شهدای نان، قربانیان بیکاری یا چه؟/شفیع بهرامیان

سرویس آذربایجان غربی- شفیع بهرامیان، روزنامه‌نگار می نویسد: نمی‌دانم اسم کسی که برای کسب یک لقمه نان حلال، چند شبانه‌روز، فرسنگ‌ها دشت و دره و کوه را در می‌نوردد تا حتی اگر خدا خواهد در نوار مرزی هم شده، اندکی قارچ و ریواس و کنگر و دیگر گیاهان کوهی را بار کولش بکند و با خطر و هراس ناشی از مین و بهمن و صاعقه و خرس و گرگ و هزار مصیبت دیگر دست و پنجه نرم کند، چیست و او واقعا کیست؟

او حتی کولبر هم نیست که بگویم بار و ابزار و وسایل از ما بهتران را حمل می‌کند، بی‌شک مظلوم‌تر از کولبران است، بسیار! او حتی اسب و ماشینی هم ندارد که متهم به قاچاقچی‌گری و امثالهم باشد.

سر در زیر هر گون و بین هر صخره و دره و کوه دارد تا شاید اندکی گیاه بهاری بچیند و برای خانواده در بازار با چندرغاز بفروشد و محتاج دست مرد و نامرد نباشد!

راستی او نامش چیست، درجه حلالیت نانش چه قدر است و جرم عبور از مرزش در قیاس با کارش به چه میزان است؟ نمی‌خواهم عبور از مرز و بی‌قانونی را ترویج کنم که عمیقا اعتقاد دارم رعایت قانون، ضامن ادامه حیات اجتماعی ماست اما بهرحال مجازات هر جرمی متناسب با آن اتهام تعریف شده و کسی را منکر و معترض آن نیست.

اما نام آن کسانی که با طی این همه مسافت و صعود و سقوط از کوهستان‌های صعب‌العبور و در حال چیدن گیاهان بهاری برای کسب لقمه نانی، در مرزهای ایران و‌ عراق، هدف حمله پهبادها و جنگنده‌های کشور ثالثی قرار می‌گیرند که خود را قدرت دوم ناتو می‌داند و مجهز به پیشرفته‌ترین امکانات شناسایی است و خونشان بی‌گناهانه بر کنگر و ریواس و کوله‌هایشان می‌ریزد را چه باید گذاشت؟

شهدای نان، قربانیان بیکاری یا چه؟!

چشمان انتظار خانواده هایشان تا ابد بر در خواهد ماند و تنها جنازه‌های تکه‌تکه‌اشان، آن هم پس از سه روز بازخواهد گشت، رشید و فاخر مظلوم و بیگناه ! نمی‌دانم، گاهی ذهن، قفل می‌کند، قلم نمی‌نویسد و تو می‌مانی در سکوت خون به ناحق ریخته دو هموطنت...

این گرگ سال‌هاست که با گله آشناست، اینان نه اولین قربانیان مرزنشین عملیات خارج از مرزهای ارتش ترکیه و متاسفانه نه آخرین مورد آنند، امید که وزارت خارجه کشورمان از حقوق شهروندی این بیگناهان به ناحق کشته شده، آنگونه که حق هر ایرانی است، دفاع نماید، امیدوارم....

کد خبر 270519

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha