معمای اشتغال در کردستان؛ از راستی آزمایی مدیران تا واقعیت های موجود

چندین سال است که در حوزه ایجاد اشتغال، کردستان جزو استان های آخر کشور و در حوزه بیکاری جزو ۳ استان اول کشور بوده و بر اساس آخرین داده های مرکز آمار ایران، در حال حاضر کردستان بیکارترین استان کشور محسوب می شود.

به گزارش کرد پرس، این آمار در حالی ثبت شده است که به گفته مدیران استانی در کردستان، سال 1401 در استان 42 هزار شغل ایجاد شده است! حالا هم اعلام شده بر اساس ارزیابی ها در راستی آزمایی اشتغال ایجاد شده؛ کردستان استان هفتم کشور است.

اما از دید ناظران اقتصادی و البته بر اساس سایر آمارهای موجود، اشتغال کردستان به یک معما تبدیل شده است. از سویی مسئولان استان بر اساس آمارهایی که می گویند در اختیار دارند، با اطمینان اعلام می دارند این میزان اشتغال ایجاد شده است. وقتی هم سئوال شود که این افراد کجاها مشغول کار شده اند همین به اصطلاح «راستی آزمایی» ها و یک سری آمار از وام های بانکی را به عنوان شاهد مثال ارایه می دهند.

از نظر اداری شاید کار آنها راه بیفتد و بتوانند در جلسات مرکز با ارایه این آمارها خود را تبرئه کنند. اما وقتی به متغیرهای قابل اتکاتر توجه شود، متوجه خواهیم شد یک جای این آمار می لنگد. مسئولان اقتصادی استان اگر به خود زحمت داده و سری به آمار بیمه شدگان بزنند متوجه می شوند در سال 1401 تنها 200 نفر به آمار بیمه شدگان تامین اجتماعی اضافه شده است.

مگر چند نفر در استان کردستان در این یک سال بازنشسته  یا از کارافتاده شده اند؟ 42 هزار نفر؟ اگر اینگونه است که پس فاجعه ای مهم تر در استان رخ داده است. اگر اینگونه نیست پس لابد به ازای این 42 هزار شغلی که ایجاد شده، 42 هزار نفر هم از کار بی کار شده اند! اگر هیچ یک از اینها درست نیست- که احتمالا درست نیست- پس لابد این اشتغال ایجاد شده یک مشکلی دارد در غیر این صورت باید آمار بیمه شدگان در سال 1401 تغییری معنادار داشت، که ندارد.

به نظر می رسد مسئولان اقتصادی و ارشد استان باید با کنکاش بیشتری فارغ از آمار وام های تبصره 18 یا تبصره 16 و یا بی توجه به برخی طرح های توجیهی یا توسعه ای ارایه شده که به سرانجام نرسیده اند کلاه خود را قاضی کنند و اسیر این آمارسازی های بی نتیجه نشوند. هر چند این عارضه کشوری است اما بهتر است حداقل مسئولان کردستان خود را از اسارت این آمارسازی ها نجات دهند و واقعیت ها را در میدان عمل ببینند.

روزگاری معلمی درس نهضت می داده است در روستایی، برخی از دانش آموزان با تقلب هایی در یک درس نمره 20 کسب کرده بودند غیر از آقا رضا که 7 شده بود. آقا رضا گلایه پیش معلم می برد  و معلم هم می گوید« من می توانم همین الان 7 تو را هم 20 کنم اما توصیه من این است که 7 خودت را با 20  دیگران معاوضه نکن» پندی مهم در این داستان هستد. بیان واقعیت ها در یک نظام اقتصادی برای تصمیم گیری های کلان و تحلیل شرایط بسیار مهم است وقتی آمارسازی شود و بر این آمارسازی ها تاکید؛ ممکن است برنامه ریزی ها بلندمدت و میان مدت را به اشتباه ببرد و این آفت بزرگی است. 

کد خبر 2758002

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha