شاید برای شما هم اتفاق افتاده است که با کسی برخورد کنید و از او پرسشی در هر زمینه ای دشته باشید و او پاسخگو باشد، اگر در مورد کرونا از او سئوال کنید قطعا طوری پاسخ می دهد که فکر می کنید یکی از پزشکان فوق تخصص بیماریهای عفونی و ریوی است که به تازگی از وزرات بهداشت چین برگشته است(برای کمک پزشکی به آنجا رفته بود!) اگر درباره فیلم از او بپرسید، طوری با شما حرف خواهد زد که فکر کنید او احتمالا یکی از داوران جشنواره فیلم اسکار است و یا به تازگی تارکفسکی آخرین فیلمش را با او ساخته است! اگر درباره سیاست با او حرف بزنید، به این نتیجه خواهید رسید که چند سال قبل حتما دیپلماتی در کشوری بوده است! اگر درباره فوتبال با او حرف بزنید، طوری اظهار نظر میکند که انگار مدرک دو دوره مختلف مربیگری کلاس A لالیگا را دارد و در بازی ال کلاسیکو قبلی در رختکن ورزشگاه سانتیاگو برنابئو در کنارِ کریم بنزما بوده است!
در این روزها که ویروس کرونا جهان را درگیر کرده و چالشی جدی برای همه مردم و دولتمردان در کشورهای مختلف به وجود آورده است، اخبار گوناگون در قالب فیلم، مقاله، پیام و …درباره علل به وجود آمدن و شیوع ویروس کرونا در جهان، نقش چین یا آمریکا در ایجاد احتمالی آن، نحوه مقابله و درمان و …. (درست یا غلط) برای همه ما و بیشتر از شبکههای مجازی ارسال میشود و گاهی در مورد صحت و سقم آن سئوال می شود که در موردی از اینجانب اظهار نظر میخواستند! خیلی ساده عرض کردم نمیدانم! و این پرسش و پاسخ سبب نگارش این مطالب شد.
کارشناسان، قرن ۲۱ را عصر فضای مجازی نامیده اند و به دلیل تبادل و نقش فن آوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی، همه ما روزانه اخبار و اطلاعات زیادی توسط رسانههای مختلف و به ویژه در دنیای مجازی دریافت می کنیم. ما با شنیدن و خواندن برخی مطالب و مقایسه آن با دانسته های قبلی خودمان توهم دانش پیدا می کنیم. به عنوان مثال اگر کسی پرسشی از ما داشته باشند در هر مورد مانند: کرونا (هر پرسشی باشد)، سیاست خارجی و اقتصادی دولت ایران، برنامه بهداشت جهانی برای مقابله با فقر، برجام و برنامه هستهای ایران، نظریه گقتگوی تمدن ها و یا جنگ های خاورمیانه، سیاستهای رئیس جمهور آمریکا، راه حل ترافیک تهران، وضعیت معادن الماس آفریقا، نحوه برگزاری المپیک ۲۰۲۰توکیو، آخرین وضعیت جنگلهای آمازون، بحران آب و محیط زیست و هر چیز دیگری که شما فکر کنید، اگر پرسشی باشد به احتمال خیلی زیاد ما توضیح و پاسخی برای آن داریم و هیچگاه نمیگوییم “نمی دانم”. چراکه دچار توهم دانایی هستیم!
توهم دانایی چیست؟ در یک جمله یعنی اینکه فکر کنیم مطلبی را میدانیم، در صورتی که اشتباه میکنیم. یعنی یا نمیدانیم و یا اشتباه و ناقص میدانیم و علت اصلی توهمِ دانستن یا همان توهم دانش، تصور ناقص ما نسبت به تمام یک مطلب و سپس مقایسهی دانش خودمان با همان تصور است.
استیون اسلومان و فیلیپ فرنباخ نویسندگان کتاب “توهم دانش” معتقدند: منظور این نیست که مردم نادانند.
در واقع مردم بیشتر از آنکه خودشان فکر میکنند نادانند. همه ما کم و بیش از توهم فهمیدن رنج میکشیم؛ توهم اینکه فکر میکنیم چیزها چطور کار میکنند، در حالی که درک و دانش ما نسبت به آنها بسیار پایین است. اینکه برخی از ما در رشتهای تخصص و یا اطلاعات خوبی داریم درست است، ولی درباره بیشتر موضوعات حتی اطلاعات خیلی جزیی هم نداریم و آنچه می دانیم تنها «احساس دانستن» است.
آنها این پرسش را مطرح می کنند که چطور میتوانیم بچرخیم و دانشمند به نظر برسیم درحالی که عملا چیزی بلد نیستیم؟ جوابش این است که ما با یک دروغ بزرگ زندگی میکنیم. به خودمان میگوییم که میفهمیم در اطرافمان چه میگذرد، اینکه نظرات ما بر اساس دانشمان است و اعمالمان بر اساس اعتقاداتی درست؛ هرچند که در واقع اینطور نیست. ما پیچیدگیها را با توهم فهمیدن برای خود آسان میکنیم. ما اگر زمان بیشتری را صرف مطالعه و یادگیری در آن موضوع نماییم به زودی متوجه می شویم که اطلاعاتمان از آن موضوع کم بوده و توهم دانش ما در آن موضوع کمرنگ تر می شود و شاید از بین برود.
ما امروز زندگی خودمان را با توهم دانستن زیادی سپری می کنیم. همهی مشکل زندگی ما هم این است که نمی دانیم که «خیلی نمی دانیم»و اصلاً کتاب نمیخوانیم. اگر فکر میکنیم که زیاد «می دانیم» دلیل اصلی آن این است که کتاب نمیخوانیم.
ابن سینا بزرگمرد خرد می گوید تا بدانجا رسید دانش من که بدانم همی که نادانم!. اگر در موضوعی اطلاعاتی نداریم و یا پاسخی را نمیدانیم بهتر است سکوت کنیم. بزرگان علم اخلاق در بسیاری موارد ما را دعوت به سکوت کرده اند و شاید یکی از پررهنمودترین سجایا توصیه به سکوت باشد.
فردوسی میگوید: «ز دانش چو جان تو را مایه نیست / به از خامشی هیچ پیرایه نیست» و سعدی استاد سخن در باب چهارم گلستان نیز از فواید خاموشی میگوید که گوهرشناسان راز «دهان جز به لؤلؤ نکردند باز».
نتیجه اینکه ما با شنیدن خبر و پیامی و یا مطالعه اندکی در موضوعی دچار توهم دانش می شویم، درحالی که در بسیاری از موضوعات هیچ اطلاعاتی نداریم و بهتر است به جای اظهار نظر در هر زمینه ای مطالعه امان را بیشتر و صحبت کردن را کمتر کنیم.
نظر شما