کردپرس
مایل هستم این ضرب المثل قدیمی را برعکس کنم: «صد تیر و یک نشان». شرایط فعلی اقلیم کردستان مانند شرایط ایران در دوران محمدرضاشاه پهلوی در سال 1979است. با این تفاوت که گروههای مخالف محمد رضا شاه از جبهههای مختلف با گرایشات و تفکرات مختلف برای تغییر رژیم شاهنشاهی به یک تیر تبدیل شدند و دست به دست هم دادند .
از مهدی بازرگان و حزبش گرفته تا ابوالحسن بنی صدر، از احزاب چپ کرد تا جریان مفتی زاده، از قوم بلوچ تا اقوام ترک نیز به همین صورت به منظور براندازی رژِیم شاهنشاهی با هم متحد شدند و با رهبری آیت الله خمینی حکومت شاه را سرنگون کردند و نخست وزیر شاپور بختیار سریعا از ایران فرار کرد یعنی آنها صدها تیر بودند اما هدف یک چیز بود آن هم تغییر رژیم شاه.
شرایط فعلی اقلیم کردستان بسیار شبیه دوران شاه در ایران است، من در خصوص موضوعات فساد و انحصارطلبی و تاراج ثروت و خاک کردستان صحبت نمیکنم چون اینها موضوعاتی نیستند که کسی از آنها اطلاع نداشته باشد، در حال حاضر چندین حزب و جناح سیاسی تحت عناوین مختلف برای تغییر حاکمیت فعلی تشکیل شدهاند اما حاکمیت هنوز پابرجاست دلیل اصلی آن هم عدم وجود صفوف متحد و منسجم میان آحزاب مخالف است برخلاف ایران در اینجا یک نشان وجود دارد آن هم تغییر حاکمیت است اما با صد تیر جدای از هم ، که هیچکدام یکدیگر را قبول ندارند تا کسی هم پیدا میشود کس دیگری را قبول داشته باشد دهها نفر در مقابلش به مخالفت میپردازند بارها تیر آنها قبل از آنکه به هدف بخورد در جریان برخورد با هم بر زمین میافتند.
بدیهی است تا زمانی که یک جبهه مخالف جدی و برنامهریزی شدهای در قالب یک شورا تشکیل نشود و یک پیمان با عزتی در انظار مردم امضاء نکنند باید بگوییم همان آش است و همان کاسه.
نظر شما