همیشه مرگ عزیزان ، دلاوران ، مصلحان و جوانمردان با اندوه و سوگ همراه بوده است. در فرهنگ دیرسال کُردها فقدان جوانمرگانِ جوانمرد داغی فراموش نشدنی ست و برای همین در مراسمی آیینی یادشان را گرامی می دارند.
از جمله ی این مراسم، پرسه، مور، چمری و آقامی رو است.
آیین چمری، نمایشی ویژه برای پاسداشت نام درگذشتگانی ست، که اندوه رفتنشان سخت سنگین و جگرسوز است.
واژه ی چمری از واژه های رازناکی است که هنوز معنای لغوی منطقی برای آن نشده است، هرچند که برای آن معانی چون دایره، چشم براه و ... آورده اند .
پیشینه ی این آیین به روزگاران باستان می رسد و در شاهنامه فردوسی در سوگ سیاوش به جلوه هایی اشاره شده است که رگه هایی از آن در مراسم چمری هنوز برجای مانده است.
چمَر با دعوت رسمی از بزرگان ایلات و طوایف انجام می شود و پیک هایی چابک خبر را به اطراف می رسانند.
مراسم در زمینی باز اجرا می شود و لوازم فرد متوفی چون شمشیر و لباس و زین و ..به همراه اسبی که تحت تاثیر فضای اندوه ناک مراسم ،بی حرکت و سوگوار در میدانگاه ایستاده است، به نمایش گذاشته می شود.
بر گِرد میدان که به آن چمرگاه گفته می شود ، مردان سوگوار با لته های بریده شده سیاه چادر که بر گردن آویخته اند حلقه می بندند و بعد از آنها، زنان با سربندهای آغشته به گِل، مویه خوان قرار می گیرند. در حلقه ی سوگواران هفت نفر از شاعران محلی که به آنها (بویش )می گویند حضور دارند.
هفت شاعر و هم سُرا هماهنگ با هم اشعاری را می خوانند که به نظر می رسد این همسرایی علاوه بر نشانه ای برای شکوه فرد متوفا ،برای آن است که صدای آنها به جمعیت سوگوار راحت تر برسد. یک نفر هم در کنار همسرایان قرار دارد که حرکات و اشعار آنها را هماهنگ می کند وگاه در بین لحظه های سکوت مجلس، نام شخص متوفا را بر زبان می راند و شیون بیشتری را طلب می کند. این فرد که از حافظه ی قوی برخوردار است برای هماهنگی در خوانش اشعار گاه مصرع های هر بیت را به همسرایان یاد آوری می کند.
در بین هر بیت همسرایان کلمه رُو رُو یا شبه جمله ی (آقامی رو )را با هم همخوانی می کنند. می توان گفت: چمری نخستین سمفونی و هم آوایی سوگ در تاریخ بشر است.
هماهنگی (بویش )ها در ترتیب گفتن اشعار سوگ بدون هیچ کاغذ و نوشته ای باعث شگفتی ست. ارکستر عزا شامل ساز ، دهل هم به این مراسم شکوهی دیگر می بخشد. در پایان مراسم چمر، سنگهایی که در محل چمرگاه روی هم چیده شده اند به همان ترتیب و به عنوان یاد بود تا سالها در آن مکان باقی می مانند.
نکته پایانی اینکه سرزمین دیرسال زاگرس و دیارباستانی کرمانشاه،گاهواره آیین های ست که ریشه های آنها به کهن سال ترین دوره های تاریخ بشر می رسد که ثبت و ضبط آنها ضروری است، چراکه سندهای هویت اجتماعی تاریخی مردم این سرزمین را در خویش دارند.
سرویس کرمانشاه _ " سرزمین دیرسال زاگرس و دیارباستانی کرمانشاه،گاهواره آیین های ست که ریشه های آنها به کهن سال ترین دوره های تاریخ بشر می رسد که ثبت و ضبط آنها ضروری است، چراکه سندهای هویت اجتماعی تاریخی مردم این سرزمین را در خویش دارند."
کد خبر 2418
نظر شما