او تعریف می کرد: «بچه بودم، به مهمانی یکی از فامیلهایمان دعوت شده بودیم برادرم و دو نفر دیگر از بستگانم شمشال میزدند من هم میخواستم شمشال بزنم، ولی مثل آنها نمیتوانستم آنها هم مرا بیرون کردند و من هم گریهکنان به سمت یه خانهٔ گِلی دویدم و تا جایی که توانستم گریه کردم و همانجا خوابم برد. یک نفر به خوابم آمد و به من گفت: «عبدالقادر، بلند شو، از بس گریه کردی حوصلهٔ خدا را هم سر بردی؛ برو و شمشال بزن». «وقتی از خواب بیدار شدم، شروع کردم به نواختن شمشال و دیگر "قادرِ" دیروز نبودم و کسی حریف من نبود».
ستاره موسیقی مقامی کردستان، استاد "قادر عبدالله زاده" متخلص به (قاله مه ره) در اولین روز زمستانی سال ١٣٠٤ در روستای کولیجه توابع بوکان، در خانوادهای کشاورز متولد شد. هر چند نواختن شمشال در میان خانواده اش مرسوم بود، اما هیچ کس به او آموزش نداد و خودش نواختن این ساز را یاد گرفت.
شمشال یار جدا نشدنی استاد، روزها زیر آستین لباس کُردیش بود و شبها آن را زیر بالش میگذاشت و بر بالین آن به خواب میرفت. او سازش را که بیش از ١٥٠ سال قدمت داشت را در طول زندگی هیچگاه از خود دور نساخت.
شمشال نوازی استاد آنچنان در اوج است کە کسی حتی یارای تقلید او را ندارد. بە جرات می توان گفت کە شمشال با او متحول شد و شیوەی شمشال نوازی او خود مکتب خاصی است کە با او بە اوج رسید.
«قاله مه رە»، هنرمندی بود کە مظهر پاکی و سخاوت شناخته می شود و هرآنچە داشت به رایگان در دسترس همه کس می گذاشت وی در زندگی شخصی خود هیچ دلبستگیای به جز موسیقی نداشت.
سواد خواندن و نوشتن نداشت، اما سینه اش دریای شور و موسیقی بود و بیشتر آهنگهای ترانههایش را خودش ساخته بود. اگر چه کهولت سن بیشتر مقامات را از یاد او برده بود اما در سن پیری ۱۷۰ «مقام» موسیقی را از حفظ بود و آهنگهای فولکلور را با نامهای «بیت»، «بند»، «هوا»، «حیران» و «گورانی» که داستانهای عاشقانه و منظومههای حماسی کردستان است، استادانه اجرا میکرد .
"هوشنگ جاوید"، پژوهشگر موسیقی کردی می گوید: «استاد قادرعبدالله زاده گنج موسیقی کُردی و استاد موسیقی محلی شناخته شد، اما زمانی که با او روبه رو شدم متاسفانه در گوشه ایی از خیابان شمشال می زد».
استاد در طول زندگی اش توانست جایزه بهترین و اصولیترین نوع نینوازی را در سال ۱۹۹۳ در آلمان کسب کند اما به دلیل فقر مالی نتوانست برای دریافت جایزه به این کشور سفر کند.
در سال ۲۰۰۲ نیز جایزه ویژه انفال یا همان «پیره میرد» را به خاطر یک عمر فعالیت هنری در شهر سلیمانیه کردستان عراق را دریافت کرد و سال ۲۰۰۳ نیز جایزه مردم بوکان به این گهر گرانمایه عرصه موسیقی فلکلور تقدیم شد.
فقر و نداری زندگی این هنرمند برجسته را اما با مصائب و مشکلات زیادی عجین کرده بود و نصیب او از این دنیای خاکی، تنها یک خانه یک طبقه در کوچه ای بن بست و خاکی در حاشیه شهر بوکان بود، او عشق به شمشالش را به همه ثروت دنیا نمی داد.
استاد قادرزاده، در بیش از ۲۰ کشور جهان به اجرای موسیقی پرداخت و یکی از بزرگترین نوازندگان مقامیِ کردستان و ایران بود.
سرانجام ماموستا قاله مه ره، پنجشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۸ در سن ۸۴ سالگی در سادگی و بی آلایشی تمام درگذشت و طبق خواسته اش در کوه نالشکینه در کنار مزار یار و دوست دیرینش، هنرمند بزرگ کرد، استاد "حسن زیرک" آرام گرفت.
او وصیت کرده بود یار دیرینه اش شمشال نیز به موزه کردستان عراق در هولیر اهدا شود.
هنرمندی که آنقدر مورد بی توجهی بود که وقتی جایزه بهترین و اصولیترین نوع نینوازی را در سال ۱۹۹۳ در آلمان کسب کرد کسی حامی مالی اش نشد تا به این کشور سفر کند و جایزه اش را دریافت کند! او گنجی در دنیای موسیقی بود که نادیده ماند. کسی که خدا را استاد خود میدانست و میگفت: «همه چیز از یک خواب شروع شد».
کد خبر 2770932
نظر شما