«خانه داجیوند» شاعر خواص هلیلانی / علیرضا شوهانی

سرویس ایلام - دکتر علیرضا شوهانی عضو هیئت علمی دانشگاه ایلام و از اعضای موسس دبیرخانه زبان و ادبیات کردی ایلامی در یادداشتی به معرفی «خانه داجیوند» شاعر هلیلانی کُردی‌سرا پرداخته است.

به گزارش خبرگزاری کردپرس، «خانه» فرزند «فرین» از شاعران کرد زبانی‌ست که در اواخر قرن دوازده و اوایل قرن سیزده هجری می‌زیسته است. زادگاه او «شاهبداغ» به معنی «بیرق‌شاه» می‌باشد که مابین هرسین، دیزگران و هلیلان واقع شده است. آب و هوای خوب منطقۀ «داجیوند» که در ۱۰ کیلومتری آن قرار دارد بی‌شک در پرورش ذهن شاعر مؤثر بوده است (غضنفری، ۱۳۷۸: ۳۵). خانه داجیوند از تیرۀ عالی‌بیگی و به قولی جعفربیگی ساکن در بخش هلیلان استان ایلام است. تاریخ ولادت او را بین سالهای ۱۱۶۳ تا ۱۱۷۷ نوشته اند؛ ولی تاریخ وفات او بر سنگ قبرش چنین حک شده است: «هذا قبر خانه خواس ابن فرین داجیوند وفات فی شهر ذوالحجه ۱۲۷۳ هجری قمری» (سارایی و محمدرحیمی، ۱۳۸۵).

دقت در این نوشته، ما را به بخشی از ابعاد شخصیتی او یا آنچه مردم از او تصویر می‌کردند، راهنمایی می‌کند. واژۀ «خواص» که بر قبر او حک شده، لقب عام شاعران جدی و مترادف شاعری در معنای محترمانه‌اش بوده است. ظاهراً آنچه باعث شده تا شاعرانی را که مورد اقبال عام بوده‌اند به این عنوان متصف کنند، تمایز آنها از شاعران دوره‌گرد هجاگویی بوده است که محلات و ایلات را می‌گشته‌اند و از دیگران، خاصه متمکنان و آبرومندان، پول و هدیه می‌ستانده‌اند و کمتر کسی از تیر زهرآگین هجای آنان که عمدتاً فی‌المجلس و ارتجالی بر زبان می‌رانده‌اند، در امان بوده است. اسامی تعدادی از این شاعران که به «ده‌لۊ» یا «شاێر» معروف بوده‌اند، در حافظۀ اهالی غرب ایران و مردم کُرد باقی‌مانده است. سروده‌های شاێران را «شاێری» می‌گفتند که مفهومی نزدیک به هجو داشته است. هجاگویی و بدزبانی این عده، باعث شده بود تا محترمان، انتساب لقب شاعر به خود را ننگ بدانند. در جایی دیگر، معنی خواص را ماهر و استاد در شعر و شاعری دانسته‌اند. اشعار بسیاری بر سنگ قبر خانه، کنده‌کاری شده بود که بر اثر گذشت زمان و فرسودگی و شکستگی سنگ قبر از بین رفته‌اند.

طبق گفتۀ بعضی از کهنسالان داجیوند، خانه، اندامی درشت‌، هیکل و چهره‌ای زیبا و صدایی خوش داشته است. زبان شعری او، به گواهی اشعار محدودی که از وی بر جای مانده است و البته خالی از تصرفات راویان نیست، کردی گورانی - زبان معروف و معیار زمانه - است. اشعار او، کمتر نشانی از گویش محلی شاعر (کُردی لَکی) را به دست می‌دهند. بعضی از حافظان اشعار محلی، داستانی از همسرایی خانه، «نۊره» و «ترکه» در وصف زیبارویی اورامانی را روایت می‌کنند. این امر، نشان می‌دهد که شاعران مناطق کُردنشین با یکدیگر ارتباط داشته‌اند.

گویند خانه و نۊره در باب أسما و صفات خداوند با یکدیگر به مناظره پرداخته‌اند. در این میان، نۊره، پا را از حریم، فراتر نهاده و هزار و یک نام خداوند را برشمرده است. این امر، غیرت فرشتگان را برانگیخته و به شعله‌ور شدن وی منجر شده است و این حکایت بسیار معروف است؛ همچنین گفته‌اند خانه و دیگر شاعران، برشمردن هزار و یک نام خداوند و اشاره به اسم اعظم را شرط استادی دانسته‌ و گفته‌اند که هر کس از این آزمایش سربلند بیرون آید، دیگران باید او را به استادی بشناسند. گویند نۊره در شعری که ابیاتی از آن نیز به دست ما رسیده، به طعن و تعریض گفته است:

خانه‌ێ‌ بێ‌سه‌واد گە‌وهە‌ر شکاوه‌
ئاساره‌م نه‌ برج گیژِ گرداوه‌

البته این احتمال نیز وجود دارد که خانه، این بیت را در وصف خود گفته باشد. در کتاب «گلزار ادب لرستان» نیز با استناد به بیت مذکور چنین آمده است: «به‌طوری که در اشعارش اشاره کرده، سواد خواندن و نوشتن نداشته است» (غضنفری، ۱۳۷۸: ۳۵).

در مناظره‌ای که بین خانه و «نجف آزادبخت» در مورد معیارهای زیبایی زنان انجام شده است، نجف، زن را از پنج لحاظ زیبا می‌داند؛ اما خانه، این زیبایی را فقط به دو مورد مختص دانسته است؛ یکی، چشمان و دیگری لب‌های او. نجف در پایان این مناظره می‌گوید:

شیرین ‌ڵاڵ نه ‌ته‌رز خانەێ ڵاڵ ناس‌
وسم خواسی هه‌ر پەێ وژ خواس

کهنسالان داجیوند، اذعان دارند که وی، اشعاری عرفانی در باب سیر و سلوک سروده است که متأسفانه از این اشعار چیزی به دست نیامد. اشعار بازمانده از او، همگی در باب عشق و عاشقی هستند که آن هم سینه به سینه نقل شده‌اند. عناصر طبیعت؛ همچون: آهو، طاووس، گل‌، نیلوفر، صدف، آسمان، ستاره و... در شعرهای عاشقانۀ وی، مضمون‌ساز بوده‌اند. دو قطعه از این اشعار در کتاب «گلزار ادب لرستان» آمده و در آنجا ذکر شده که اشعار خانه، اغلب در مورد زُلف و خال هستند. بیت زیر نیز در این کتاب، آمده است:

حه‌ێف کرد ئێ دونیا فتنه شیمووه
خانه نه‌شناسی وه‌و ژه‌میمووه

خانه، بیت ذیل را نیز در توصیف معشوق، سروده است:

حقه ناف مەعدەن مشک «ماء‌الورد»
عه‌ڵاجه‌ن پەێ زام خه‌ستەێ گران‌دەرد

ظاهر سارایی ادیب و شاعر ایلامی چنین گفته است‌: «همین را می‌دانیم که پیش از غلامرضاخان ارکوازی، اساتیدی چون: ملاپریشان لک‌، نجف‌، ترکه‌میر، خانه داجیوند، نۊره‌، شاکه‌، خان‌منصور و... وجود داشته‌اند که پاره‌ای از اشعارشان به دست ما رسیده است. رسم بر آن بوده که این شاعران، دو به دو یا بیشتر به سیاحت می‌پرداختند و اشعار همدیگر را کامل می‌کردند؛ چنانکه نجف و ترکه با هم شعر می‌گفتند و شاکه و خان‌منصور با هم‌. اشعاری نیز در دست است که نشان می‌دهند چهار شاعر مانند: نجف‌، خانه داجیوند، ترکه و نۊره با هم به مسافرت پرداخته‌اند و مشترکاً در موضوعی واحد شعر سروده‌اند؛ حال آنکه‌ هر یک از این افراد، اهل مناطق مختلف و بعضاً دور از هم بوده‌اند» (www.adabi۱۹.ir).

خانە داجیوند به گونه‌ای زیبا و استادانه، آرایه‌های ادبی؛ بخصوص آرایه‌های معنوی را در اشعارش به کار گرفته و سخن خود را با تشبیه‌، استعاره، اغراق، تلمیح، مراعات‌نظیر، اشتقاق و... مزین کرده است. او یکی از بزرگ‌ترین شاعران لک زبان است و با اینکه در حدود ۲۰۰ سال پیش در قید حیات بوده و شعر سروده است؛ اما هنوز اشعار زیبایش در میان کهنسالان هلیلان‌، زردلان و بخصوص داجیوند زمزمه می‌شود. او مردمی‌ترین شاعر خطە سیمره است. گویی زبان آرزو و راز دل همه را می‌دانسته است و رمز تفأل به اشعارش نیز نشأت‌گرفته از همین خلق و خوی مردمی اوست. او از زبان عاشق بی‌قرار و معشوق بی‌وفا بسیار سخن‌ها گفته است.

نمونه‌ای از شعر او:

شرین وە‌و شەوبە‌ن شە‌دە‌و شە‌ۆە‌وە
حاجب وە‌و سان ستان زە‌ۆە‌وە
سورمە ‌ساێ دیدە‌ش هە‌وە‌نگ هە‌ۆە‌وە
فە‌رقش فە‌رق نیە‌ن وە مە‌ۆمە‌ۆە‌وە
بی وە نووشداروو تفڵ تە‌ۆە‌وە
مـــە‌ر گــــوڵ وە باڵاێ مشـــە‌حـــە‌رە‌وە
پێشانیش وە‌و شە‌وق شارق فە‌ۆە‌وە
فە‌ێز ها وە‌و پە‌رتووک تاوس پە‌ۆە‌وە
گە‌ردە‌ن وە‌و گرە میل زە‌ۆە‌وە
لێو وە‌و لتافە‌ت زە‌هە‌ب زە‌ۆە‌وە
تووپ زە‌نە‌خ وە تە‌رز نیلووفە‌رە‌وە
لێش بــــاوا وە‌و زێد بـــــە‌رگ شـــە‌ۆە‌وە
خانە گرانش چێ نە وە‌رە‌وە

کد خبر 2773971

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha