اینجا هم دولت ها بدون شک نقش پدر معنوی ملت ها را دارند. حال دولتی که به آموزش عمومی در حد کفایت در زمان خود بهایی نداده باشد و در عمل برای آموزش تمام اقشار سرمایەگذاری آنچنانی نکرده باشد، اگر تعارفات را کنار بگذاریم طبیعی است که این روزها دست تو کیسه خالی کند یا به درهای بسته بکوبد.
آموزش صیحیح، از مهمترین و اساسی ترین مبانی تربیتی هر جامعە است که در بحران های مختلف جامعه ما نشان داده است که ماموریت خود را به درستی انجام نمی دهد به همین خاطر است که بخشی از نخبگان و تحصیل کردگان در بحران مرگ آلود کرونا محتکر ماسک و دستکش می شوند و به نوعی سوادگری مرگ می کنند یا بخش وسیعی از جامعه نخبگان فعال در حوزه سلامت با نصب کارت خوان بانکی برای اخذ مالیات بر درآمد، بیشترین مقاومت را از خود نشان می دهند.
پدر خوب، اگر تربیت صحیح و مناسب را در اولویت برنامەهای آموزشی فرزندان خود قرار دهد و به شرط اینکه خود نیز در عمل به درستی آنچه که آموزش می دهد رفتار کند، یقینا فرزندان و نسل های بعد از او هم همان راه و روش مفید و موثر زیستن را ادامه خواهند داد؛ اما اگر فقط کارش نصیحت کردن و توصیه به فرزندان باشد و در عمل رفتارهای متناقض انجام دهد مسیر حرکت فرزندان با زاویه بزرگتری منحرف شده و بی هدف به ناکجا آباد می تازد.
امروز، دولت که مدیریت اداره کشور را بر عهده دارد و تقریبا همگان او را در نقش پدر ملت می بینند دچار چنین تناقضی در موضوعات مختلف شدەاست.
آموزش صحیح چیزی نیست بتوان آنرا در یک لحظه و با فشاردادن یک دکمه در جامعه نهادینه کرد و در کمترین زمان با بلندگوی بزرگ "مردم رعایت کنند" و یا با زور و فشار آنرا فرهنگ سازی کرد، بلکه آموزش در بستر زمان کافی و به دست پدرانی خردمند و عادل نهادینه می شود. باید گفت بی پدری از پدر بد و هزاران بار از ناپدری بهتر است.
نظر شما