سرمایه اجتماعی و ایجاد اعتماد در جامعه «در کنار سایر سرمایهها میتواند بسیاری از معماهای لاینحل اجتماعی را از سر راه حرکات توسعهای جامعه بردارد و رشد شتابان اقتصادی، اجتماعی را امکان پذیر نماید». همچنان که برخی از اقتصاددانان برجسته امروز دنیا «سیاستهای موسوم به اقتصاد کلان را موضوع ثانوی و موضوع اصلی توسعه را رابطه دولت و ملت میدانند». مهمترین عامل بهبود رابطه دولت ـ ملت، همبستگی و انسجام اجتماعی است و از عوامل مهم و موثر در انسجام و همبستگی جامعه، وجود اعتماد در بین افراد و گروههای مختلف اجتماعی میباشد. بنابراین اعتماد در جامعه، عامل مهم تقویت رابطه دولت و ملت است. «فقر و پایین بودن سطح درآمد؛ توزیع ناعادلانه درآمد، ثروت و قدرت؛ وجود تفرقه و برخی اختلافات قومی، مذهبی و دینی و در نهایت وجود ناامنی در جامعه، از عوامل و زمینههای اصلی کاهش و تضعیف اعتماد اجتماعی در جامعه است». در جوامعی که اختلافات فرهنگی، قومی، نژادی و مذهبی وجود دارد، تشدید این اختلافات منجر به نابودی اعتماد در سطح جامعه میشود. «احساسات و اندیشههای قومگرایانه و تشدید اختلافات قومی، مذهبی و دینی، وفاق میان گروهها و شبکه اعتماد عمومی را تضعیف میکند و همبستگی قومی و فرقهای و شبکه اعتماد مبتنی بر نظام طایفهای را جایگزین میکند». بنابراین عدالت اجتماعی و همبستگی و انسجام ملی، دو پایه اساسی در بهبود اوضاع اجتماعی هر جامعهای محسوب میشوند.
تاریخ یکصد ساله ملت ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی نیز بر عدالتخواهی مردم ایران تاکید دارد. روح حاکم بر قانون اساسی تاکید بر آن دارد که تمام ایرانیان از هر قوم، دین و مذهبی، محترم و برابرند. در اصل نوزدهم قانون اساسی تاکید شده است که «مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند، از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود». اما با تمام این قوانین و تاکیدات رهبران نظام، حقوق شهروندان قومی، مذهبی و دینی به شایستگی و مطابق قوانین رعایت نمیشود. این امر، مسئولیت نخبگان فرهنگی و مسئولان تصمیمساز را دو چندان میکند. باید با فرهنگسازی در حوزه عمومی این گفتمان را حاکم کرد که هویت اقوام ایرانی بخش جداییناپذیر هویت ملی است. همچنین باید از تصمیمیات تبعیضآمیز و تبعیضات ناروا در جامعه نیز جلوگیری کرد. در عین حال باید به همبستگی و انسجام هویتهای قومی ـ محلی در جامعه توجه ویژه شود. نادیده گرفتن هویتهای قومی ـ محلی به همان اندازه مسألهساز است که واگرایی و تفرقهافکنی میان اقوام ایرانی خطرناک است. رفع نیازها و دغدغههای هویتهای قومی، مذهبی و دینی و برطرف کردن شکافهای قومی، مهمترین عنصر امنیتساز در ایران امروز میباشد. در یک جمله می توان گفت: نسخه شفابخش و داروی تقویتی دولت، همان همگرایی اقوام و اقلیتها و تقویت رابطه آنها با دولت است.
در جریان مناظرات انتخابات ریاست جمهوری در سال جاری، نکته قابل توجه و تامل، نگاه مثبت همه کاندیداها به اقوام، اهلسنت و پیروان ادیان توحیدی (اقلیتهای دینی) بود. در آن مناظرات و گفت و گوها، بارها و بارها از اقوام، اقلیت ها و اهل سنت نام برده شد. بارها و بارها بر رفع مشکلات اقوام، اقلیت ها و اهل سنت و استفاده از شایستگان آنها در دولت و مدیریت کلان، یاد گشت. این مسأله بیانگر شناخت درست و فهم مشترک جامعه نخبگانی کشور از اهمیت و نقش این قشر از جامعه و تاثیرگذاری آنها در ایران بود. این امر تاییدی بود بر تاسیس نهادی تحت عنوان »مشاور امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی». این اتفاق بخوبی نشان داد که این گفتمان در جامعه نهادینه شده که اقوام، اهل سنت، اهل طریقت و اقلیت های دینی در تار و پود این کشور جای دارند. واقعیت اجتماعیاند و همچون خونی در رگ جامعه جاریاند. نخبگان و مشاوران کاندیداها به خوبی دریافتند که توجه به این موضوع، اعتماد آفرین است و برای پیروزی نهایی آنها، سرنوشتساز خواهد بود. این شناخت و آگاهی، نقطه عطفی در تاریخ تعاملات سیاسی ایران معاصر محسوب میشود.
در روزهای اخیر، اقدامات مثبت و انسجامبخشی پیرامون رعایت حقوق اقوام و اقلیتهای دینی در کشور رخ داد که تامل برانگیز و قابل بررسی است.
اقدام نخست و مهم، انتصاب فردی به عنوان «مشاور رئیس جمهور در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی» از طرف ریاست محترم جمهور در 25 مهرماه بود. انتخاب دکتر ماموستا عبدالسلام کریمی از ایرانیان عزیز کرد و عالم اهلسنت نیز از نکات برجسته این انتصاب محسوب میشد. این امر تایید دوباره این نهاد جدیدالتاسیس بود. تاییدی بود بر این که توجه و احترام به اقوام، مذاهب، اهلطریقت و پیروان ادیان توحیدی (اقلیتهای دینی) یک امر مهم و حیاتی برای جامعه است. البته ناگفته نماند که همواره بر این عنوان، نقدی مطرح بوده است. بکار بردن واژه «اقلیت مذهبی» برای اهلسنت و مذاهب اسلامی نادرست و کاربرد واژه «اقلیت دینی» برای پیروان ادیان توحیدی (کلیمیان، زرتشتیان، مسیحیان ارمنی، مسیحیان آشوری و صابئینمندایی)، ناخوشایند و ملالآور است. پسندیده و شایسته بود که عنوان «مشاور رئیس جمهور در امور اقوام، مذاهب و پیروان ادیان توحیدی» انتخاب میگشت. از این نقد که بگذریم، انتخاب یک اهلسنت از میان اقوام ایرانی (کردستانی)، به عنوان مشاور رئیس جمهور، یک اقدام مناسب و تاریخی بود. از این بابت، این حکم ریاست محترم جمهور، یک اقدام امیدبخش و قابل تقدیر است.
اقدام بعدی، انتصاب امام جمعه محترم اهلسنت شهر بوشهر؛ شیخ اسماعیل بازدار، به عنوان «مشاور اهلسنت استاندار» بود. این اقدام نیز در آستانه هفته وحدت، امری نیکو و عملی پسندیده بود. گرچه در دولتهای گذشته مشاور اهلسنت استاندار (همچون استان گلستان و خراسان شمالی) و حتی معاون وزیر و سفیر جمهوری اسلامی ایران در کشورهای ویتنام و برونئی نیز از میان ایرانیان عزیز اهلسنت (کرد و بلوچ) منصوب شدند.
اقدام برگزیده و قابل تقدیر دیگر، نامگذاری خیابانی به نام «امام شافعی» در شهرستان اهلسنتنشین کنگان از استان بوشهر بود. این اقدام نیز بسیار مثبت و تاثیرگذار بوده است. به گونهای که موجبات خرسندی برادران اهلسنت در استان را فراهم نمود. البته در جنوب ایران، استان بوشهر به لحاظ همدلی و همبستگی اقوام و مذاهب در کشور نمونه است و این انسجام و همبستگی ریشه در تاریخ این منطقه دارد. چنانکه در مرکز شهر بوشهر، منطقهای به نام «چهار محل» وجود دارد که در این خیابان کلیسای مسیحیان گریگوری، کنیسه یهودیان، مسجد شیعیان و اهلسنت در کنار یکدیگر قرار دارند. این همجواری در یک خیابان نشانگر آن است که مردم این دیار از دیرباز زندگی توأم با همدلی، مدارا و همزیستی را آزمودند.
در پایان اشاره میشود همانگونه که در منابع تاریخی آمده است، تار و پود این سرزمین را هویتهای قومی محلی تشکیل دادهاند. اقوام ایرانی در طول تاریخ، از تمامیت ارضی، زبان ملی و هویت ایرانی حراست کردهاند. اما پرسش مهم و قابل توجه آن است که چه عناصر و عواملی این هویتها را کنار هم نگه داشته و از تفرقه و واگرایی اقوام جلوگیری کرده است؟ پاسخ «فرهنگ ایران زمین» است. فرهنگ ایران زمین در پیچ و خم تاریخی، از تنوع قومی و تفاوت فرهنگی، حمایت و حراست کرده و قومیتهای گوناگون را بسان گلهای زیبایی در گلستان رنگارنگ این سرزمین، همبسته و منسجم نگه داشته است. فرهنگ ایران زمین، فرهنگ مدارا، جوانمردی، محبت، عدالت، انصاف و همزیستی مسالمتآمیز است. فرهنگ ایران زمین، مخالف تفرقه، خشونتطلبی، برتریجویی، اهانت، تحقیر، تبعیض و نامهربانی میباشد. در فرهنگ این سرزمین، تمام شهروندان از کرامت انسانی برخوردارند و از مزایای قانونی و مقررات اداری به نحو یکسان بهرهمند هستند. اهانت و تحقیر یا ایجاد تنفر نسبت به قومیتها و پیروان ادیان توحیدی و مذاهب گوناگون امری ناشایست و ناپسند است. بر اساس این فرهنگ، رعایت اخلاق، راستی، درستکاری و توجه به وجدان و افکار عمومی و پرهیز از تندخویی، خودرایی و... نشانه انسان کامل و حکمرانی خوب میباشد. مطابق این فرهنگ هیچ کس حق ندارد موجب شکلگیری تنفرهای قومی، مذهبی و دینی در جامعه شود. بلکه باید در راستای وحدت و انسجام هویتهای قومی و مذهبی گام بردارد. مطابق این فرهنگ، حفظ هویتهای قومی، دینی و مذهبی و همبستگی و همگرایی اقوام موجود در هر جامعه، ضامن امنیت و منافع ملی است.
** پژوهشگر حوزه اقوام و ادیان/ منبع سایت انسجام ملی
نظر شما