وضعیت پیچیدەی کردها پس از سقوط اسد/ صلاح الدین خدیو

با سقوط بشار اسد واقعیت روی زمین متحول و محیط استراتژیک سوریه به طرزی اساسی دگرگون شده است. کُردها به عنوان یکی از بازیگران کلیدی بحران در حال دست و پنجه نرم کردن با تنگنا و فشارهای ناشی از پراهمیت تر شدن نقش ترکیه هستند.

کرد پرس- با خروج ایران و روسیه از صحنه، عملا خلاء آنها با ترکیه و اسرائیل پر شده است.هر دو کشور متحد آمریکا هستند و یکه تازی آنها در روزهای اخیر با مخالفت معناداری از سوی واشنگتن روبرو نشده است.

ترکیه و اسرائیل با فراغ بال در حال اجرا و طراحی اولویت های امنیتی خود به منظور محکم کردن جای پای خود در آیندەی سوریە هستند و چشم انداز استراتژیک ترکیه هم مبتنی بر سوریه ای منهای کُردهاست.

اسرائیل هم دنبال خلع سلاح سوریه و حذف تهدید استراتژیک آن برای اسرائیل تا مدتهاست. گرچە کُردها رسما و عملا متحد آمریکا محسوب می شوند، اما تاکنون واشنگتن واکنشی جدی به حملات ترکیه و متحدان آن در غرب فرات و تحریکات آنها در شرق سوریه نشان نداده است.

امری که باعث شده آنکارا جهت نهایت استفاده از پنجرەی باز شدەی تا زمان روی کار آمدن ترامپ بکوشد و واقعیت جدید را به او تحمیل کند. این مساله باعث نگرانی و سرگیجەی استراتژیک رهبری کُردها شده و این پرسش قابل تامل را پدید آورده که در دوران تازه اهرم های از کف رفته را چگونه جبران کنند.

در روزهای گذشته، مقامات اسرائیلی چند بار زبان به سرزنش حملات ترکیه به کُردها گشوده و از ایستادگی آنها در گذشته در برابر داعش ستایش نمودند.معلوم نیست که اظهارات یاد شده صرفا قسمی چنگ و دندان  نشان دادن به ترکیه است، یا از یک ارزیابی راهبردی در سیاست تل آویو حکایت دارد.

روشن است که بخش اعظم آیندەی سوریە و شاکلەی احتمالی آن بر اسرائیلی ها مجهول است و می کوشند از طریق اقدامات عملی در مقیاس استراتژیک و برخی سیاست های تاکتیکی بر آن تاثیر بگذارند.

دور نیست که کُردها هم که در برابر آتش ترکیه تنها ماندەاند و از موضع آتی ترامپ هم دلگرم نیستند، نزدیکی به اسرائیل را اهرم مناسبی برای موازنه سازی و نیز تعدیل سیاست آمریکا به سود خود ببینند.

سوی دیگر ماجرا ایران است که امیدوار است با دچار شدن سوریه به وضعیت لیبی، بخشی از نفوذ و عمق راهبردی سابق را از طریق بازیگران فروملی نجات دهد. طبعا بر اساس این دیدگاه، نگاه تهران هم در درجەی اول متوجه کُردها خواهد بود. میان ایران و نیروهای دموراتیک سوریه برخلاف بخش های دیگر اپوزیسیون، خصومت ایدئولوژیک پررنگی وجود ندارد.

عمدەی درگیری های آنها معطوف به رقابت های استراتژیک در استان دیرالزور و مرز با عراق بود که اکنون سالبه به انتفاء موضوع است. طبعا با وجود اتحاد با آمریکا، وارد شدن به یک شراکت راهبردی با آن برای کردها آسان نخواهد بود و همکاری مزبور از یک میزان تاکتیکی معین فراتر نخواهد رفت.

یک گزینە ی دیگر همکاری با فاتحان دمشق و در راس آنها عمده ترین گروه اپوزیسیون یعنی تحریر الشام است. این گزینه هم محدودیت های خاص خود را دارد.

اگر جولانی بتواند بدون معارضه، قدرت را قبضه و با چالش انگیزی رقبا مواجه نشود، از موضع سخت تری با نیروهای سوریه دمکرات روبرو می شود. اما اگر سوریه به وضعیتی مشابه لیبی و افغانستان دهەی نود مواجه شود، کردها بختی بیشتر برای حفظ خودمختاری شان خواهند داشت.

نوع رابطەی تحریر الشام با دولت ترکیه هم که تاکنون مبهم و پیچیده بوده، در این میان تعیین کننده است.

فرضیات فوق تحت تاثیر متغیرهای گوناگون قرار می گیرند. عواملی چون زنده شدن دوبارەی روند ژنو و تصمیمات اروپا و آمریکا دربارەی پروندەی سوریه. همچنین این امر که روند انتقال قدرت روی زمین و جا جای سوریه چه تناسب و تناظری با رهبری جولانی در دمشق و مسجد اموی خواهد داشت.

در بادی امر به نظر می رسد که در پایتخت های اروپایی و آمریکا تمایلی واضح به سود تعامل با جولانی و نادیده گرفتن گذشتەی القاعدەای وی وجود دارد. احتمالا اصلی ترین انگیزەی آنها خستگی از بحران سوریه و خلاص شدن از شر آوارگان آن است.

چالش اصلی زمانی رخ می دهد که جولانی مانند طالبان به وعدەهایش عمل نکند و تلاش کند که حکومتی مذهبی و سخت گیر به وجود بیاورد.

در این صورت تحریم های وضع شده علیه اسد لغو نمی شود و دوباره بورس کردها به عنوان نیروهای میانه رو و بخش سکولار سوریه نزد غربی ها بالا می رود.

در یک وضعیت بحرانی حتی می توان پیش بینی کرد که جایگاه نیروهای کرد مانند اتحاد شمال افغانستان در نیمە ی دوم دهە ی نود شود که از حمایت بین المللی توام با شناسایی دیپلماتیک برخوردار بودند.

کد خبر 2778671

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha