به گزارش کردپرس، اندیشگده امریکن اینترپرایز در یادداشت امروز خود هشدار داد خروج سربازان آمریکایی از مناطق تحت کنترل کردهای سوریه ممکن است تامی ایده های ترامپ را به بیراه ببرد. بنابراین، او لازم است در خروج نیروهای آمریکا از مناطق تحت کنترل کردهای سوریه و بی دفاع کردن کردها در برابر حملات داعش و ترکیه عجله نداشته باشد.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب ایالات متحده، قصد دارد از همان ابتدا با سرعت کار را پیش ببرد. مایک والتز، مشاور امنیت ملی او، به سرعت تیم امنیت ملی کاخ سفید را تشکیل میدهد. مارکو روبیو، وزیر امور خارجه منتخبش هم، احتمالاً به راحتی تأییدیه اش میگیرد. کارآفرینانی چون ایلان ماسک و ویوک راماسوامی در حال شناسایی روشهایی برای کاهش هزینهها و حذف برنامههای غیرضروری هستند.
ترامپ میداند که تنها دو سال برای دستیابی به بخش عمدهای از برنامههای خود فرصت دارد؛ زیرا تا سال ۲۰۲۷ چرخه بعدی انتخابات آغاز خواهد شد. انتخاب معاون کامالا هریس، نامزد دموکراتها، پیشتازان احتمالی این حزب را مشخص کرد و در همین حال، جمهوریخواهان زیادی مانند جِی.دی. ونس، معاون منتخب ریاستجمهوری، مایک پمپئو، وزیر خارجه سابق، روبیو، و برایان کمپ، فرماندار جورجیا وارد این گود خواهند شد.
ترامپ تاکنون انضباط بیشتری در کارش، نسبت به دوره اول خود نشان داده است؛ او از حاشیهها دوری کرده و بسیاری از درگیریهای سیاسی داخلی را که برنامههای دوره اولش را مختل کردند، کنار گذاشته است. اما همزمان که برای آغاز به کار آماده میشود، او و ونس ظاهراً تصمیمی پیش رو دارند که ممکن است کل دوره دوم ترامپ را از مسیر خارج کند: رها کردن کردهای سوریه در برابر تجاوزات ترکیه.
هم ترامپ و هم ونس آماده هستند تا به حضور ایالات متحده در شمال شرقی سوریه پایان دهند. ترامپ تقریباً در دوره اول خود نیز این کار را انجام داده بود اما در لحظه آخر منصرف شد. جناح انزواطلبتر در میان حامیان ترامپ، کردهای سوریه را بیشتر بهصورت نمادین و نه استراتژیک نگاه میکند. برای جماعت حامی شعار «عظمت را به آمریکا باز گردانیم» یا «MAGA»، کردهای سوریه نمایانگر دخالت آمریکا در «جنگهای بیپایان» و سرمایهگذاری در درگیریهای محلی هستند که ایالات متحده را از منافع اصلی خود منحرف میکند.
آنها در هر دو مورد اشتباه میکنند. وجود و حضور کردها از یک جنگ بیپایان جلوگیری میکند زیرا مانع از احیای دوباره داعش و تلاش ترکیه برای نفوذ به جنوب سوریه میشود. کردهای سوریه نمیخواهند آمریکاییها از آنها دفاع کنند؛ آنها فقط میخواهند آمریکاییها توانایی دفاع از خودشان را برایشان فراهم کنند. به طور خلاصه، کردها بهترین متحدان گروه MAGA هستند زیرا با کمال میل کارهای بزرگی را انجام میدهند که بسیاری از کشورهای اروپایی از انجام آنها در موقعیتهای مشابه اجتناب میکنند.
خروج حدود 2000 نیروی آمریکایی از شمال شرقی سوریه زنجیرهای از وقایع را ایجاد خواهد کرد که تیترهای رسانهها را به خود اختصاص داده و برنامه ترامپ را مختل میکند. به طور خلاصه، خروج عجولانه از سوریه برای ترامپ همان نتیجه را به دنبال خواهد داشت که خروج ناموفق از افغانستان برای جو بایدن داشت. آمریکاییها احتمالاً کشته خواهند داشت زیرا شبهنظامیان تحت حمایت ترکیه و تروریستهای داعش به دنبال بهرهبرداری سیاسی از عقبنشینی آمریکا هستند.
ترامپ ممکن است رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه -بهعنوان یک مرد قدرتمند که میتواند با او معامله کند- را تحسین کند اما او نمیفهمد که میل اردوغان به تحقیر غرب بیشتر از ارزش دوستی با ترامپ است. ترامپ ممکن است اردوغان را بهعنوان واسطهای ببیند که باید در موضوعاتی از جمله روسیه، اوکراین، اسرائیل و غزه با او همکاری کند اما اگر کردستان سوریه دچار هرجومرج شود، این بحران دوران کوتاه ریاست جمهوری ترامپ را بهطور کامل درگیر خود خواهد کرد.
فروپاشی قدرت کردها در شمال شرقی سوریه به معنای سپردن دهها هزار عضو داعش به ترکها و نیروهای نیابتی آنها خواهد بود که بسیاری از آنها از نظر ایدئولوژیک با داعش همسو هستند. این شرایط معادل فرار زندانیان موصل است اما ۱۰۰ برابر بزرگتر، و حمله بعدی توسط داعش احیاشده به ترامپ نسبت داده خواهد شد.
تأثیرات کشتار کردها توسط ترکها، تقویت رادیکالیسم در سراسر سوریه و احیای تروریسم داعش، امیدهای ریاستجمهوری ونس را نیز پیش از آغاز آن، به پایان میرساند.
فاجعه خروج افغانستان توسط بایدن میتوانست بهگونهای دیگر اتفاق بیفتد. آمریکا میتوانست جنگ افغانستان را بهطور کارآمد پایان دهد. مشکل، خروج نبود بلکه تمایل بایدن برای راضی کردن پایگاه مترقی خود بر منافع ملی ایالات متحده ارجحیت داشت. لازم است که ترامپ عظمت را باز گرداند اما نباید عجله آن برای خروج از مناطق تحت کنترل کردهای سوریه، فاجعه تصمیم جو بایدن در مورد افغانستان را تکرار کند.
منبع: امریکن اینترپرایز
نظر شما