هفته وحدت و سه اقدام انسجام ­آفرین/ دکتر سعید زارع*

سرویس ایران- این گزاره صحیح است که امروز بزرگترین مشکل کشور، مشکلات اقتصادی است اما نظریه ­پردازان علوم اجتماعی معتقدند که حتی در شرایط نامناسب اقتصادی و شرایط رکودی و تورمی هم بیش از هر سرمایه دیگر، سرمایه اجتماعی و نیاز به اعتمادسازی، احساس می شود.

سرمایه اجتماعی و ایجاد اعتماد در جامعه «در کنار سایر سرمایه‌­ها می­‌تواند بسیاری از معماهای لاینحل اجتماعی را از سر راه حرکات توسعه­‌ای جامعه بردارد و رشد شتابان اقتصادی، اجتماعی را امکان پذیر نماید». همچنان که برخی از اقتصاددانان برجسته امروز دنیا «سیاست­‌های موسوم به اقتصاد کلان را موضوع ثانوی و موضوع اصلی توسعه را رابطه دولت و ملت می‌­دانند». مهم‌­ترین عامل بهبود رابطه دولت ـ ملت، همبستگی و انسجام اجتماعی است و از عوامل مهم و موثر در انسجام و همبستگی جامعه، وجود اعتماد در بین افراد و گروه­‌های مختلف اجتماعی می‌باشد. بنابراین اعتماد در جامعه، عامل مهم تقویت رابطه دولت و ملت است. «فقر و پایین بودن سطح درآمد؛ توزیع ناعادلانه درآمد، ثروت و قدرت؛ وجود تفرقه و برخی اختلافات قومی، مذهبی و دینی و در نهایت وجود ناامنی در جامعه، از عوامل و زمینه‌­های اصلی کاهش و تضعیف اعتماد اجتماعی در جامعه است». در جوامعی که اختلافات فرهنگی، قومی، نژادی و مذهبی وجود دارد، تشدید این اختلافات منجر به نابودی اعتماد در سطح جامعه می­‌شود. «احساسات و اندیشه‌­های قوم­‌گرایانه و تشدید اختلافات قومی، مذهبی و دینی، وفاق میان گروه‌­ها و شبکه اعتماد عمومی را تضعیف می­‌کند و همبستگی قومی و فرقه­‌ای و شبکه اعتماد مبتنی بر نظام طایف‌ه­ای را جایگزین می‌­کند». بنابراین عدالت اجتماعی و همبستگی و انسجام ملی، دو پایه اساسی در بهبود اوضاع اجتماعی هر جامعه‌ای محسوب می‌­شوند.

تاریخ یکصد ساله ملت ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی نیز بر عدالت­‌خواهی مردم ایران تاکید دارد. روح حاکم بر قانون اساسی تاکید بر آن دارد که تمام ایرانیان از هر قوم، دین و مذهبی، محترم و برابرند. در اصل نوزدهم قانون اساسی تاکید شده است که «مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند، از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند این‌ها سبب امتیاز نخواهد بود». اما با تمام این قوانین و تاکیدات رهبران نظام، حقوق شهروندان قومی، مذهبی و دینی به شایستگی و مطابق قوانین رعایت نمی‌­شود. این امر، مسئولیت نخبگان فرهنگی و مسئولان تصمیم‌­ساز را دو چندان می­‌کند. باید با فرهنگ‌­سازی در حوزه عمومی این گفتمان را حاکم کرد که هویت اقوام ایرانی بخش جدایی‌ناپذیر هویت ملی است. همچنین باید از تصمیمیات تبعیض‌­آمیز و تبعیضات ناروا در جامعه نیز جلوگیری کرد. در عین حال باید به همبستگی و انسجام هویت­‌های قومی ـ محلی در جامعه توجه ویژه شود. نادیده گرفتن هویت­‌های قومی ـ محلی به همان اندازه مسأله­‌ساز است که واگرایی و تفرقه‌افکنی میان اقوام ایرانی خطرناک است. رفع نیازها و دغدغه­‌های هویت­‌های قومی، مذهبی و دینی و برطرف کردن شکاف­‌های قومی، مهم­ترین عنصر امنیت­‌ساز در ایران امروز می‌باشد. در یک جمله می توان گفت: نسخه شفابخش و داروی تقویتی دولت، همان هم­‌گرایی اقوام و اقلیت­ها و تقویت رابطه آنها با دولت است.

در جریان مناظرات انتخابات ریاست جمهوری در سال جاری، نکته قابل توجه و تامل، نگاه مثبت همه کاندیداها به اقوام، اهل­‌سنت و پیروان ادیان توحیدی (اقلیت‌­های دینی) بود. در آن مناظرات و گفت و گوها، بارها و بارها از اقوام، اقلیت‌ ها و اهل سنت نام برده شد. بارها و بارها بر رفع مشکلات اقوام، اقلیت ها و اهل سنت و استفاده از شایستگان آنها در دولت و مدیریت کلان، یاد گشت. این مسأله بیانگر شناخت درست و فهم مشترک جامعه نخبگانی کشور از اهمیت و نقش این قشر از جامعه و تاثیرگذاری آنها در ایران بود. این امر تاییدی بود بر تاسیس نهادی تحت عنوان »مشاور امور اقوام و اقلیت‌­های دینی و مذهبی». این اتفاق بخوبی نشان داد که این گفتمان در جامعه نهادینه شده که اقوام، اهل‌ سنت، اهل ‌طریقت و اقلیت های دینی در تار و پود این کشور جای دارند. واقعیت اجتماعی‌­اند و همچون خونی در رگ جامعه جاری­‌اند. نخبگان و مشاوران کاندیداها به خوبی دریافتند که توجه به این موضوع، اعتماد آفرین است و برای پیروزی نهایی آنها، سرنوشت‌­ساز خواهد بود. این شناخت و آگاهی، نقطه عطفی در تاریخ تعاملات سیاسی ایران معاصر محسوب می‌شود.

در روزهای اخیر، اقدامات مثبت و انسجام‌بخشی پیرامون رعایت حقوق اقوام و اقلیت­‌های دینی در کشور رخ داد که تامل برانگیز و قابل بررسی است.

اقدام نخست و مهم، انتصاب فردی به عنوان «مشاور رئیس جمهور در امور اقوام و اقلیت­‌های دینی و مذهبی» از طرف ریاست محترم جمهور در 25 مهرماه بود. انتخاب دکتر ماموستا عبدالسلام کریمی از ایرانیان عزیز کرد و عالم اهل‌­سنت نیز از نکات برجسته این انتصاب محسوب می‌­شد. این امر تایید دوباره این نهاد جدید­التاسیس بود. تاییدی بود بر این که توجه و احترام به اقوام، مذاهب، اهل­‌طریقت و پیروان ادیان توحیدی (اقلیت­‌های دینی) یک امر مهم و حیاتی برای جامعه است. البته ناگفته نماند که همواره بر این عنوان، نقدی مطرح بوده است. بکار بردن واژه «اقلیت مذهبی» برای اهل­‌سنت و مذاهب اسلامی نادرست و کاربرد واژه «اقلیت دینی» برای پیروان ادیان توحیدی (کلیمیان، زرتشتیان، مسیحیان ارمنی، مسیحیان آشوری و صابئین‌مندایی)، ناخوشایند و ملال‌­آور است. پسندیده و شایسته بود که عنوان «مشاور رئیس جمهور در امور اقوام، مذاهب و پیروان ادیان توحیدی» انتخاب می‌گشت. از این نقد که بگذریم، انتخاب یک اهل­‌سنت از میان اقوام ایرانی (کردستانی)، به عنوان مشاور رئیس جمهور، یک اقدام مناسب و تاریخی بود. از این بابت، این حکم ریاست محترم جمهور، یک اقدام امیدبخش و قابل تقدیر است.

اقدام بعدی، انتصاب امام جمعه محترم اهل­‌سنت شهر بوشهر؛ شیخ اسماعیل بازدار، به عنوان «مشاور اهل­‌سنت استاندار» بود. این اقدام نیز در آستانه هفته وحدت، امری نیکو و عملی پسندیده بود. گرچه در دولت­‌های گذشته مشاور اهل­‌سنت استاندار (همچون استان گلستان و خراسان شمالی) و حتی معاون وزیر و سفیر جمهوری اسلامی ایران در کشورهای ویتنام و برونئی نیز از میان ایرانیان عزیز اهل‌­سنت (کرد و بلوچ) منصوب شدند.

اقدام برگزیده و قابل تقدیر دیگر، نام‌گذاری خیابانی به نام «امام شافعی» در شهرستان اهل‌سنت­‌نشین کنگان از استان بوشهر بود. این اقدام نیز بسیار مثبت و تاثیرگذار بوده است. به گونه­‌ای که موجبات خرسندی برادران اهل­‌سنت در استان را فراهم نمود. البته در جنوب ایران، استان بوشهر به لحاظ همدلی و همبستگی اقوام و مذاهب در کشور نمونه است و این انسجام و همبستگی ریشه در تاریخ این منطقه دارد. چنانکه در مرکز شهر بوشهر، منطقه‌­ای به نام «چهار محل» وجود دارد که در این خیابان کلیسای مسیحیان گریگوری، کنیسه یهودیان، مسجد شیعیان و اهل­‌سنت در کنار یکدیگر قرار دارند. این همجواری در یک خیابان نشانگر آن است که مردم این دیار از دیرباز زندگی توأم با همدلی، مدارا و همزیستی را آزمودند.

در پایان اشاره می‌شود همان‌گونه که در منابع تاریخی آمده است، تار و پود این سرزمین را هویت­‌های قومی محلی تشکیل داده­‌اند. اقوام ایرانی در طول تاریخ، از تمامیت ارضی، زبان ملی و هویت ایرانی حراست کرده‌­اند. اما پرسش مهم و قابل توجه آن است که چه عناصر و عواملی این هویت­‌ها را کنار هم نگه داشته و از تفرقه و واگرایی اقوام جلوگیری کرده است؟ پاسخ «فرهنگ ایران زمین» است. فرهنگ ایران زمین در پیچ و خم تاریخی، از تنوع قومی و تفاوت فرهنگی، حمایت و حراست کرده و قومیت­‌های گوناگون را بسان گل­‌های زیبایی در گلستان رنگارنگ این سرزمین، همبسته و منسجم نگه داشته است. فرهنگ ایران زمین، فرهنگ مدارا، جوانمردی، محبت، عدالت، انصاف و همزیستی مسالمت‌­آمیز است. فرهنگ ایران زمین، مخالف تفرقه، خشونت­‌طلبی، برتری­‌جویی، اهانت، تحقیر، تبعیض و نامهربانی می‌باشد. در فرهنگ این سرزمین، تمام شهروندان از کرامت انسانی برخوردارند و از مزایای قانونی و مقررات اداری به نحو یکسان بهره­‌مند هستند. اهانت و تحقیر یا ایجاد تنفر نسبت به قومیت­‌ها و پیروان ادیان توحیدی و مذاهب گوناگون امری ناشایست و ناپسند است. بر اساس این فرهنگ، رعایت اخلاق، راستی، درستکاری و توجه به وجدان و افکار عمومی و پرهیز از تندخویی، خودرایی و... نشانه انسان کامل و حکمرانی خوب می‌باشد. مطابق این فرهنگ هیچ کس حق ندارد موجب شکل­‌گیری تنفرهای قومی، مذهبی و دینی در جامعه شود. بلکه باید در راستای وحدت و انسجام هویت­‌های قومی و مذهبی گام بردارد. مطابق این فرهنگ، حفظ هویت­‌های قومی، دینی و مذهبی و همبستگی و هم‌­گرایی اقوام موجود در هر جامعه، ضامن امنیت و منافع ملی است.

** پژوهشگر حوزه اقوام و ادیان/ منبع سایت انسجام ملی

کد خبر 20222

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha