حملات وحشیانه و جنایتکارانه به بیمارستان و مدرسه و اردوگاه درغزه اگرچه برای جهانیان غمبار و دردآلود است؛ اما برای جنایت پیشهگان صهیونیست وهمپالگی هایشان در الیزه پاریس و باکینگهام لندن و کاخ سفید واشنگتن و شامبورگ آلمان و نیز دولت های بازی خورده علیف و اردوغان وامثال آنها(که هنوزهم سوخت ومایحتاج صهیونیستها راتامین میکنند) امری عادی است. این به اصطلاح تمدن چندصدساله غربی که بعد ازرنسانس درغرب اروپا برپایه اومانیسم(انسان مداری) بنانهاده شده و باشعار لیبرالیسم(آزادی ازهرقیدوبندی حتی اخلاق و دین درقالب حاکمیت سکولاریستی) پاگرفت و پس ازجنگ جهانی دوم بامحوریت آمریکا و انگلیس جانی دوباره یافت؛ امروزه خود را بعنوان تمدن یورو-آتلانتیک وبرپایه اقتصاددریاها (تمدن دریایی غرب) معرفی میکند(لذا اسراییل غاصب نیز صرفا حکم پاسگاه نگهبانی ازگذرگاههای آبی منطقه رادارد وتمامی تلاشها برای صیانت ازمنافع نامشروع ایشان است.)
واقعیت های تاریخی گواهی میدهد رویه جاری این قدرت سلطه گر درواقع ادامه همان روند تاریخی استعمار چکمه پوش و سرنیزه به دست است که تا جایی که توانسته درزیرچتراقدامات نرم ازقبیل آموزش و فرهنگ وهنروسینما ورسانه ونفوذ درسیاستبازان وابسته ومزدورایشان و باهدایت مستقیم لژهای فراموشخانه(فراماسونری) وکلوپ های لاتاری و پستونشینان تاریکی پسند اهداف شوم ضد ملت ها را تعقیب کرده و هرکجا هم نتوانسته با اقدامات نرم به هدف برسد، دست به کودتا و جنگ وکشتارزده و دراستفاده ازخشونت ساختاریافته تحت حمایت سازمانهای بین المللی هیچ ابایی هم ندارد.
حافظه تاریخ معاصرزخم های بیشماری از آثار جنگ های متعدد این مثلا تمدن! برچهره دارد...از حمله اتمی به ژاپن، جنگ های شبه جزیره کره وهندوچین و ویتنام وشبه قاره هند تا غرب آسیا درافغانستان وجنگ ایران و صدام و سوریه ولبنان و فلسطین و راه اندازی داعش و القاعده ویا جنگ در لیبی و سودان و نیجر و رودزیا و اوگاندا و... در افریقا و یا حمله به هائیتی و کوبا و پاناما و گواتمالا و شیلی و ... در آمریکای لاتین تا درگیریهای بالکان و کریمه وقفقاز و... در شرق اروپا؛ صدها جنگ و کودتا را در کارنامه ننگین خود دارد و بدون کمترین شرم و حیا در عین سخن گفتن از دمکراسی و آزادی و حقوق بشر؛ جنگ و تروروخشونت براه میاندازد.
اما اینبار گویی ماجرا در غزه رنگ دیگری بخود گرفته و آثار عمیقی بجا گذاشته و آنچه که مشاهده میشود حضور چشمگیر و وسیع مردم اقصی نقاط جهان و به خصوص آمریکای شمالی و اروپای غربی است که همه روزه خیابان های تورنتو و واشنگتن ونیویورک و لندن و پاریس و برلین را با حضور معنی دار و شعارهای عمیق خود لبریز کرده اند. این جماعت گسترده دو مفهوم را فریاد میزنند:
یا از آرمان های انسانی لگدمال شده در فرهنگ غرب دفاع می کنند و یا با گرایشهای دینی مختلف به پایمال شدن مبانی و حقانیت و اصول اعتقادی ادیان در فلسطین اعتراض دارند. هر دوی این رویکردها، نشانگانی از بازگشت جهانی به مبانی هویت انسانی و بیداری فطرتهای بشری است که تصادفا همنوا با مبانی و پایه نگاه تمدنی اسلامی - انقلابی ملهم از انقلاب اسلامی ایران هم هست که در چهره جریان عمیق مقاومت اسلامی و بیداری مسلمانان و حتی پیروان ادیان ابراهیمی رخ نمایی میکند.
امروز رنج مردم غزه اعم از مسلمان و مسیحی، ناشی از زایش نگاهی جدید به مسایل منطقه ای و جهانی و فهم درست از پوچی وناکارآمدی مکاتب فرمایشی مغرب زمین نظیر سوسیالیسم و ناسیونالیسم و... است که تجربه هفتاد و چندساله اش نشان داد که ارمغانی بغیر سازش و تحقیر و کشتار برای ملتها نداشته ومغایر با راهبردهای اساسی منافع ملی کشورهاست وتنها راه رهایی خودباوری ملتها و بازگشت به خویشتن فطری خویش و دست یازیدن به وحدتی فراگیر درپناه دین حقیقی وناب است واین چالشی است که رسانه های غربی زنگ خطر بروز و ظهور عمیق آنرا خواسته و ناخواسته به صدا در آوردهاند.
امروز به واقع تمامیت اسلام ناب محمدی(ص) با همبستگی عملی تمامی مذاهب شیعی وسنی و سلایق اخوانی و غیره وبا همراهی پیروان ادیان ابراهیمی اعم ازمسیحی و حتی یهودیان ضدصهیونیست حول محور"قدس" وفلسطین گردآمده و قدرت نمایی میکنند و اگرایی بینیم صهیونیستها و حامیان غربی ایشان بی مهابا دست به کشتار میزنند، دقیقا به همین دلیل است که این منازعه را فراتر ازتقابل نظامی و اطلاعاتی شاباک وموساد وآمان با حماس و جهاد و حزب الله لبنان و حشدالشعبی عراق وانصارالله یمن و حیدریون پاکستان وفاطمیون افغانستان میدانند و به جد باورکردهاند که این نبرد درادامه طوفان الاقصی، جنگ سرنوشت سازی درحوزه تقابل تمدنی دین باور و عدالتخواه و آرمانگرا با تمدن اومانیستی-لیبرالیستی نخ نمای غرب است که همه هست ونیست شان را نشانه رفته است و لذا هیچ گریزی غیر از خون و خونریزی برای گذر از آن ندارند. درحالی که تجربه تاریخی نشان داده که خونریزی وحشیانه هرروز بیش ازپیش امیدملتها به آزادی و رهایی را پررنگ تر میکند. اگر چنگیز مفول و آتیلا و هیتلر و محمدرضا و صدام و داعشی ها توانستند با خونریزی و سبوعیت، آرمانهای اصیل را زمینگیر کنند، این بارصهیونیستها هم موفق خواهند شد...! اما حقیقت تاریخ وعده نصرت حق طلبان را میدهد... گویی پیامبر اسلام (ص) خود از دل تاریخ برآمده وغزوه ای در غزه براه انداخته تا نوای حق و حقیقت و رهایی انسانها ازیوغ ستم زورمندان جهانی شود. و بقول ملک الشعرای بهار:
دیدی که خون ناحق پروانه شمع را چندان امان نداد که شب را سحر کند
نظر شما