کردپرس: در یادداشت عارف قربانی آمده:"پیش از اینکه ائتلاف جهانی به تصمیم برکناری صدام حسین از طریق به کار گیری نیروی نظامی برسند، گفتگوهایی در بخشی از نهادها و محافل بین المللی برای جلوگیری از بر پا شدن جنگ، برای برکناری صدام، بدون جنگ و استفاده از نیروهای نظامی و از طریق کشاندن او به دادگاه بین المللی و محاکمه به اتهام جنایاتی که در عراق، مرتکب شد؛ در جریان بود.
تیمی آمریکایی –انگلیسی با هماهنگی بخشی از شخصیت ها و جریان های عراق، جمع آوری مدارک در مورد جنایات صدام را آغاز کرد که شامل اظهارات و شهادت شاهدان عینی و مدارکی بود که در خیزش مردمی سال 1991 (کردها) به دست آمده و من در آن زمان و در روند جمع آوری این مدارک با مصطفی کاظمی که اکنون از سوی رئیس جمهور عراق، مامور تشکیل دولت جدید این کشور شده، آشنا شدم.
مصطفی کاظمی در آن مقطع ساکن لندن بود و به همراه کنعان مکییه محقق، نویسنده و شخصیت برجسته عراقی، که در آمریکا مشغول سرپرستی پروژه سازمان یادبودهای عراق بود؛ گفتگوهایی از سوی تیم آمریکایی-انگلیسی، اپوزیسیون عراقی و کردها، با آنان صورت گرفت که با هماهنگی کاظمی و مکییه و سازمان ها و افراد مانند آنان، وظیفه مهم جمع آوری مدارک را بر عهده بگیرند. کاظمی سرپرستی بخشی را بر عهده گرفت که بعدها به تاریخ شفاهی و گزارش قربانیان در سازمان یادبودهای عراق، گسترش یافت. ما نیز به دلیل اینکه در همان حوزه فعالیت کرده و آرشیوی بسیار غنی را در اختیار داشتیم، افتخار همکاری و کمک در روند شناسایی و یافتن قربانیان و جمع آوری و ثبت اطلاعات و مدارک را یافتیم.
آنچه اکنون و در این نوشتار، می خواهم به دلیل انتخاب کاظمی به عنوان نامزد نخست وزیری، به آن اشاره کنم، اهتمام و دلسوزی وی در انجام وظیفه ای است که در آن مقطع، بر عهده گرفته بود. به دلیل اینکه در آن زمان تنها منطقه آزاد شده عراق، فقط بخشی از اقلیم کردستان بود؛ بیشترین تمرکز تحقیقات و جمع آوری مدارک نیز در این منطقه بوده و به دلیل اینکه ما ذخیره بزرگی از مدارک را در مورد انفال جمع آوری کرده بودیم، از مجموع همه جنایاتی که علیه کردها انجام شده و مصائبی که در عراق بر سر آنان آمد، بیشترین فعالیت و کار تیم کاظمی نیز متوجه انفال شد و آنچه آنان در آن زمان در خصوص ساماندهی، طبقه بندی، ثبت و آرشیو این مدارک انجام دادند، خود ما کردها برای انفال انجام نداده بودیم و بخش عمده این اقدام مثبت نیز از سوی کاظمی صورت گرفت. با همدیگر برای ثبت اظهارات به بسیاری از خانه های اردوگاه شورش سر زدیم و نیمروی دست پخت بازماندگان بیابان های اوگره سلمان و آزادشدگان زندان های توپزاوا و دبس را خورده ایم.
آن پرونده و مدارک و مستندات تهیه شده، عامل مهمی در تغییر دیدگاه صاحبان قدرت و افکار عمومی جهان برای ساقط کردن رژیم صدام حسین بود، زیرا محصول این تلاش از یک سو به مراکز تصمیم گیری جهانی رسیده و از سوی دیگر و از طریق یک برنامه مستند تلویزیونی شبکه بی. بی. سی نیز به افکار عمومی جهان ارائه شد.
پس از آزادی عراق نیز سازمان یادبودهای عراق، بغداد پایتخت این کشور را مرکز جمع آوری مدارک و ثبت اطلاعات و اظهارات شاهدین کرد و همین اطلاعات، مدارک مهمی را برای محاکمه صدام و سران رژیم او در اختیار دادگاه قرار داد و کاظمی در این مقطع نیز یکی از پایه های اساسی و مهم این سازمان و فعالیت های آن بود.
مصطفی کاظمی پس از آن نیز چند بار دیگر به اقلیم کردستان سفر کرده و با آزار و مصائب قربانیان در اقلیم همدردی کرد و دست سرنوشت بار دیگر ما را در شبکه رسانه ای خندان در کنار یکدیگر قرار داد و همکاری رسانه ای ما در خندان چند سالی ادامه داشت. او عرب بود، اما به واسطه داشتن حس انسانی و روحی ملی، پا به پای ما درد و رنج قربانیان حلبچه و گرمیان را درک می کرد.
اکنو او نخست وزیر می شود، نخست وزیر دولت عراق. دولتی که مرتکب جنایاتی چون، انفال، حلبچه، قتل عام بارزانی ها و کردهای فیلی و پاکسازی نژادی شده است. عراق اکنون در دستان قربانیان خود قرار گرفته، اما هنوز قربانیان حلبچه و انفال حاضر به پذیرش بغداد نیستند.
مصطفی کاظمی که خود شخصا از میان خون و رنج قربانیان کردستان گذر کرده و روزگاری می خواست مرهم زخم های آنان باشد، امروز در عالی ترین مقام اجرایی بغدادی جای می گیرد که نسل کشی کردها را صورت داد. کاظمی که زمانی می خواست موضوع نسل کشی کردها را تبدیل به مدرکی کند که جهان را به برکناری صدام وادارد، امروز خود حاکم آن عراق می شود و کردها نیز هنوز از اینکه بار دیگر هدف نسل کشی قرار بگیرند نگران و بیمناک هستند.
به همین دلیل این مقطع، برای کاظمی بسیار حساس و مهم است، هم چنانکه خانواده های قربانیان نسل کشی در کردستان با حساسیت بسیار در انتظار دوران حکمرانی او هستند، زیرا می دانند کاظمی با درد و رنج آنان آشنا است و می دانند که او درصدد توقف جنایات صدام و مجازات جنایتکاران بود و اکنون روزها را برای آغاز به کار وی در منصب نخست وزیری عراق می شمارند، زیرا می خواهند بدانند که آیا، هنوز هم همان حس همدردی که در روزهای تاریک چمچمال از سیمای کاظمی می خواندند، در روشنایی دفتر نخست وزیر نیز دیده می شود؟ یا مانند برخی دیگر از دوستانی که روزگاری همدرد و هم قربانی بودند، تغییر کرده و تبدیل به دشمن نمی شود؟"
نظر شما