چرا در عصر فضای مجازی؛ رسانه های رسمی مهم اند/ *منصور اولی

این نوشتار مرداد 1402 در حالی قلمی می شود؛ که چند روزی از 17 مرداد، که در ایران آن را «روز خبرنگار» نامیده اند، می گذرد و غبار تبریک ها و جلسه ها و افاضات در مورد اهمیت حرفه خبرنگاری و سختی های آن کمی خوابیده است.

کرد پرس_  در این نوشتار سعی شده است، اهمیت ظرف بیشتر از مظروف مورد توجه قرار گیرد. خبرنگار زمانی می تواند نفس بکشد، که «رسانه» کارکرد خود را از دست نداده باشد. بنابراین مهم است در این روزها و در این مناسبت به اهمیت رسانه هم توجه شود. 
1 - بسیار شنیده ایم و می شنویم که در عصر حاضر «هر شهروندی با توجه به امکاناتی که در اختیار دارد خود یک خبرنگار یا حتی برخی پا را فراتر می گذارند و می گویند خود یک رسانه است.» اما از نظر علمی این جمله که حتی بسیاری از مسئولان هم انگار باور کرده اند چقدر درست است؟ برای پاسخ به آن باید مروری داشت بر روند شکل گیری شبکه های اجتماعی در کشورهای توسعه نیافته از ابتدا. 
به بیان صاحب نظران علم ارتباطات اجتماعی و از جمله ی آنها دانشمند نام آشنای ایرانی دکتر مهدی محسنیان راد؛ شبکه های اجتماعی را می توان به سه نسل تقسیم کرد. شکبه های اجتماعی نسل اول؛ دوم و سوم. 
2- می دانیم که اصطلاح «شبکه اجتماعی» برای اولین بار از سوی روانشاس اجتماعی «استنلی میلگرام، حدود 50 سال قبل به جامعه علمی جهان ارایه شد. او موضوع را با این سئوال آغاز کرد که «چقدر احتمال دارد دو نفر در جهان، یکدیگر را بشناسند؟»  نتیجه مطالعات میلگرام نشان داد که بر اساس آمار «احتمال خیلی زیادی» وجود دارد که هر دو نفر در ایالات متحده آمریکا، بتوانند در یک حلقه 2 تا 10 نفری واسطه ها با هم ارتباط داشته باشند و از طریق اتصال هر یک از این حلقه ها، احتمال آنکه دو آمریکایی به یکدیگر پیوند بخورند یک بیست هزارم است. به باور اندیشمندان ارتباطات اجتماعی و بر اساس تحقیقات میلگرام و سایر دانشمندان با اطمینان می توان گفت که شبکه  اجتماعی قرن های متمادی قبل از اختراع و توسعه ابزارهای الکتریکی و الکترونیکی ارتباطی، وجود داشته است. 
3- شبکه اجتماعی یک سری از روابط اجتماعی است که فرد را مستقیما به دیگران متصل می کند و از طریق آنها به طور غیر مستقیم به تعداد بیشتری از مردم متصل خواهد شد. این اتصالات از اعضای خانواده شروع می شود و تا فروشندگان مغازه هایی که از آنها خرید می کنیم و.... گسترش می یابد.

به بیان دیگر همه روابط اجتماعی فرد، اتصالات او را به شبکه های اجتماعی شکل می دهد. کشورهای مشرق زمین قرن های متمادی مفهوم شبکه اجتماعی را حس کرده و از کارکردهای آن بهره برده اند. 
شبکه اجتماعی قبل از آمدن تمبر، تلگراف و تلفن و...، را که نقاط اتصال آن را بازارها، کاروانسراها، حمام های عمومی و آب انبارهای عمومی و امثال آنها شکل می دادند، به بیان دکتر محسنیان راد، می توان شبکه نسل اول نامید. در این عصر ارتباطی وضعیت در مغرب زمین نیز کم و بیش با اتصالاتی از نوعی دیگر مشابه مشرق زمین بوده است. 
4- انتشار اولین تمبر پست در سال 1840 در انگلستان، ایجاد اولین خط تلگرام چهار سال بعد از آن در 62 کیلومتری واشنگتن و بالتیمور در آمریکا و ایجاد اولین خط تلفن 37 سال بعد از آن در سال 1877 در آمریکا سبب شد در یک فاصله 40 ساله شبکه اجتماعی جدیدی شکل بگیرد که از آن به عنوان «شبکه اجتماعی نسل دوم» یاد شود و از اینجا به بعد است که ارتباطات اجتماعی در شرق و غرب عالم دارای تفاوت جدی می شود.  
توسعه سریع و یکپارچه این ابزارها در غرب سبب شد که ارتباطات میان فردی با فاصله دور گسترش یابد و در نتیجه «پاره شبکه های مربوط به نسل اول» در چند دهه به یکدیگر متصل شود و شکل  یکپارچه به خود بگیرد. این تحول بر ساختار و کارکردهای شبکه اجتماعی تاثیر عمیقی گذاشت. «مارشال هربت مک لوهان» در باره تلگراف می گوید: «تلگراف در اغلب کشورهای اروپایی تعدد گروه های ملی کوچک را دامن زده و چیدمان ها وموزاییک های متداوم را تشدید کرد.....» 
5-  این وضعیت در کشورهای غیر پیشرفته به گونه ای دیگر بود به طوری که این امکانات به آنها دیر رسید، سهم جمعیت آنان از امکانات جدید ناچیز  و توزیع این امکانات هم نامتوازن بود. در ایران اگر چه اولین سری تمبر سال  1868 میلادی منتشر شد، اما چهار سال تمام طول کشید که آماده مصرف عمومی شود و بعد از آن هم سال های متمادی طول کشید که در جامعه ی به شدت بی سوادِ آن زمان رایج شود. 
6- ابزارهایی که شبکه اجتماعی مجازی اولیه در غرب را به وجود آورد و سبب شکل گیری نسل سوم شبکه های اجتماعی شد همان مختصات تمبر و تلگراف و تلفن را داشت اما دیگر آنگونه کُند و پرزحمت نبود.  نظریه پرداز مطرح رابینسون در سال 2008 شبکه های اجتماعی مجازی معاصر را مانند زندگی دوم انسان ها در مکانی دیگر و با فعالیتی دیگر توصیف کرد. اما در این مورد هم می توان گفت وضعیت شرق و غرب عالم یکسان نیست و از این منظر است که در سال 2023 در حالی که شبکه های اجتماعی نسل سوم در غرب در حال بردن آنها به مکان و زمان دیگر برای زندگی هستند در شرق و از جمله در ایران هنوز در مورد «فرصت ها و تهدیدها» و اینکه باید با این پدیده چطور برخود شود بحث می شود و حتی برنامه هایی برای از دسترس خارج کردن این شبکه ها طراحی می شود و علت هم اینکه این شبکه های اجتماعی ابزاری برای تهدید بنیان های زندگی جمعی مردم شده است!
7- از اینجاست که وارد بحث اصلی این نوشتار می شوم و پاسخ به این سئوال چرا رسانه های رسمی در عصر مجازی همچنان مهم هستند؟ رسانه ارتباط جمعی در بدو پیدایش تا کنون وظیفه داشته است پیام هایی را با رعایت  اصولی همچون درستی، صحت و دقت برای مخاطبان انبوه خود عرضه کند. پیام هایی که بتواند یک جهش اجتماعی متوازن را برای نیل به آرمان نهایی آن جامعه بشری ایجاد کند. از این رو تولید محتوا برای رسانه های ارتباط جمعی با تولید محتوا برای صفحات خصوصی در اکانت های افراد در شبکه های اجتماعی متفاوت است. 
تولید محتوا در رسانه های ارتباط جمعی ساختارمند است و یک سیستم دارای یک اتاق فکر به طور حرفه ای و با بهره گیری از دانش تولید محتوا اقدام به این کار می کند. تولید پیام در رسانه های ارتباط جمعی  یک صنعت پاسخگو و مهم تر از آن دارای مسئولیت اجتماعی است. اما تولید محتوا در فضای مجازی شخصی از این قواعد پیروی نمی کند و به همین دلیل است که با پدیده فیک نیوزها، غلط نیوزها و ... مواجه هستیم. 
8- تفاوت اینجاست که شبکه های اجتماعی نسل سوم در کشورهای پیشرفته بیشتر تامین کننده نیازهای ارتباطی سلیقه ای و خصوصی تر کاربر است تا موضوعات عمومی تر. اما در پاره شبکه های نسل سوم در کشورهای غیر پیشرفته از جمله ایران، بخشی از تلاش کاربر به پر کردن خلاء های ارتباطی ناشی از ممیزهای دولتی معطوف شده است.
ملوین دو فلوئرنظریه پرداز غربی معقتد است در جوامع مدرن ارتباطات اجتماعی زمانی ایفای نقش خواهد کرد که رسانه ها در یک اوضاع خاص با انتشار اطلاعات ابهام سازی کنند و متعاقبا خود ابهام زدایی نکنند. این یک جمله طلایی برای توصیف وضعیت ارتباطی در ایران اکنون است. امروزه بسیاری از رسانه های فعال در ایران تحت شرایط این وضعیت خاص که از نگاه نگارنده بیشتر به نوع تامین مالی و شکل نگرفتن «اقتصاد رسانه در ایران» بر می گردد مدام در حال ابهام سازی هستند و استمرار این وضعیت باعث سلب بخش مهمی از اعتماد عمومی به رسانه ها شده است. این وضعیت خاص پدیده باجگیرهای رسانه ای با ژست منتقد را هم به وجود آورده که پرداخت بیشتر به آن از حوصله این نوشتار خارج است و نیازمند یک بررسی دقیق تر در یک نوشتار جدید است. 
9-  القصه در چنین فضای غبارآلودی کابران خود می خواهند نقش رسانه ارتباط جمعی را بر عهده بگیرند و پر واضح است که آنها از عهده این کار بر نمی آیند چون ساختاری برای آن ندارند. بنابراین اطلاع رسانی در جامعه دچار اختلال جدی می شود. پیامدهای این وضعیت بسیار است اما مهم ترین های آن را می توان کوچ افکار عمومی به سوی رسانه های خارجی از یک سو و جایگزین شدن حساب های کابری شخصی به جای رسانه ها برشمرد. در چنین فضایی است که برخی مسئولین خصوصا در سطح استان ها به جای توجه به رسانه های رسمی و دارای ساختار،  تنی چند از کاربران فضای مجازی را دور خود جمع می کنند و از این طریق می خواهند نیاز ارتباطی خود را پوشش دهند که البته این توهمی بیش نیست و به مثابه ضرب المثل آب در هاون کوبیدن است. اما ادامه این وضعیت باعث ضربه های جبران ناپذیر به نظام ارتباطی کشور می شود و پیامدهای غیر قابل جبرانی به همراه دارد.  
بنابراین بهتراست در کنار تمام شعارهایی که در این روزها در مورد کرامت «خبرنگار» و نقش مهم اطلاع رسانی شفاف و دقیق از متولیان می شنویم کمی هم عمل ببینیم. رسانه های رسمی باید فضای کار حرفه ای داشته باشند تا شبکه های اجتماعی هم به کارکرد خود که تامین نیازهای ارتباطی خصوصی تر است برگردند و به قول معروف همه چیز در جای خود قرار گیرد. 
*کارشناس رسانه و ارتباطات جمعی 

کد خبر 2759356

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha