از این دست آمارهایی که در شروع این مطلب خواندید در سال های پر بارش زیاد است، مثلا « کردستان بخش اعظم توت فرنگی ایران را تولید می کند»، «کردستان دو برابر نیاز خود مرغ تولید می کند»، «کردستان بخش مهمی از انار کشور را تولید می کند»، «کردستان ظرفیت مهمی در توسعه باغات دارد» و....
این ها نشان دهنده پتانسیل فوق العاده مهم کردستان، در تولید محصولات کشاورزی است. رتبه هایی که در سطح ملی به دست آمده، حاصل خون دل خوردن و دست رنج بی شائبه مردم کردستان است. این پتانسل بی نهایت ارزشمند اما آیا رهبر و سیاستگذار دارد؟ پاسخ عموم کارشناسان به این سئوال منفی است. در استان کردستان با همه پتانسیل هایش کم ترین صنایع پایین دستی و تبدیلی در حوزه کشاورزی وجود دارد و کم ترین حمایت ممکن از کشاورزان کردستانی به عمل می آید.
سال زراعی 98- 99 که گندمکاران کردستان در دشت اوباتو محصول گندم شان را به دلیل سرمای بهاری از دست دادند به آنها گفته شد به شرطی که زنجیره ای ضامن همدیگر شوند، هر کشاورز می تواند 2 تا 4 میلیون تومان تسهیلات بگیرد. باور کنید درست شنیدید این اوج حمایت از آنها است. آنهایی که گندم تولیدی شان به صورت دیم است. یعنی استراتژیک ترین محصول کشاورزی کشور را با کوچک ترین بهره گیری از آب های سطحی و غیر سطحی تولید می کنند. در هر کشور دیگری بود، برای خرید محصول گندم دیم با توجه به شرایط آبی، حتما دو برابر بیشتر از قیمت تعیین شده پول پرداخت می شد، اینجا اما این فاکتورها مهم نیست.
مسئولان می خواهند آمار موفقیت آمیز ارایه دهند و در سایه دست های پینه بسته کشاورزان کردستانی، این آمارها هر سال به اندازه کافی تولید می شود. آنها که آمار رتبه ششم استان در تولید گردو را اعلام می کنند سری به روستاهای هورامان زده اند که با چه مشقتی این گردوها را از دل سنگ استخراج می کنند؟ هیچ می دانند همه درخواست آنها کشیدن تنها چند کیلومتر جاده خالی بین مزارع است تا محصول شان را چندین برابر کنند؟
بخش کشاورزی با توجه به سر فصل مهم تعیین شده در سیاست های اقتصاد مقاومتی یعنی «تامین امنیت غذایی» از اهمیتی بسیار مضاعف در اقتصاد برخوردار است و کردستان می تواند نقشی حیاتی در این حوزه بازی کند اما به شرط اینکه برای این بخش پر پتانسیل اما مظلوم در کردستان یک سیاستگذاری درست و منطقی تعیین شود.
در حال حاضر این بخش به شدت از فقر سیاستگذاری رنج می برد. اگر بخواهیم از ظرفیت های این بخش و بخش مکمل آن یعنی دامپروری به نفع مردم استان و کشور استفاده کنیم در وهله اول نیازمند تغییر نگرش مدیران و سیاستگذاران و در مرحله دوم ایجاد و احداث صنایع تبدیلی هستیم. در کنار آن توسعه خدمات رسانی به روستاهای استان باید به صورت جدی مورد توجه قرار بگیرد و حمایت های جدی از بخش کشاورزی را شاهد باشیم. منابع طبیعی استان هم به عنوان یکی از تکمیل کننده های این بخش نیازمند پوست اندازی جدی با نگاه توسعه ای است. شورای توسعه استان و سند راهبردی توسعه و ... نیازمند بازنگری جدی است و باید بخش کشاورزی از حالت «تراکتوریزه» خارج و به سمت «مکانیزه شدن» حرکت کند.
کشاورزان کردستان نیازمند حمایت های واقعی هستند، سازمان عریض و طویل جهاد کشاورزی باید از حالت انفعال خارج شود و نقش را به عنوان متولی این بخش به خوبی بازی کنند. در حال حاضر کشاورزان به شدت احساس تنهایی می کنند و این سازمان برنامه ای برای حمایت از زیر مجموعه خود یعنی کشاورزان ندارد و در مواردی بسیار خود نقش یک مانع را بازی می کند. سیاستگذاری کشاورزی در کردستان نیازمند تغییر ریل جدی است.
نظر شما