اقتصاد پس از یک ماه تعطیلی بیشتر بخش های تولیدی و خدماتی، به لحظه تاریخی خود رسید: یا تن به فروپاشی می داد یا با انتخاب منطق کولبری از این گردنه دشوار عبور می کرد.
اعلام طرح بازگشایی مشاغل پس از 23 فروردین در شرایطی که هنوز راه زیادی تا کنترل کرونا مانده است، در چنین بستری اتفاق افتاد. بدون هیچ پرده پوشی باید گفت که مقابله موثر با کرونا مستلزم آزادسازی منابع مسدود شده مالی است که تحریم ها دسترسی به آن را دشوار کرده اند.
پس از آنکه کارزار دیپلماتیک ظریف برای لغو یا دستکم تعلیق تحریم ها ناکام ماند و بانک جهانی هم درخواست ایران را برای اعطای وام بی پاسخ گذاشت، به وضوح لحن سیاستمداران هم درباره " بیم کرونا " تغییر و نشانه های بازگشت به گفتمان ماه های بهمن و اوایل اسفند نمودار شد.
روزهایی که بانگ سیاستمداران و دغدغه های سیاسی از صدای پزشکان و الزامات علمی بلندتر بود.
از حق نگذریم در 45 روز گذشته هم که گفتمان پزشکی بر گفتمان های رقیب سیاسی و مذهبی غلبه یافت، تنگناهای مالی ناشی از تحریم ها، باعث شد که عملا نسخه های تعدیل شده و مقرون به صرفه پروتکل های بهداشتی و اجتماعی در قیاس با سایر کشورهای درگیر در بحران اجرا شود.
امری که هرچند دستاوردهای مثبتی به همراه داشت، اما در کنترل نهایی و موثر پاندمی موفق نبوده است. اما کنارگذاشتن همین طرح ناقص و بویژه اظهار نظر نابجای رئیس جمهور که ده روز زودتر از اجرای طرح جایگزین، زمان آن را برملا و بار روانی بیان خود را محاسبه نکرد، باعث شد که در روزهای گذشته سرعت ابتلا به کرونا دوباره شدت بگیرد.
برای بیان وخامت وضع رجوع به سخنان رئیس سازمان نظام پزشکی کافیست که اظهار داشت تنها دیروز در تهران 500 نفر بیمار قطعی بستری شده اند. در شهرهایی مانند مهاباد که کم و بیش از آمار آن اطلاع دارم، میزان بستری مواردی که بر اساس سی تی اسکن مشکوک تلقی می شوند، روزانه یک بیستم تهران است.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی تبریز هم که از دوبرابر شدن نرخ ابتلا در آذربایجان شرقی خبر داده است. این موارد و شواهد و قرائن فراوان دیگر نشان می دهد که پرونده این بیماری و کیفیت مختومه شدن آن هنوز باید دست پزشکان و اپیدمیولوژیست ها باشد نه سیاستمداران. امری که شوربختانه ظاهرا به دلیل قرار گرفتن کشور در شرایط جنگ اقتصادی ممکن نیست.
هدف از نوشتن این سطور بعنوان کسی که در 45 روز گذشته هم به عنوان کادر درمان و هم جزئی از جامعه مدنی در متن قضیه حضور داشته ام، یادآوری این مهم به همشهریان و هم استانی ها و مردم استان کردستان بود که از قضا ما در روزهای سخت و قله بیماری به سر می بریم، وضعیتی مشابه قم و گیلان در اسفندماه.
بدون شک تمام کسانی که در خیابان ها و معابر عمومی تردد و رفتارهای پرخطر را به نمایش می گذارند، درماندگان اقتصادی و کاسبان و طالبان معیشت نیستند. کسانی هستند که با خودرو در خیابانها تفریح و ترافیک ایجاد می کنند.
یا مردمی که به هوای هواخوری و استراحت به پارکها و خیابانها می آیند. همگی اینها بالقوه زنجیره انتقال ویروس و حاملان مرگند. کسانی که در بیرون کاری ندارند، سالمندان بیماران زمینه ای و ... با همان روحیه ده روز ابتدای فروردین باید به قرنطینه خانگی ادامه دهند. سایرین هم با رعایت اکید دستورات بهداشتی و حفظ فاصله اجتماعی در صورت ضرورت در محل کار و اماکن عمومی و خیابان ها و معابر حاضر شوند.
نظر شما