دارد و هم جسمی و سلامت هر دوی اینها باعث طول عمر بیشتر می شود. او می گوید: زندگی ما مردم مناطق کرد نشین از گذشته های دور تاکنون به جنگل و کوهستان گره خورده است و زندگی عشایری و پرورش دام لازمه آن این است که مدام در طبیعت و کوهستان باشی و این خود باعث تحرک مدام بدنی ،نشاط روحی و سلامتی انسان می شود. او ادامه می دهد: روزگارانی بوده که من از همین پاکل گراب هر روز تا نیمه کبیرکوه رفته و برگشته ام و لذت هم برده ام. اکنون نیز دوست دارم هر روز از همین جا تا بالای کبیرکوه بروم ولی دیگر توانایی بدنی برای اینکار ندارم.
شکرعلی به نقش مهم تغذیه در سلامتی اش اشاره می کند و می گوید: مردم کردنشین بخاطر سبک زندگی شان همواره غذای سالم و طبیعی خورده اند که معمولا گوشت قرمز دامهایی که از بهترین گیاهان در طبیعت ایلام و کبیرکوه تغذیه می کنند به همراه گوشت مرغ و پرندگان محلی ,شیر، ماست، روغن حیوانی و کشک و گیاهان دارویی که در طبیعت وجود دارد به همراه گندم و حبوباتی که به دست خودشان کشت می شود.
از مهم ترین غذاهایشان بوده که در واقع سالم ترین و کامل ترین نوع تغذیه هم به حساب می آید و خودم هم مانند دیگر مردم این دیار چنین تغذیه ای داشته ام.
وی اعتقاد دارد گوشت قرمز و روغن حیوانی نه تنها برای بدن مضر نیست بلکه بهترین دارو و تغذیه برای بدن است و در طول یکصد و چند سال گذشته یکی از مهم ترین مواد غذایی مصرف وی بوده است و اکنون نیز به هر میزان که اشتها داشته باشد و دلش بخواهد گوشت و روغن حیوانی مصرف می کند.
شکرعلی رزمخواه در کنار این تغذیه منحصر به فرد و مورد علاقه اش چندان تمایلی به غذاهای امروزی و غیر ارگانیک ندارد و می گوید مطلقا گوشت مرغهای پرورشی در مرغداری ها را مصرف نمی کند و علاقه ای هم ندارد.حتی خوردنی های دیگری همچون ماکارونی ،کالباس،سوسیس و غذاهای کنسرو شده را هرگز مصرف نکرده است و بخاطر تغذیه سالمی که داشته است خوشبختانه در طول عمرش به ندرت به پزشک مراجعه کرده است و در چند سال پیش تنها یکبار بخاطر دل درد به بیمارستانی در ایلام رفته و برای نخستین بار سونوگرافی کرده است .
در گذشته های دور در نواحی زاگرس شکار پرندگان و حیوانات نه تنها یک تفریح و سرگرمی بلکه یک منبع غذایی هم به حساب آمده است.شکرعلی وقتی از روزگاران شکار در کبیرکوه می گوید کف دستهایش را با حسرت به هم می مالد و نگاههایش را به سمت قله های کبیرکوه در روبرویش پرواز می دهد.
وی می گوید: آن زمان سرتاسر کبیرکوه پر گله های حیوانات گوناگون وحشی بوده و حتی زمستانها شاهد اطراق گله های بز، قوچ، میش، کل و دیگر حیوانات وحشی در دامنه های کبیرکوه و اطراف این روستاها بودیم حتی حیوانات درنده ای هم همچون پلنگ در گذشته های دور به فراوانی در کبیرکوه وجود داشت که امروزه تعداد این گونه ها متاسفانه به حداقل رسیده است.
نظر شما