به گزارش خبرنگار کردپرس، بسیاری روستای تاریخی «باباگرگر» در شهرستان قروه را به امامزاده آن و صخره های فسیلی و چشمه آب معدنی آن می شناسند در حالی که یکی از اصلی ترین نقاط مهم و تاریخی این روستا آرامستان آن است؛ آرامستانی تاریخی که یکی از بزرگترین آرامستان های قروه هم محسوب می شود که حالا تخریب و به سوی ویرانی رفته؛ آن هم ویرانی به بهانه توسعه...
تخریب برای توسعه
براساس اطلاعات به دست آمده آرامستان باباگرگر وسعتی حدود سه هزار مترمربع دارد و از اواخر دوران صفوی تا اواخر زمان قاجار همواره بسیاری از شخصیت های مذهبی و محلی از سراسر کشور در این آرامستان دفن شده اند. هرچند اطلاعات چندانی از این شخصیت ها در دست نیست اما می شد از سنگ مزارشان هویت آنان را تا حدودی تشخیص داد. سنگ مزاری که به زیبایی حجاری و کتابت شده بودند حالا به دلیل گازکشی و آبرسانی به روستا ویران شده و چیزی از آن ها باقی نمانده است.
گرچه خدمات رسانی به روستا لازم و ضروری است اما اینکه چرا این دو نهاد خدمات رسان بدون توجه به هویت تاریخی آرامستان روستا، اقدامات حفاری انجام داده اند و بافت تاریخی آن را به طور کلی بر هم زده اند، جای سؤال دارد!؟ چرا که آرامستان باباگرگر از لحاظ تاریخی می توانست خود نوعی جذب گردشگر و درآمدزایی برای روستا داشته باشد و با این کار توسعه روستا از جهتی دیگر هم رقم می خورد.
بررسیهای میدانی نشان می دهد از آرامستان قدیمی چیزی باقی نمانده و آن تعداد اندکی هم که هست سنگ مزارشان یا شکسته شده یا جابجا. سنگ هایی از جنس مرمر با نقوش هندسی و تزئینی با نوشتاری به سبک تاریخی که نمونه های آن چندان در کشور وجود ندارد.
هویت تاریخی که نابود شد
سنگ مزارهای آرامستان باباگرگر به گونه ای نقش زده شده بودند که تاریخی بودن آن ها را به وضوح نشان می داد. از جنس سنگ مرمرهایی که خاص و منحصر به فرد بودند تا کتابت هایی که هویت متوفی را حجاری شده روی سنگ، معرفی می کرد.
حجاری ها به گونه ای بودند که با نگاهی به آن می شد فهمید این هنر دست یک استادکار حرفه ای است که با ظرافت خاص تلاش کرده هویت متوفی را از جنسیت گرفته تا تاریخ تولد و نام و... را نمایش دهد.بافت تاریخی آرامستان با چیدمان قبور و رنگ بندی سنگ مزارها از سفید تا شیری در کنار حکاکی خاص همه از هویت تاریخی منطقه رونمایی می کردند. کتابت سنگ مزارها بسیار جالب حکاکی شده بودند بدین صورت که اگر متوفی زن بود با شکل شانه دو طرفه و برای متوفی مرد شانه یک طرفه و تسبیح حک شده وجود داشت و به این شیوه هویت جنسیتی فرد فوت شده را راحت می شد تشخیص داد.
همین طور نوشتارهای دیگری روی سنگ ها بودند که مشخصات شناسنامه ای فرد را نشان می داد آن هم نه مثل سنگ مزارهای عادی بلکه با حالتی متفاوت و خاص.
تمامی این نشانه ها از تاریخ قدیمی روستا سخن می گویند و این آرامستان می توانست خود تبدیل به یک موزه گردشگری خاص تبدیل شود و برای روستا منع درآمدی باشد اما با بی توجهی به راحتی چنین بافت تاریخی ویژه و منحصر به فردی نابود شده و کسی هم پاسخ گوی این بی تدبیری نیست.
میراث فرهنگی و غفلتی نابخشودنی
بدون شک نهادهای خدمات رسان بدون اجازه میراث فرهنگی نمی توانسته اند برای گازرسانی و آبرسانی به روستا اقدام کنند؛ با این وصف نیاز است متولیان میراث فرهنگی پاسخ دهند که چرا اجازه داده اند مسیر لوله گذاری ها درست از وسط بافت تاریخی آرمستان بگذرد به طوری که از آن مزارهای ویژه چیزی باقی نمانده است!؟ آیا نمی شد مسیر دیگری انتخاب می کردند و به هویت روستا دست نمی زدند!؟
منطقه باباگرگر که خود هنوز میان اوقاف و میراث فرهنگی گرفتار مانده و همین شده مانع بزرگی بر سر راه توسعه آن؛ حالا با از بین رفتن بافت تاریخی روستا و آرامستان آن معلوم نیست همچنان توانایی جذب گردشگر را داشته باشد یا اسیر اختلافات اداری به همین منوال باقی می ماند!؟
* گزارش و عکس: زیبا امیدی فر
نظر شما