کردپرس- با این وجود مترجم - شاعر قادر است حجم زیادی از این عناصر دخیل در انسجام متن را به زبان مقصد انتقال دهد یا معادل های معنایی، بلاغی و دلالتی را برای آن بیابد. شاعر - مترجم نیز به نسبتی کمتر از مترجم - شاعر قادر به این کار خواهد بود. اما در مورد کسانی که صرفاً مترجم هستند یا صرفاً شاعر هستند انجام این کار مقدور نخواهد بود.
پدیدۀ خود ترجمه، یکی از آسیب های بزرگ ادبیات کردی است. زیرا برخی از شاعران معاصر کُرد با سودای شهرت و مطرح شدن، تلاش کرده اند آثار خود را به زبان های دیگر ترجمه کنند این در حالی است که نه تنها مترجم - شاعر نیستند بلکه حتی شاعر - مترجم هم نیستند و مهارت نسبی آنها در همان حوزۀ شاعری است.
سهیلا حیدرنیا؛ پژوهشگر حوزه زبان و ادبیات، با اینکه کرد زبان نیست و شیرازی الاصل و متولد شهر یزد و بزرگ شده شهرهای شیراز و تهران است، به این امر مغفول ماندە در حوزۀ ترجمه پرداخته است. او که دانش آموخته رشته مترجمی زبان انگلیسی در مقطع کارشناسی ارشد است هم اکنون در حال تکمیل و نگارش پایان نامه ای تحت عنوان «تاریخ نگاری خود ترجمه آثار کردی به فارسی» با عنوان انگلیسی «Historiography of self translation in contemporary» است.
وی در گفتگویی با خبرگزاری کرد پرس عنوان کرد: در این مقال و مجال ضمن پرداختن به انواع مشکلات آثار ترجمه ای و مترجمان از جمله کمبود و محدودیت مخاطب و فقدان مراکز حمایتی مرتبط دولتی و حتی غیردولتی، به این نتجه رسیدم که یکی از مهمترین موانع فراراه انجام این تحقیق وجود مشکلات کمی و کیفی در انتخاب جامعه آماری بود که عمدتا ناشی از عدم تسلط کافی بسیاری از نویسندگان کرد به ظرافت های زبان فارسی به نسبت تسلط وافر آنان به ظرافت های زبان کردی به عنوان زبان مادری آنان است و این مشکل در حوزه شعر که باید از دل برآید و بر دل نشیند بیش از سایر حوزه ها پدیدار می شود.
حیدرنیا افزود: ترجمه شعر از هر زبان مادری به سایر زبان ها به ویژه توسط خود سرایندگان مستلزم داشتن توانمندی هایی خاص است که نه تنها در مناطق کرردنشین بلکه در سایر نقاط دنیا و میان گویشوران سایر زبان ها نیز عدم تسلط کافی بر آنها مشهود است.
این پژوهشگر ادبی با اشاره به اینکه خود ترجمه نوعی از ترجمه محسوب می شود که در آن شخص نویسنده یا شاعر می بایست اثر خود را به زبانی غیر از زبان مبدا سرایش شعر ترجمه کند و با توجه به اینکه دلیل اصلی انتخاب این روش از ترجمه نیز فراهم آوردن امکان انتقال کامل پیام شعر به مخاطب غیر هم زبان است و شرط اصلی موفق شدن در خلق آثاری از این نوع ترجمه؛ تسلط کامل مترجم به زبان های مبدا و مقصد است تا به دلیل وجود این نوع از مهارت، همان احساس مخاطب متن اصلی در مخاطب متن ترجمه شده را به وجود آید هر چند که ممکن است به دلیل عدم وجود برخی از واژگان و عبارات و اصطلاحات زبان مبدا در زبان مقصد این موضوع به طور معمول امکان پذیر نباشد و لازم باشد شاعرانی که قصد انجام فرآیند خود ترجمه آثار خود را دارند کاملا به ظرافت های زبانی زبان مقصد نیز مسلط باشند و با تکیه بر آن توانمندی و ملهم از شعری که به زبان مادری خود سروده اند اقدام به بازسرایی همان شعر در زبان مقصد بپردازند و از ترجمه ای خشک و بی روح و لغت به لغت بپرهیزند که وجود این توانمندی به ندرت حاصل می شود.
حیدرنیا در مورد وضعیت ترجمه اشعار و آثار ادبی کردها در جهان، گفت: در یک قرن اخیر، ادبیات معاصر کردی به دلیل مهاجرت شعرا، ادبا، نویسندگان و روزنامه نگاران و فعالان کرد به ویژه کردهای عراقی و ترکیه و سوریه به اروپا، شهرتی جهانی یافته و حتی برخی از آثار شعرا و نویسندگان کرد به ویژه «شیرکو بیکس» به چندین زبان ترجمه شده است اما در میان شعرا و نویسندگان کرد در ایران، امر ترجمه اشعار به طور اعم و خود ترجمه کردن به طور اخص مغفول مانده است.
او افزود: این خصیصه فقط مختص مناطق مالی کردستان ایران نیست بلکه به رغم اینکه بیش از سه دهه از پربارتر شدن فعالیت شعرا، ادبا و نویسندگان کرد به گویش کردی جنوبی می گذرد ولیکن تعداد و تراز شعر و ادبیات مکتوب به این گویش دست کم از نظر کمیت، در مجموع کمتر از تراز ادبیات کردی سورانی است.
این محقق در ادامه به همکاری بیشتر شعرای حوزه جنوب به انجام این تحقیق اشاره کرد و گفت: به دلیل تعامل بیشتر شعرای کرد ایلامی و کرمانشاهی با کانون های شعر فارسی و وجود توانمندی سرایش شعر به هر دو زبان کردی و فارسی، استقبال و اخذ همکاری آنان در انجام این این تحقیق بیش از سایر نقاط کردنشین در استان های تهران، کردستان، آذربایجان های شرقی و غربی، زنجان، خراسان، همدان، مازندران، گیلان، البرز و سایر نقاط ایران بود.
نظر شما